به گزارش
تحلیل ایران به نقل از مهر، آخر هفتهای که گذشت عکسی از یک برنامه تلویزیونی صبحگاهی دست به دست میچرخید. «ژیلا صادقی» جلو ایستاده بود و پشت مجری، نشان سپاه پاسداران روی صفحه نمایشگر دیده میشد. صادقی که برنامه «سلام صبح
بخیر» را اجرا میکرد بعد از چند سال ممنوعالتصویری و فاصله از دوربین و مخاطبان و و آنتن زنده برگشته بود. صادقی گفت: «بیایید آگاهیمان را بالاتر ببریم تا ببینیم کجای سکوی محکم و قوی کشورمان ایران ایستادهایم. دلم میخواهد
اینجا بایستم و تمام قد تعظیم کنم در برابر مردان و زنان با غیرت، آنهایی که
غیورمردانه مدافع مرزهای کشورمان هستند، آنهایی که بیادعا و در سکوت مشغول تلاشاند تا جاودانه و بیانتها حق من و شمایی را که در برابر دشمنان، مظلوم واقع شدهایم را بگیرند.»
اما آنچه باعث حاشیههای آخر هفته در فضای مجازی شد این اظهارات او نبود؛ بلکه پوشش او بود که در نگاه اول شبیه به کت و دامن به نظر میرسید اما یک مانتو بود که بالا تنهاش شبیه به کت طراحی شده بود. ساعتی بعد از این حرفهای
صادقی، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی پر شدند از تصویر او در این برنامه. این «استایل» بدیع آن قدر خبرساز شد که خانم مجری تصمیم گرفت جواب ابهامها را این طور بدهد: «من سالهاست متفاوت اجرا کردم، متفاوت پوشیده و رفتار کردهام
و چند بار مورد اعتراض مدیران قرار گرفتهام؛ تا جایی که ممنوعالتصویر هم میشدم. درست و استاندارد لباس پوشیدن، شیک و خوش رنگ و لعاب انتخاب کردن لباس مجری، نه از نظر من بلکه از نظر کارشناسان رسانه، یعنی احترام به مخاطب
و این نکته برایم حائز اهمیت است. در پروژهای فقط به خاطر یک سرآستین، قید اجرا را زدم. جالب است بدانید همان لباس را در برنامه دیگری پوشیدم! این نشان میدهد کاملاً پای سلیقه مدیران شبکهها در میان است، نه استاندارد رسانه! لباسی که رؤیت کردید کت و دامن نیست،
یک مانتوی ساده است که رنگ بالا تنهاش متفاوت است.»
اما این مجری به کسانی که از اساس سلیقهاش در انتخاب لباس برای آنتن زنده را مورد سوال قرار داده و گفتند بودند اجزای پوشش او سنخیتی با هم نداشته است پاسخی نداد. چرا که تعدادی از جنبه فنی به موضوع نگاه کردند و این سوال را
پرسیدند که آیا ظاهر این مجری فارغ از ابعاد «نظارتی و اسلامی»، مناسب آنتن است؟ آیا یک طراح صحنه و لباس آن را تأیید میکند؟ آیا اساساً برنامههای تلویزیونی نظارت فنی بر این معیارها دارد؟
به هر شکل پنجشنبه و جمعه، سیل اظهارنظرها روانه اینستاگرام و هشتگهای شبکه اجتماعی ایکس شد. حالا با گذار از این تلاطمها، میتوان با نگاهی به آنچه در بسترهای مختلف فضای مجازی منتشر شده، واکنش کاربران درباره این ماجرا را
در ۴ گروه بخشبندی و بررسی کرد؛ گروههایی که هر کدام یک تفکر را نمایندگی میکنند و از جنبهای به ماجرا پرداختهاند.
همچنین گفتوگو با یکی از مجریان صدا و سیما که حدود سی سال سابقه کار دارد در این گزارش به شناخت موضوع کمک میکند. او گرچه تمایل نداشت نامش منتشر شود اما نکات قابل توجهی حول این موضوع بیان کرده است. او پیش از هر چیز معتقد
است چه پوشش خانمها و چه پوشش آقایان در رسانه اگر دچار ابداع عجیب و غریب یا زرق و برق شود، هم رسانه و هم مخاطب آسیب میبیند؛ حتی خود آن فرد هم مثل ماجرایی که چند روز پیش اتفاق افتاد به جای آنکه مورد توجه قرار بگیرد، با هجمه و حمله مواجه میشود. این چهره میگوید:
«نوع پوشش و دکور در برنامههای تلویزیونی باید در راستای محتوا و کمککننده به آن باشد نه آنکه ایجاد حواس پرتی و حاشیه کند. متأسفانه از این استانداردها فاصله بسیاری داریم اما توجهی به آنها نمیشود.»
