جنگ جهانی دوم، بزرگترین و مرگبارترین درگیری در تاریخ بشر

    •••••  دوشنبه ۰۲ بهمن ۱۴۰۲ — ۲۲:۵۰ کد مطلب : 154437/a   

به گزارش تحلیل ایران ،جنگ جهانی دوم، بزرگترین و مرگبارترین درگیری در تاریخ بشر، بیش از 50 کشور را درگیر کرد و تقریباً در تمام نقاط جهان در خشکی، دریا و هوا درگیر شدند. این جنگ که به عنوان جنگ جهانی دوم نیز شناخته می شود، تا حدی به دلیل بحران اقتصادی رکود بزرگ و تنش های سیاسی حل نشده پس از پایان جنگ جهانی اول ایجاد شد.

جنگ زمانی آغاز شد که آلمان نازی در سال 1939 به لهستان حمله کرد و تا سال 1945 در سراسر جهان ادامه داشت، زمانی که ژاپن پس از پرتاب بمب‌های اتمی بر روی هیروشیما و ناکازاکی به ایالات متحده تسلیم شد. تا پایان جنگ جهانی دوم، حدود 60 تا 80 میلیون نفر از جمله 55 میلیون غیرنظامی جان خود را از دست دادند و بسیاری از شهرهای اروپا و آسیا به ویرانه تبدیل شدند.

در میان افرادی که کشته شدند،  میراث جنگ شامل ایجاد سازمان ملل متحد به عنوان نیروی حافظ صلح و رقابت های ژئوپلیتیکی بود که منجر به جنگ سرد شد.

ویرانی های جنگ بزرگ (که در آن زمان جنگ جهانی اول شناخته می شد) اروپا را به شدت بی ثبات کرده بود و از بسیاری جهات جنگ جهانی دوم ناشی از مسائلی بود که در آن درگیری قبلی حل نشده باقی مانده بود. به‌ویژه، بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی در آلمان، و نارضایتی طولانی‌مدت از شرایط سخت تحمیل شده توسط معاهده ورسای، به قدرت رسیدن آدولف هیتلر و حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان، که به اختصار NSDAP در آلمانی و حزب نازی در انگلیسی نامیده می‌شود، دامن زد.  پس از صدراعظم آلمان در سال 1933، هیتلر به سرعت قدرت را تثبیت کرد و در سال 1934 خود را به عنوان پیشوا (رهبر عالی) معرفی کرد. هیتلر که از ایده برتری نژاد "خالص" آلمانی که او آن را "آریایی" می نامید وسواس داشت، معتقد بود که جنگ است. تنها راه برای به دست آوردن "Lebensraum" یا فضای زندگی لازم برای گسترش نژاد آلمانی است. در اواسط دهه 1930، او مخفیانه تسلیح مجدد آلمان را آغاز کرد که نقض معاهده ورسای بود. پس از امضای اتحاد با ایتالیا و ژاپن علیه اتحاد جماهیر شوروی، هیتلر در سال 1938 نیروهایی را برای اشغال اتریش فرستاد و سال بعد چکسلواکی را ضمیمه کرد. تهاجم آشکار هیتلر کنترل نشد، زیرا ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان بر سیاست داخلی متمرکز بودند و نه فرانسه و نه بریتانیا (دو کشور دیگر که از جنگ بزرگ ویران شدند) مشتاق رویارویی نبودند.در اواخر آگوست 1939، هیتلر و جوزف استالین، رهبر شوروی، پیمان عدم تجاوز آلمان و شوروی را امضا کردند، که شور و هیجانی را در لندن و پاریس برانگیخت. هیتلر از مدت ها قبل برای حمله به لهستان برنامه ریزی کرده بود، کشوری که بریتانیای کبیر و فرانسه در صورت حمله آلمان از آن حمایت نظامی می کردند. پیمان با استالین به این معنی بود که هیتلر پس از حمله به لهستان با جنگ در دو جبهه روبرو نخواهد شد و از کمک شوروی در تسخیر و تقسیم خود ملت برخوردار خواهد بود. در 1 سپتامبر 1939، هیتلر از غرب به لهستان حمله کرد. دو روز بعد، فرانسه و بریتانیا به آلمان اعلام جنگ کردند و جنگ جهانی دوم آغاز شد. 

در 17 سپتامبر، نیروهای شوروی از شرق به لهستان حمله کردند. لهستان تحت حمله هر دو طرف، به سرعت سقوط کرد و در اوایل سال 1940 آلمان و اتحاد جماهیر شوروی بر اساس یک پروتکل محرمانه الحاق شده به پیمان عدم تجاوز، کنترل کشور را تقسیم کردند. نیروهای استالین سپس برای اشغال کشورهای بالتیک (استونی، لتونی و لیتوانی) حرکت کردند و فنلاند مقاوم را در جنگ روسیه و فنلاند شکست دادند. در طول شش ماه پس از حمله به لهستان، عدم اقدام آلمان و متفقین در غرب باعث شد که در رسانه های خبری از یک "جنگ ساختگی" صحبت شود. با این حال، در دریا، نیروی دریایی بریتانیا و آلمان در نبردی شدید با هم روبرو شدند و زیردریایی‌های یوبوت مرگبار آلمانی به کشتی‌های تجاری عازم بریتانیا حمله کردند و بیش از 100 کشتی را در چهار ماه اول جنگ جهانی دوم غرق کردند.

 در 9 آوریل 1940، آلمان به طور همزمان به نروژ حمله کرد و دانمارک را اشغال کرد و جنگ به طور جدی آغاز شد. در 10 می، نیروهای آلمانی در بلژیک و هلند به جنگ رعد و برق معروف شدند. سه روز بعد، سربازان هیتلر از رودخانه میز عبور کردند و به نیروهای فرانسوی در سدان، واقع در انتهای شمالی خط ماژینو، زنجیره مفصلی از استحکامات ساخته شده پس از جنگ جهانی اول و به عنوان یک مانع دفاعی غیرقابل نفوذ، حمله کردند. در واقع آلمانی ها با تانک ها و هواپیماهای خود خط را شکستند و به سمت عقب ادامه دادند و آن را بی فایده کردند. نیروی اعزامی بریتانیا (BEF) در اواخر ماه مه از طریق دریا از دانکرک تخلیه شد، در حالی که در جنوب نیروهای فرانسوی مقاومتی محکوم به شکست انجام دادند. در حالی که فرانسه در آستانه فروپاشی بود، بنیتو موسولینی دیکتاتور فاشیست ایتالیا با هیتلر، پیمان فولادی متحد شد و ایتالیا در 10 ژوئن علیه فرانسه و بریتانیا اعلام جنگ کرد.هیتلر در برابر استالین: عملیات بارباروسا (1941-1942) در اوایل سال 1941، مجارستان، رومانی و بلغارستان به محور پیوستند و نیروهای آلمانی یوگسلاوی و یونان را در آوریل تسخیر کردند. فتح بالکان توسط هیتلر مقدمه ای برای هدف واقعی او بود: تهاجم به اتحاد جماهیر شوروی، که قلمرو وسیع آن به نژاد ارباب آلمانی "Lebensraum" مورد نیازش را می داد. نیمه دیگر استراتژی هیتلر نابودی یهودیان از سراسر اروپای تحت اشغال آلمان بود. طرح‌هایی برای «راه‌حل نهایی» در زمان حمله شوروی ارائه شد و در طول سه سال آینده، بیش از 4 میلیون یهودی در اردوگاه‌های مرگ مستقر در لهستان اشغالی تلف شدند. در 22 ژوئن 1941، هیتلر دستور حمله به اتحاد جماهیر شوروی را با نام رمز عملیات بارباروسا صادر کرد. اگرچه تعداد تانک‌ها و هواپیماهای شوروی بسیار بیشتر از آلمانی‌ها بود، فناوری هوانوردی روسیه تا حد زیادی منسوخ شده بود و تأثیر تهاجم غافلگیرانه به آلمانی‌ها کمک کرد تا تا اواسط جولای تا 200 مایلی مسکو بروند. مشاجرات بین هیتلر و فرماندهانش، پیشروی بعدی آلمان را تا اکتبر به تعویق انداخت، زمانی که با ضد حمله شوروی و شروع هوای سخت زمستانی متوقف شد.جنگ جهانی دوم در اقیانوس آرام (1941-43)

