به گزارش تحلیل ایران ، بعد از شکست ایروان در جنگ ۴۴ روز قره باغ و امضای توافقنامه صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان با وساطت مسکو، زمزمهها در خصوص اتصال خاک جمهوری آذربایجان به نخجوان بیش از گذشته به گوش میرسد. الهام علیاف
و رجب طیب اردوغان با تعریف منافع مشترک در ایجاد دالان زنگزور قصد دارند تا از طریق مسیر زمینی- ریلی در استان سیونیک ارمنستان، برای نخستین بار جهان ترک را هم متصل کرده و عملاً زمینه برای فعالیت «کریدور میانی» و اتصال میان چین-اتحادیه اروپا را فراهم آورند. تحقق
چنین نقشهای عملاً در تضاد با منافع ملی روسیه- ایران قرار دارد زیرا سبب میشود تا این دو کشور بزرگ از مسیرهای ترانزیتی آینده حذف شده و در عین حال اتصال مستقیم ایران به خاک اروپا به دلیل ایجاد دالان زنگزور قطع گردد. با وجود آشکار بودن چنین خطر ژئوپلیتیکی اما
پس از سفر پوتین به باکو و دیدار وی با الهام علیاف به نظر میرسد روسیه برای مدیریت این «خطر» قریب الوقوع دچار اشتباه محاسباتی شده و قصد دارد با اتصال «جهان ترک» با یکدیگر موافقت کند!
زنگزور و رویکرد ایران؛ خردمندانهترین راهکار چیست؟
دالان زنگزور و قطع مسیر تاریخی ایران به اروپا
عدم پایبندی مسکو به حفاظت از امنیت و تمامیت ارضی ایروان از یکسو و از سوی دیگر عملکرد ضعیف صلحبانان روسی در گذرگاه لاچین و وارد شدن فشار معیشی سنگین به ساکنان ارمنی این منطقه سبب شد تا نیکول پاشینیان نیز بیش از گذشته مدار سیاستهای امنیتی- نظامی خود را با
کشورهای غربی به ویژه آمریکا، فرانسه و هند تنظیم کند. برگزاری رزمایش نظامی «شریک عقاب ۲۰۲۳»، توسعه روابط دفاعی با فرانسه و در عین حال کاهش ۸۶ درصدی روابط نظامی با مسکو نشان دهنده آن است که ارمنیها به مانند گذشته به «برادر بزرگتر» اعتماد ندارند و قصد دارند
برای محافظت از استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی خود تمام «تخم مرغهایشان» را تنها در سبد یک ابر قدرت قرار ندهند! در واکنش به سیاست غربگرایانه پاشینیان رسانههای روسی به صورت ۲۴ ساعته این پیام را به شهروندان خود القا میکنند که ارمنستان نیز قدم در مسیر اوکراین
گذاشته و لاجرم به سرنوشت این کشور دچار خواهد شد! برخی تحلیلگران معتقدند با توجه به سرعت بالای توسعه روابط میان ایروان با کشورهای غربی، روسها قصد دارند پیشدستی کرده و از طریق موافقت با تشکیل کریدور زنگزور، زمینه لازم برای مهار رفتار ترکها و برنامههای آتی
اردوغان در قفقاز جنوبی را فراهم آورند.
پس از سفر پوتین به باکو، سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در مصاحبه با شبکه یک تلویزیون روسیه خواستار رفع انسداد ارتباطات میان جمهوری آذربایجان- ارمنستان- نخجوان شد. نکته قابل تأمل آنکه لاوروف انگشت اتهام را به سوی پاشینیان نشانه رفته و مدعی است که رهبری ارمنستان
در مسیر اجرایی شدن بند ۹ توافقنامه صلح ۲۰۲۰ کارشکنی میکند! اخیراً ماریا زاخارووا سخنگوی دستگاه دیپلماسی روسیه نیز بر قطعی بودن موضع کشورش در خصوص تشکیل کریدور زنگزور تاکید کرده بود. بیان چنین اظهاراتی سبب شد تا آقای مجتبی دمیرچیلو دستیار وزیر امور خارجه
و مدیرکل اوراسیای وزارت امور خارجه سفیر روسیه را فراخوانده و بار دیگر موضع ایران در خصوص عدم تغییر مرزها و ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی را به وی یادآوری کند. همزمان سفیر ایران در مسکو نیز مراتب اعتراض خود را به کاخ کرملین اعلام کرد. علاوه بر این موارد شاید
لازم باشد این نکته برای طرف روس روشن شود که متحد قدیمی ناتو نمیتواند مسیر «مطمئن» و «پایداری» برای دور زدن تحریمهای غرب باشد و دیریازود ترکها مسیر خود را از مسکو جدا خواهند کرد. در صورت تحقق این سناریو روسیه در عمل انجام شده قرار خواهد گرفت و برای انسداد
مجدد این مسیر مجبور خواهد شد تا از ابزار پرهزینه نظامی استفاده کند!