نگاه منتقدان؛ جذب انتخاباتی یا تحول سازمانی؟
گروه اول این مجری را بابت پوشش متفاوتش از جنبه دینی و شرعی مورد انتقاد قرار دادهاند و بر این عقیده بودهاند که مجری صدا و سیما بنا بر آنچه پیش از این نیز مرسوم بوده باید پوشش سادهای داشته باشد. برای مثال یکی از آنها
گفته بود: «گویا کت دامن هم آزاد شده، با همین دست فرمان بروند ببینیم چه میشود، خلاصه هدف وسیله را توجیه میکند دیگر!»
این ماجرا همچنین در گروههای پیامرسان داخلی نیز بازخورد زیادی داشته است. یکی از کاربران گروههای مباحثه نوشته بود: «میگویند میخواهند مدل ترکیه و لبنان را در رسانههای ایران پیاده کنند!» فرد دیگر معتقد بود: «در رسانه
ملی چنین کارهایی درست نیست. درست است که چنین پوششی تجویز شده اما هر چه پخش میشود، ترویج هم میشود…» برخی از این منتقدان همچنین پای ابعاد نظارتی و حراستی سازمان صدا و سیما را پیش کشیدهاند و میگویند سازمانی که حراستش برای ورود سختگیریهای زیادی اعمال میکند،
چطور به این مجری اجازه داده با پوششی که مسبوق به سابقه نیست، مقابل دوربین برود.
گروه دوم کسانی بودند که به بهانه این حاشیه، صادقی را آماج انتقاد و فحاشی قرار دادند، اما نگاهی به محتوای صفحههای کاربریشان نشان میداد از دسته افرادی هستند که دنبال بهانهای میگردند تا به صدا و سیما یا دیگر بازوهای
جمهوری اسلامی بتازند. این گروه از هیچ اهانتی فروگذار نکردند و اظهار نظراتشان اغلب به دور از ادب است؛ خاصه که مخاطب این نظرات، یک زن ایرانی بوده است.
رأی میدهم! به خاطر مانتوی مجری
نکته مهم و جالب توجه آن است که در میان منتقدان صادقی، چه وابسته به طیف براندازی باشند و چه نباشند، برخی این فرضیه را مطرح کردهاند که چنین اقداماتی در جهت «افزایش مشارکت» در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی است. یکی
از کاربران ایکس نوشته است: «اینها کت و دامن تن ژیلا صادقی کردهاند که ما برویم رأی بدهیم!»
سوال این است که در شرایطی که بیشتر مردم و مسؤولان، یکی از شرطهای افزایش مشارکت در انتخابات را بهبود وضعیت اقتصادی میدانند، طرح این فرضیه چقدر میتواند با منطق منطبق باشد؟ چه کسی با دیدن طرح مانتوی یک مجری شناسنامهاش
را از کشو در میآورد و جلوی چشم میگذارد تا در اولین انتخابات پیش رو شرکت کند؟ طرح مانتوی مجری یک برنامه صبحگاهی یک ساعته که ارتباطی به انتخابات و نامزدها ندارد، چه تأثیری در گستره ۸۰ میلیونی و یک رویداد در سطح ملی دارد؟
مجری قدیمی صدا و سیما درباره فرضیه سیاسی بودن این ماجرا میگوید: «چنین فرضیهای، یک تفسیر بسیار سطحی و عوامانه است. در این مقطع زمانی از این مساله عبور کردهایم و در برههای نیستیم که چنین فاکتورهایی تأثیر مثبت یا منفی
محسوس داشته باشد. رسانه باید به این بلوغ رسیده باشد که بداند تأثیر چنین مواردی بسیار سطحی، اندک و ناچیز است و نمیشود روی آن حساب باز کرد؛ چه بسا که میتواند مثل اخیر با نتیجه معکوس همراه باشد و بیشتر باعث حاشیهسازی شود. درباره هدف انتخاباتی این ماجرا در
فضای مجازی موارد زیادی دیدم اما شخصاً نمیتوانم بپذیرم که نگاه انتخاباتی پشت ماجرا بوده و بیشتر شبیه به همان شلختگی است.»
«سلام صبح
بخیر» یک برنامه معمولی بوده که احتمالاً سازندگانش فکر نمیکردند، عدهای مانتوی مجریاش را به انتخابات ربط بدهند. به نظر میرسد هر کسی میداند که رأی دادن یا ندادن هر شخص، سازنده سرنوشت آینده خود اوست و میتواند با شرکت در انتخابات انتخاب کند که چه کسی
مسؤول باشد یا با رأی ندادن، صبر کند تا دیگران برایش انتخاب کنند.
