به گزارش تحلیل ایران ،مردی که یک طرف صورتش میخندد و طرف دیگر صورتش غمگین است؛ کسی که پاییز ۱۴۰۲ برای نمایندگی یک شهرستان ردصلاحیت شده بود، اما پاییز سال بعد نفر دوم ایران بود و در ساختمان پاستور نشسته بود. مسعود پزشکیان، مردی که با نگاهی از بیرون، تضادهای
عجیبی را میتوان درباره او مشاهده کرد. او بدون شک خبرسازترین و مهمترین چهره سال ۱۴۰۳ ایران بود. تا پیش از سال ۱۴۰۳، بسیاری او را در خطابه و سخنرانی بسیار توانمند میدانستند. هیچوقت سخنرانیهایش را از رو نمیخواند. به خواندن آیات قرآن و نهجالبلاغه از حفظ
معروف بود و نطقهای او در مجلس در سالهای ۸۸ و ۱۴۰۱ بسیار مورد توجه مردم و رسانهها قرار داشت. به لحاظ سیاسی، آزادمنشی خاصی در رفتارش مشاهده میشود. اما برخی از این ویژگیها در سال ۱۴۰۳ فروریخت؛ بهویژه در اواخر جریان مناظرهها. مردمی که مورد توجه اکثریت
شرکتکنندگان در انتخابات قرار گرفت، کیست؟ چه سابقه و چه ویژگیهایی دارد؟ آیا او میتواند ایران را در گردنه مواجهه با ترامپ هدایت کند؟
تولد و کودکی؛ آغاز مسیری متفاوت
در یک روز پاییزی در مهرماه ۱۳۳۳، در شهرستان مهاباد، کودکی به دنیا آمد که بعدها مسیر پزشکی و سیاست را در ایران تحت تأثیر قرار داد. مسعود پزشکیان، فرزند محمدعلی و محبوبه سودبخش، در خانوادهای با ریشههای ارومیهای متولد شد. نام اصلی خانوادگی او «پوزیده» بود
که بعدها به «پزشکیان» تغییر یافت. پدرش در داروخانه بیمارستان شیر و خورشید مهاباد مشغول به کار بود و مادرش خانهدار بود.
تحصیلات ابتدایی و سه سال اول دبیرستان را در مهاباد گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به ارومیه رفت و در هنرستان کشاورزی، دیپلم صنایع غذایی گرفت. پس از اتمام تحصیلات، در سال ۱۳۵۲ به خدمت سربازی در زابل اعزام شد. در همین دوران بود که علاقهاش به پزشکی شکل گرفت؛
بنابراین پس از پایان خدمت، دیپلم علوم تجربی را اخذ کرد و در سال ۱۳۵۵ وارد دانشکده پزشکی دانشگاه علومپزشکی تبریز شد. سالها بعد، در قامت رئیسجمهور، بار دیگر به زابل سفر کرد و به همان روستایی که دوران سربازیاش را در آن گذرانده بود، سر زد. تصاویر او در میان
مردم عادی، بازتاب گستردهای در رسانهها داشت و مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت.