به گزارش تحلیل ایران هر سال عید، همان مسافرت چند روزه خانوادگیشان خوشحالش میکرد. یکی دو دست لباس جدیدی که خریده بود برایش با ارزش بود. دید و بازدیدها و جمع خودمانی و صمیمی مهمانیها شیرینی تعطیلات عید را به جانش مینشاند. از
عیدی ای که همسرش به او میداد راضی بود و سال نو با حس خوب خوشبختی برایش شروع میشد.
اما استایلهای چند میلیونی خانم بلاگر، سفر فوق لاکچریاش، مهمانیهای پر زرق و برقشان و عیدی گران قیمتش که در صفحه مجازیاش به رخ میکشد و دربارهشان گزارش لحظه به لحظه میدهد همهچیز را برایش بیارزش کرده. حس خوب سالهای قبل را ندارد. ذرهبین دستش گرفته
و وقتی بین مقایسههایش شباهتی میان خودش و زندگی خانم و آقای بلاگر پیدا نمیکند، فاتحه زندگیاش را میخواند. داشتههایش برایش با ارزش نیستند، دیگر معنای خوشبختی برایش یعنی چیزی که خانم بلاگرها به نمایش میگذارد.
در ایام نوروز پای میز گفتوگو با «رامین مرادی» کارشناس فرهنگی نشستیم تا از زبان او بشنویم بلاگرها چطور توقعات ما از زندگی را بالا میبرند و لحظات مان را بی ارزش میکنند.
عاشقانههایی که واقعیت ندارد!
این کارشناس فرهنگی بلاگرهای روزمره را در مقایسه با دیگر فعالین صفحات مجازی آسیبزا تر میداند و معتقد است که این طیف یک زخم عمیق اجتماعی را به پیکر جامعه وارد کرده اند.
مرادی «زندگی نمایشی» را اولین آسیب این بلاگرها بر میشمارد و میگوید:«زندگی بلاگر روزمره یک زندگی نمایشی است و اصولا بر مبنای رفتارهای تظاهری شکل گرفته است. رفتار این شخص با همسرش یک رفتار نمایشی است. البته ممکن است واقعا زندگی عاشقانهای داشته باشند اما
نه تا به این حد. در واقع الگوریتمها و اصول تولید محتوا در اینستاگرام ایجاب میکند او رفتاری مبالغهآمیز داشته باشد و عاشقانههایی که با همسرش ندارد را به نمایش بگذارد.