نگاه حامیان؛ برای تغییر یا برای وایرال شدن؟
اما گروه سوم که در دفاع از این مجری اظهار نظر کردهاند، اعتقاد داشتند که انتقاد به حجاب و ظاهر او محلی از اعراب ندارد. یکی از آنها اینطور نوشته بود: «دیروز ژیلا صادقی با پوشش
رنگی همیشگی خود در برنامه صبحگاهی شبکه سه به خاندان پهلوی تاخت و از دلارهای کثیف و فرهنگ غیر ایرانی آنها صحبت کرد و نهایتاً به سپاه پاسداران ادای احترام کرد.» کاربر دیگری هم نوشت: «رادیو فردا هم نگران پوشش ژیلا صادقی شده! این واکنشها به نظرتان ربطی به حمایت
این خانم مجری از سپاه و حمله به خاندان پهلوی ندارد؟» فرد دیگری در حمایت از صادقی نوشته است: «خانم ژیلا صادقی! خیلی از هم صنفهای شما و سلبریتیهای این کشور، یا همیشه در سکوت هستند یا همیشه معترض!» یکی دیگر از کاربران، این مجری را
اینطور تأیید کرد: «البته حجاب کامل است، ولی به جای مقایسه یا نق زدن شاید بد نباشد تشویق و تحسین و حمایت کرد. این کار صداوسیما عالی بود، یک قدم شجاعانه و مثبت.»
این گروه که به ماجرای اخیر به چشم یک تغییر یا تحول نگاه میکردند در پاسخ به منتقدان گفته بودند: «مگر دنبال رفع سختگیریها و نگاه باز نبودید؟ اگر رسانه ملی بخواهد این فضا را ایجاد کند، دوباره انتقاد میکنید! آیا همین
نشان نمیدهد هدف شما فقط ایراد بنیاسراییلی گرفتن و مدام حرف درآوردن و حاشیهسازی است و بس؟»
اما مجری با سابقه صدا و سیما درباره این تغییر در ظاهر مجریها، معتقد است که در این موضوع باید به استانداردهای دنیا نگاه کنیم. او تاکید دارد که رسانههای معتبر گرچه چهارچوب دینی و
تقیدات مذهبی ندارند، اما «کد لباس» مشخصی دارند که دستورالعمل نحوه پوشش آنها را مشخص میکند. این مجری یادآوری میکند که «منوتو»، «ایراناینترنشنال» یا امثال اینها فاصله قابل توجهی
با استانداردهای رسانهای دارند و در این بحث محل استناد نیستند؛ اما رسانههای معتبری که به صورت حرفهای کار میکنند، حتماً «کد لباس» دارند.
این مجری در توضیح مفهوم «کد لباس» میگوید: «رعایت یک سری بایدها و نبایدها در رسانههای معتبر ضروری است و این بایدها و نبایدها با توجه به فرهنگ و سیاست هر کشوری مشخص میشود؛ اما متأسفانه در برنامههای زنده رسانه ملی و
تلویزیون جمهوری اسلامی هیچ وقت موضوع کد لباس را نداشتیم. هر فردی بر اساس سلیقه خودش و عرف جامعه، پوشش خود را با رعایت حدود شرعی حجاب انتخاب میکرد. همین خلأ باعث شده حالا شاهد نوعی شلختگی باشیم؛ چون هر کسی فکر میکند برای بیشتر دیده شدن یا
وایرال شدن در فضای مجازی میتواند انتخابهای عجیبی داشته باشد.»
او به بخشی از جامعه اشاره میکند که به پوشش و آرایش برخی خانمها در رسانه ملی گلایه دارند و میگوید: «این اعتراضات زیاد به گوش ما میرسد که برای مثال چرا باید یک مجری خانم چادری، روسری را طوری گره بزند که گلویش پیدا باشد.
از آنجا که کد لباس و دستورالعمل مشخصی وجود نداشت، برخی خانمهای مجری
غیرچادری سعی کردند با توجه به مد روز در پوشش خودشان تنوع ایجاد کنند. مثلاً چیزی شبیه به کت و دامن و شلوار پوشیدهاند. این تنوع عیبی ندارد، به شرط آنکه با استاندارها همسو باشد. نه صرفاً با استاندارها و موازین دینی بلکه با استانداردهای زیباییشناسی و فنی.
پوشش کسی که جلوی دوربین میایستد باید همخوانی داشته باشد، طوری که مخاطب به جای آنکه حرف را بشنود و درگیر محتوا شود، به این فکر نکند که مجری چه پوشیده و چرا اینطور پوشیده
است.»