با رویارویی بریتانیا با آلمان در اروپا، ایالات متحده تنها کشوری بود که قادر به مبارزه با تجاوزات ژاپنی بود، که در اواخر سال 1941 شامل گسترش جنگ مداوم خود با چین و تصرف دارایی های استعماری اروپا در خاور دور بود. در 7 دسامبر 1941، 360 هواپیمای ژاپنی به پایگاه اصلی نیروی دریایی ایالات متحده در پرل هاربر در هاوایی حمله کردند و آمریکایی ها را کاملا غافلگیر کردند و جان بیش از 2300 سرباز را گرفتند. حمله به پرل هاربر باعث اتحاد افکار عمومی آمریکا برای ورود به جنگ جهانی دوم شد و کنگره در 8 دسامبر تنها با یک رأی مخالف به ژاپن اعلام جنگ کرد. آلمان و دیگر قدرت های محور به سرعت به ایالات متحده اعلان جنگ دادند. پس از یک رشته طولانی از پیروزی های ژاپنی، ناوگان اقیانوس آرام ایالات متحده در نبرد میدوی در ژوئن 1942 پیروز شد، که نشان داد نقطه عطفی در جنگ بود. در گوادالکانال، یکی از جزایر جنوبی سلیمان، متفقین همچنین در یک سلسله نبرد از اوت 1942 تا فوریه 1943 در برابر نیروهای ژاپنی موفق شدند و به تغییر جزر و مد در اقیانوس آرام کمک کردند. در اواسط سال 1943، نیروهای دریایی متفقین یک ضد حمله تهاجمی را علیه ژاپن آغاز کردند که شامل یک سری حملات آبی خاکی به جزایر کلیدی تحت کنترل ژاپن در اقیانوس آرام بود. این استراتژی «جزیره پریدن» موفقیت آمیز بود و نیروهای متفقین به هدف نهایی خود یعنی حمله به سرزمین اصلی ژاپن نزدیکتر شدند.به سوی پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم (1943-1945) در شمال آفریقا، نیروهای بریتانیایی و آمریکایی ایتالیایی ها و آلمانی ها را تا سال 1943 شکست دادند. تهاجم متفقین به سیسیل و ایتالیا به دنبال داشت و دولت موسولینی در ژوئیه 1943 سقوط کرد، اگرچه جنگ متفقین علیه آلمان ها در ایتالیا تا سال 1945 ادامه داشت. در جبهه شرقی، یک ضد حمله شوروی که در نوامبر 1942 آغاز شد، به نبرد خونین استالینگراد پایان داد، که شاهد برخی از شدیدترین نبردهای جنگ جهانی دوم بود. نزدیک شدن به فصل زمستان، همراه با کاهش مواد غذایی و تجهیزات پزشکی، پایانی را برای سربازان آلمانی در آنجا رقم زد و آخرین آنها در 31 ژانویه 1943 تسلیم شدند.در 6 ژوئن 1944 - که به عنوان "روز D" جشن گرفته می شود - متفقین تهاجم گسترده ای را به اروپا آغاز کردند و 156000 سرباز انگلیسی، کانادایی و آمریکایی را در سواحل نرماندی، فرانسه فرود آوردند. در پاسخ، هیتلر تمام نیروی باقیمانده ارتش خود را به اروپای غربی ریخت و شکست آلمان را در شرق تضمین کرد. نیروهای شوروی به زودی به سمت لهستان، چکسلواکی، مجارستان و رومانی پیشروی کردند، در حالی که هیتلر نیروهای خود را جمع آوری کرد تا آمریکایی ها و بریتانیایی ها را از آلمان در نبرد بولج (دسامبر 1944-ژانویه 1945)، آخرین حمله بزرگ آلمان در جنگ، عقب براند. یک بمباران هوایی شدید در فوریه 1945 قبل از تهاجم زمینی متفقین به آلمان انجام شد و زمانی که آلمان رسماً در 8 مه تسلیم شد، نیروهای شوروی بخش زیادی از کشور را اشغال کرده بودند. هیتلر در 30 آوریل در پناهگاه خود در برلین جان باخت.  