بهرنگ علوی و ازازیل؛ جنون تبلیغات یا خلاقیت؟

سجاد رضایی مقدم
    •••••  چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳ — ۱۹:۱۲ کد مطلب : 170034/a   

به گزارش تحلیل ایران سریال «ازازیل» به کارگردانی حسن فتحی، که در ژانر وحشت تولید شده است، به‌زودی از پلتفرم نماوا پخش خواهد شد. اخیراً شیوه تبلیغاتی این سریال، شامل استوری‌های ترسناک منتشرشده توسط بازیگر آن، بهرنگ علوی، جنجال‌های بسیاری را برانگیخت. این استوری‌ها به گونه‌ای طراحی شده بودند که احساس تهدید و ناامنی را به مخاطب منتقل کنند. در نهایت، مشخص شد که این اقدامات بخشی از کمپین تبلیغاتی سریال بوده است.

 

با این حال، این روش نه‌تنها با واکنش منفی گسترده مخاطبان مواجه شد، بلکه حسن فتحی نیز در بیانیه‌ای اعلام کرد که این اقدامات بدون هماهنگی با وی انجام شده و نسبت به آن انتقاد دارد.

تحلیل روانشناسی و اجتماعی تبلیغات

شیوه‌های تبلیغاتی مبتنی بر القای ترس و تشویش اذهان عمومی، گرچه ممکن است در کوتاه‌مدت جلب توجه کنند، اما عواقب بلندمدت نامطلوبی برای برند و مخاطبان به همراه دارند:

 

ایجاد احساس ناامنی: بهره‌گیری از ترس به‌عنوان ابزار تبلیغاتی، حس اضطراب و نگرانی را در مخاطبان تقویت می‌کند. این اقدام نه‌تنها با ارزش‌های اخلاقی در تضاد است، بلکه در شرایطی که جامعه با مسائل روانی مختلفی روبه‌روست، پیامدی جز آسیب به سلامت روان جمعی نخواهد داشت.

 

کاهش اعتماد به برند: وقتی مخاطبان متوجه شوند که احساساتشان عمداً مورد سوءاستفاده قرار گرفته است، حس بی‌اعتمادی نسبت به برند یا محصول شکل می‌گیرد. این حس بی‌اعتمادی می‌تواند به کاهش محبوبیت پلتفرم نماوا و حتی بازیگرانی مانند بهرنگ علوی منجر شود.

پیامدهای اجتماعی منفی: در فضایی که اعتماد عمومی نسبت به رسانه و تبلیغات کاهش یافته، اقداماتی از این دست می‌تواند به افزایش حس بدبینی و کاهش مشارکت مخاطبان در حمایت از آثار هنری منجر شود.

تحلیل حقوقی اقدامات تبلیغاتی

 

بر اساس ماده 18 قانون جرائم رایانه‌ای (مصوب 1388)، انتشار اکاذیب یا نسبت دادن اطلاعات نادرست با هدف تشویش اذهان عمومی یا برانگیختن احساسات، عملی غیرقانونی و جرم است. استوری‌های منتشرشده توسط بهرنگ علوی، که به‌صورت ساختگی به ناپدید شدن و تهدید جانی او اشاره داشتند، می‌تواند مصداق تخلف قانونی باشد. حتی اگر هدف از این اقدامات صرفاً تبلیغ بوده باشد، باز هم نقض حقوق مخاطبان و افکار عمومی به شمار می‌آید.

 

گوریلا مارکتینگ: مفاهیم و مقایسه

گوریلا مارکتینگ (Guerrilla Marketing) یا بازاریابی پارتیزانی، به‌کارگیری روش‌های خلاقانه، غیرمعمول و گاه شوکه‌کننده برای جلب توجه مخاطبان است. این روش در صورت اجرا با دقت و حساسیت می‌تواند موفق باشد، اما همان‌گونه که در مورد «ازازیل» شاهد بودیم، اجرای ناقص یا غیرحرفه‌ای آن می‌تواند تأثیرات معکوسی به همراه داشته باشد.

نمونه‌های موفق در سینمای جهان:

«پروژه جادوگر بلر» (The Blair Witch Project): تبلیغات این فیلم با ارائه محتوای مستندگونه و واقعی‌نما، حس کنجکاوی و درگیری ذهنی عمیقی را در مخاطبان برانگیخت و به موفقیت تجاری بزرگی دست یافت.

«بتمن: شوالیه تاریکی» (The Dark Knight): استفاده از معماهای تعاملی و ایجاد تجربه‌های منحصربه‌فرد تبلیغاتی، این فیلم را به نمونه‌ای الهام‌بخش در بازاریابی پارتیزانی تبدیل کرد.

دلایل شکست تبلیغات «ازازیل»:

عدم هماهنگی و شفافیت: یکی از اصلی‌ترین دلایل شکست این کمپین، نبود هماهنگی میان پلتفرم نماوا و عوامل اصلی سریال، به‌ویژه کارگردان آن، حسن فتحی بود. این عدم هماهنگی نه‌تنها به تصویر حرفه‌ای اثر آسیب زد، بلکه به حس اعتماد مخاطبان نیز لطمه وارد کرد.

اثرات منفی روانی: برخلاف نمونه‌های موفق که حس هیجان و ماجراجویی را تحریک می‌کنند، این تبلیغ با ایجاد اضطراب و ناامنی در مخاطب، نتیجه‌ای معکوس به همراه داشت.

 

 

 

 

 

 

 

تضاد با اصول اخلاقی و اجتماعی: استفاده از تهدیدهای ساختگی و تحریک احساسات منفی، برخلاف استانداردهای اخلاقی و اصول حرفه‌ای تبلیغات است. این مسئله نه‌تنها به برند نماوا آسیب زد، بلکه به جای تقویت علاقه‌مندی به سریال «ازازیل»، باعث واکنش منفی عمومی شد.

شیوه تبلیغاتی سریال «ازازیل» نمونه‌ای از اجرای نادرست گوریلا مارکتینگ است که به‌جای جذب مخاطبان، احساسات منفی و بی‌اعتمادی عمومی را برانگیخت. این تجربه نشان می‌دهد که موفقیت در تبلیغات خلاقانه نیازمند برنامه‌ریزی دقیق، هماهنگی با عوامل تولید، و توجه به اثرات روانشناختی و اجتماعی است.

بهره‌گیری از گوریلا مارکتینگ زمانی موفق است که نه‌تنها توجه مخاطبان را جلب کند، بلکه حس احترام به شعور و احساسات آنان را نیز حفظ نماید