زنگزور و رویکرد ایران؛ خردمندانهترین راهکار چیست؟
تغییر مرزهای تاریخی- بینالمللی؛ خط قرمز جمهوری اسلامی ایران
در آستانه امضای توافق راهبردی میان تهران- مسکو، بیان چنین اظهاراتی از سوی مقامات روس بیشک برخلاف مصلحت دو کشور بوده و میتواند دورنمای امضا و اجرای چنین توافقی را از اساس با خطر مواجه کند! طی سه سال اخیر تمرکز اصلی دولت و ارتش روسیه بر جبهه اوکراین بوده
و آنها قصد داشتند تا با تنبیه کی یف، جلوی بازشدن پای ناتو در مرزهای اروپایی را بگیرند. در این مدت جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگری «تجدیدنظر طلب» در نظام بینالملل و مخالف حضور غرب در مرزهای شمالی خود بارها با تشکیل دالان تورانی ناتو مخالفت کرده و با برگزاری
رزمایشهای متعدد نظامی این پیام را به طرف آذری ارسال کرده که اگر قصدی برای تغییر خطوط مرزی میان ایران- ارمنستان وجود داشته باشد، تهران با تمام قوا از منافع ملی خود دفاع خواهد کرد. حال در شرایطی که سطح تنش میان تهران- تلآویو در منطقه شرق عربی به شکل قابل توجهی
افزایش یافته، به نظر میرسد بازیگران منطقهای- فرامنطقهای قصد دارند تا از این وضعیت سو استفاده کرده و مرزهای بینالمللی در این منطقه را تغییر دهند. شاید یادآوری این نکته برای بازیگران فعال در معادلات قفقاز جنوبی لازم باشد که جمهوری اسلامی ایران توان تمرکز
بر چندین جبهه مختلف را دارد و در صورت لزوم اقدامات لازم را برای حفظ صلح و امنیت منطقهای را انجام خواهد داد.
دو سال قبل در جریان دیدار رهبران ایران، روسیه و ترکیه در تهران، مقام معظم رهبری با اشاره به تنشهای جاری میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان در منطقه قفقاز جنوبی صراحتاً با تغییر مرزهای تاریخی- بینالمللی، مخالفت کردند. با توجه به تذکر معظم له مسکو و آنکارا
باید بدانند تنها کریدوری در منطقه قفقاز جنوبی اجازه فعالیت خواهد داشت که سه «خط قرمز» تهران را در نظر داشته باشد. نخست آنکه حاکمیت کریدور زنگزور در استان سیونیک ارمنستان باید با نیروهای ارمنی باشد و نباید تغییری در وضعیت مرزهای بینالمللی ایجاد شود. دوم منافع
تهران در هر مسیر جدید ارتباطی باید مورد توجه قرار بگیرد و در نهایت جمهوری اسلامی ایران به بهانه توسعه راههای ارتباطی اجازه باز شدن پای آمریکا، رژیم صهیونیستی یا ناتو را به مرزهای شمالی خود نخواهد داد.
تهران چه سیاستی را دنبال میکند؟
رصد و مرور مجدد مواضع مقامات سیاسی جمهوری اسلامی ایران در چند سال گذشته، نشان دهنده آن است که وحدت نظر و انسجام کامل بین تمام مسئولین وجود دارد و ذرهای تغییر و عقب نشینی مشاهده نمیشود. جمهوری اسلامی ایران، در گفتگو با مقامات روسیه، ارمنستان، جمهوری آذربایجان
و جمهوری ترکیه، آشکارا و بدون لکنت، موضع برحق خود را تکرار کرده و اعلام میکند که اتصال مرزی ایران و ارمنستان، به عنوان یکی از مزیتهای ژئوپلیتیک کشور و راه یافتن به سوی گرجستان، دریای سیاه و اروپا، دارای اهمیت حیاتی است و به هیچ وجه از آن نمیگذرد. اهمیت
این موضع استراتژیک آن قدر عمیق است که تغییر و تحولات داخلی کشورها و روندهای پیرامونی، اثری بر خاستگاه ایران نمیگذارد. به عبارتی روشن؛ ایران، صرف نظر از ماهیت رقابت سیاسی بین قدرتهای منطقه و فرامنطقه و فارغ از نگرش سیاست داخلی ایروان، رویکرد ممانعت از تغییر
ژئوپلیتیک را دنبال میکند و اجازه نمیدهد نظم موجود تغییر کند.
در منطق دیپلماسی پویا و خردمندانه ایران، روابط سیاسی – امنیتی و اقتصادی کشور، با هر یک از کنشگران مهم این پرونده یعنی روسیه، ترکیه، ارمنستان و جمهوری آذربایجان، در سطوح مختلف ادامه دارد و نه تنها قرار نیست هیچکدام از این روابط، قربانی رابطه دیگر شوند، بلکه
در دید کلان و رویکرد راهبردی، آنچه که اهمیت دارد، حفظ منافع ملی و تاریخی از راه مقابله با تلاشهای پیدا و پنهانی است که به منظور برهم زدن نظم منطقهای در جریان هستند اما تحت هیچ شرایطی؛ نمیتوانند بر اراده ایران، اثر بگذارند.
بهره سخن
عدم توجه به خطوط قرمز مورد اشاره میتواند تغییرات جدی در جهت سیاست خارجی ایران ایجاد کند. برهمین اساس توصیه میشود تا روسیه به جای موافقت عجولانه با تشکیل کریدور زنگزور و طرح باکو- آنکارا در منطقه، خواستار برگزاری منظم جلسات ۳+۳ (ایران، ترکیه و روسیه با
آذربایجان، ارمنستان و گرجستان) شده و اجازه ندهند تا مرزهای صلح و دوستی تبدیل به محل تنش و بحران امنیتی شود. تنها زمانی رفع انسداد مسیرهای ارتباطی در قفقاز جنوبی واقعیتی در دسترس است که منافع و ملاحظات امنیتی تمام بازیگران در آن مورد توجه قرار بگیرد و قدرتهای
غربی نتوانند در پوششهای مختلف روابط میان کشورهای همسایه را تیرهوتار کنند.