پایان جنگ جهانی دوم (1945) در کنفرانس پوتسدام در ژوئیه-آگوست 1945، رئیس جمهور ایالات متحده، هری اس. ترومن (که پس از مرگ روزولت در آوریل روی کار آمد)، چرچیل و استالین در مورد جنگ جاری با ژاپن و همچنین توافق صلح با آلمان بحث کردند. آلمان پس از جنگ به چهار منطقه اشغالی تقسیم می شود که توسط اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا، ایالات متحده و فرانسه کنترل می شود. در مورد موضوع تفرقه‌انگیز آینده اروپای شرقی، چرچیل و ترومن با استالین موافقت کردند، زیرا به همکاری شوروی در جنگ علیه ژاپن نیاز داشتند. تلفات سنگینی که در نبردهای ایوو جیما (فوریه 1945) و اوکیناوا (آوریل-ژوئن 1945) متحمل شد و ترس از تهاجم زمینی حتی پرهزینه تر به ژاپن باعث شد ترومن اجازه استفاده از یک سلاح جدید و ویرانگر را بدهد. این بمب اتمی که طی یک عملیات فوق سری با نام رمز پروژه منهتن توسعه یافت، در اوایل ماه اوت بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن شلیک شد. در 15 اوت، دولت ژاپن بیانیه ای صادر کرد و اعلام کرد که شرایط بیانیه پوتسدام را می پذیرد و در 2 سپتامبر، ژنرال آمریکایی داگلاس مک آرتور تسلیم رسمی ژاپن را در کشتی USS Missouri در خلیج توکیو پذیرفت. جنگ جهانی دوم پارادوکس آشکاری را در نیروهای مسلح ایالات متحده آشکار کرد. اگرچه بیش از 1 میلیون آمریکایی آفریقایی تبار در جنگ برای شکست نازیسم و ​​فاشیسم خدمت کردند، آنها این کار را در واحدهای جدا شده انجام دادند. همان سیاست های تبعیض آمیز جیم کرو که در جامعه آمریکا شایع بود توسط ارتش ایالات متحده تقویت شد. سربازان سیاهپوست به ندرت شاهد جنگ بودند و تا حد زیادی به واحدهای نیروی کار و تدارکاتی که توسط افسران سفیدپوست فرماندهی می شدند، تنزل یافتند. چندین واحد آمریکایی آفریقایی تبار وجود داشتند که برای کمک به پیروزی در جنگ جهانی دوم ضروری بودند. اما رد بال اکسپرس، کاروان کامیونی که اکثراً رانندگان سیاه پوست بودند، مسئول رساندن کالاهای ضروری به سربازان ژنرال جورج اس. پاتون در خط مقدم فرانسه بودند. گردان تانک 761 تمام سیاه در نبرد بولج و لشکر 92 پیاده نظام در نبردهای زمینی شدید در ایتالیا شرکت کردند. با این حال، با وجود نقش آنها در شکست فاشیسم، مبارزه برای برابری برای سربازان آمریکایی آفریقایی تبار پس از پایان جنگ جهانی دوم ادامه یافت. چند سال پس از آن که پرزیدنت ترومن فرمان اجرایی برای جداسازی ارتش ایالات متحده در سال 1948 را امضا کرد، در یگان‌های جدا شده و مناصب پایین‌تر باقی ماندند، تا زمان جنگ کره.تلفات و میراث جنگ جهانی دوم جنگ جهانی دوم مرگبارترین درگیری بین المللی در تاریخ بود که جان 60 تا 80 میلیون نفر  به دست نازی ها جان باختند. غیرنظامیان حدود 50 تا 55 میلیون تلفات جنگ را تشکیل دادند، در حالی که نظامیان 21 تا 25 میلیون نفر از کشته شدگان در طول جنگ را تشکیل می دادند. میلیون ها نفر دیگر مجروح شدند و تعداد بیشتری خانه و دارایی خود را از دست دادند. میراث جنگ شامل گسترش کمونیسم از اتحاد جماهیر شوروی به اروپای شرقی و همچنین پیروزی نهایی آن در چین و تغییر قدرت جهانی از اروپا به دو ابرقدرت رقیب - ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی - خواهد بود. به زودی در جنگ سرد با یکدیگر روبرو می شوند.میراث جنگ شامل گسترش کمونیسم از اتحاد جماهیر شوروی به اروپای شرقی و همچنین پیروزی نهایی آن در چین و تغییر قدرت جهانی از اروپا به دو ابرقدرت رقیب - ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی - بود.