هشتگهای مجازی یا دغدغههای حقیقی؟
گروه چهارم افرادی بودند که
مسأله را فاقد اهمیت برشمردهاند و این سوال را مطرح کردهاند که اصلاً چرا باید به چنین موضوعی پرداخته شود؟ یکی از آنها در ایکس نوشته است: «دغدغه یک عده شده
استایل ژیلا صادقی؟ یا ادا در میآورند؟ گرفتید ما را؟» کاربر دیگری با استفاده از هشتگ «سطح دغدغه» این سر و صدای مجازی را مورد تمسخر قرار داده و نوشته است: «خود ژیلا صادقی هم فکر نمیکرد
تِرند توئیتر شود.» این دسته از افراد، علت این شلوغبازیها را دغدغه سطح پایین کاربران فضای مجازی میدانند و متحیر پاسخ به این سوال بودند که چرا مدل مانتوی یک مجری باید تا این سطح توییتها، هشتگها و تیتر رسانههای آن سوی آبها شود؟
معلوم نیست رنگ زرد حاشیهها و حاشیهسازیها چه جاذبهای دارد که خیلی زود اخبارش فضای رسانهای را پر میکند! اخباری که به وضوح با مشکلات و دغدغههای مردم فاصله زیادی دارد. اگرچه این موضوع فضای مجازی را در تعطیلات آخر هفته
گذشته پر کرده بود اما در سطح شهر و میان مردم، چیزی از آن شنیده نمیشد و به گوش نمیخورد.
فعال رسانه ملی نیز به این موضوع اشاره میکند که این ماجرا بیش از آنچه اهمیت داشت مورد بحث قرار گرفت و ادامه میدهد: «باید بپذیریم در بسیاری موارد آنچه در جنگ رسانهای مطرح میشود با آنچه در حقیقت جامعه وجود دارد، تفاوت
بسیاری دارد. کاربران فضای مجازی علاقمندی به اخبار زرد و حاشیهای دارند. اما در کوچه و خیابان و بازار و میان مردم چنین موضوعی هرگز در این سطح مطرح نمیشود.»
فاصله فضای مجازی از واقعیتهای جاری در زندگی مردم کوچه و خیابان نشان میدهد که این ماجرا فقط برای عدهای محدود مهم است. این موضوع میتواند مصداق روشنی از شکاف میان فضای مجازی و دنیای حقیقی باشد، برای آن فضای مجازی نمیتواند
به عنوان یک مُشت از خروار جامعه محل استناد قرار بگیرد. بر خلاف آنکه در سالهای گذشته بارها شاهد این بودهایم که فضای مجازی به مثابه کل جامعه محل قضاوت، اظهارنظر یا حتی تصمیمگیری واقع شده است.
لطفاً طراح لباس داشته باشید
مجری قدیمی صدا و سیما میگوید: «در حال حاضر دو مشکل در پوشش و ظاهر خانمهای مجری رسانهای داریم. اول، بحث حدود شرعی است که در دین اسلام آمده و بحث دوم عدم آراستگی برخی از مجریها است که به نوعی شلختگی شبیه شده است، در
حالی باید مخاطب شاهد آراستگی باشد. او تاکید میکند که این آراستگی فقط مربوط به پوشش مجری نیست بلکه درباره آکسسوارها و جزئیات طراحی صحنه و دکور هم صدق میکند. این چهره درباره یک خلأ قابل توجه در برنامههای صدا و سیما
توضیح میدهد: «برنامهها باید طراح صحنه، لباس و گریم داشته باشد، اما در برخی موارد هیچکدام از اینها را ندارند. اخیراً برخی برنامهها طراح گریم را اضافه کردهاند که البته آموزش تخصصی ندیدهاند و بعضاً به جای گریم، آرایش میکنند که جلوی نور دوربین بسیار غیرطبیعی
و زشت جلو میکند. حتی مخاطبان هم بارها به این موضوع اشاره کردهاند.»
این مجری در پایان میگوید: «من نزدیک بیست سال اخیر به صورت روتین برنامه زنده داشتهام اما به شما میگویم بعضی وقتها چیزی به عنوان طراح لباس نه برای مجری و نه برای مهمان نداریم. فقط یک نفر به عنوان ناظر کیفی یا ناظر پخش
تصمیم میگیرد که مثلاً یک شخص به دلیل نامناسب بودن ظاهرش نمیتواند جلوی دوربین برود؛ این موضوع خودش از نظر اخلاقی درست نیست که ناظری که یک مرد است به این مسالهها ورود کند در حالی که یک طراح لباس خانم میتواند هم از نظر موازین شرعی و هم از نظر زیبایی و آراستگی
ظاهری، کار را پیش ببرد. اما متأسفانه شرایط این است که یا در برآورد برنامهها چیزی به اسم طراح لباس در نظر گرفته نمیشود یا اگر در نظر گرفته شده، تهیهکننده هزینهاش را جای دیگری خرج میکند.»