به گزارش تحلیل ایران ، گروه جامعه؛ روز معلم که میشود همه ما به یاد معلمانمان میافتیم؛ خانوادهها از معلمان فرزندانشان تقدیر میکنند؛ مدیران مدارس برای معلمان خود هدایایی در نظر میگیرند و آموزش و پرورش در هر استان و شهر هم
سعی دارد هر ساله به مناسبت روز معلم از معلمان نمونه خود تقدیر کند.
در این میان اما معلمانی هستند که بدون چشم داشتی، بدون آنکه از تدریس و زحماتشان کسی تقدیری داشته باشد؛ همچنان معلمی را با شوق و علاقه ادامه میدهند.
به بهانه روز زیبای معلم تلاش میکنیم در چند مصاحبه با تعدادی از این معلمان گفتوگو داشته باشیم.
بخشی از این معلمان معلمان حقالتدریسی هستند؛ اگر چه وزارت آموزش و پرورش بر استفاده از نیروهای رسمی تحت عنوان اضافه کار یا خدمت مجدد نیروهای بازنشسته تاکید دارد؛ با این حال وضعیت کمبود معلم در برخی شهرها طوری است که معلمان حقالتدریسی همچنان بخشی از بار آموزش
را به عهده دارند.
وضعیت معلمان غیررسمی در مدارس غیردولتی مدتی است که با سایت مشارکتها، کمی بهبود پیدا کرده است اما وضعیت معلمان حقالتدریسی کاملاً بسته به شرایط، میزان ساعات کاری و انصاف مدیر یا هیئت امنای مدرسه است.
عشق به معلمی ما را به مدرسه میکشاند
یکی از این معلمان حقالتدریسی، زینب ویسی پور است که در مدارس راهنمایی استان لرستان شهرستان کوهدشت فعالیت میکند. ویسی پور البته میگوید معلمی را برای عشق به تدریس و ثواب آموزگاری دوست دارد. او میگوید اگر عشق به معلمی نباشد؛ معلمان حقالتدریسی اصلاً قادر
به کار نیستند.
ویسی پور میگوید: نزدیک ۱۳ سال است که به عنوان معلم حق التدریس در مدارس شهرستان کوهدشت تدریس میکنم. اولین بار تدریس را به عنوان یک معلم قرآن در مسجد شروع کردم؛ پس از آن در مدرسه به صورت حق التدریس درسهای دینی قرآن و عربی را تدریس کردم.
با اینکه سالها از تدریس من میگذرد اما با برخی از دانشآموزانم در سالهای اول تدریس هنوز در ارتباط هستم.
معلمی را هیچگاه به عنوان یک شغل نگاه نکردم
ویسی پور معتقد است معلمی حق التدریسی را نمیتوان شغل ثابتی در نظر گرفت؛ و میگوید: برای ما که حق التدریس هستیم اگر علاقهای نباشد اصلاً نمیتوانیم معلم باشیم. ما واقعاً دلی تدریس میکنیم و چون من هم قرآن و دینی تدریس میکنم برایم دو برابر ارزشمند است.
بازخورد مثبت و اعتماد دانش آموزانم مایه آرامش من است
بهترین و بدترین خاطره معلمی
بهترین خاطره من از تدریس در آموزش و پرورش ۳ سال پیش رقم خورد. یکی از شاگردانم که مدتی از وی خبر نداشتم با من تماس گرفت و گفت موفق به حفظ کل قرآن کریم شده است. این بهترین خبری بود که در تمام مدت فعالیتم به عنوان معلم شنیدم. از پیامی که او به من داد آنقدر
ذوق زده شدم که همان لحظه با وی تماس گرفت اول به مادرش تبریک گفتم و بعد با خودش صحبت کردم. به خاطر دارم که خانوادهاش بسیار حامی وی بودند و او را تشویق به حفظ قرآن کردند.
بدترین خاطره من هم سال ۹۷ بود؛ یکی از دانش آموزانم به واسطه ارتباطی که با یک دوست نامحرم داشت با خانواده درگیری و مشاجره پیدا کرد؛ ناچار شدیم به این موضوع ورود کنیم و طوری عمل کنیم که نه دختر آسیبی ببیند و مشکلی هم برای سلامتی اعضای خانواده وی پیش بیاید
و دختر هم از خانه فرار نکند.
این دعواها و مشاجرات آنقدر شدید بود که جزئی از تلخترین خاطره معلمی من شد شکر خدا خطر جدی متوجه سلامتی دختر نشد اما آسیبهایی به دختر وارد آمد.
حقوقم بیشتر خرج رفت و آمد میشود اما برایم مهم نیست
نیروهای حق التدریس به لحاظ حقوق و مزایا واقعاً در مضیقه هستند و همانطور که گفتند اگر عشق به معلمی نباشد اصلاً حقوق چندانی نمیگیرند؛ برای شخص من هم مسائل مادی واقعاً از ابتدای فعالیتم مهم نبود و همین که به دانش آموزانم قرآن و معارف دینی یاد میدهم برایم
ارزشمند است. نزدیک به ۱۳ سال است که اینطور عمل میکنم و گاهی حقوقم تنها خرج رفت و آمد و خورد و خوراکم در محل کار میشود.
بازخورد مثبت و اعتماد دانش آموزانم، مایه آرامش من است
تنها آرامش کار من همین درس دینی و عربی و قرآن و بازخورد مثبتی است که از دانش آموزانم میگیرم. دانش آموزانم آنچنان در کلاس با من ارتباط میگیرند که مسائل و مشکلات خانوادگی خود را هم با من مطرح میکنند.
همین چند روز قبل یکی از دانش آموزانم از من راهنمایی میخواست که به خواستگاری که با فلان شرایط داشته است چه جوابی بدهد. اینکه دانش آموزانم در این حد با من راحت هستند و به من اعتماد دارند برایم ارزشمند است امیدوارم که لایق این اعتماد و لطف دانش آموزانم باشم.