وقتی محمدرضا پهلوی دستور گلوله باران حرم امام رضا(ع) را داد

تحلیل ایران
    •••••  یکشنبه ۰۲ شهریور ۱۴۰۴ — ۲۰:۵۳ کد مطلب : 183750/a   

به گزارش تحلیل ایران ، در ۲۹ آبان ماه ۱۳۵۷ و در جریان حوادث انقلاب اسلامی که روز به روز دامنه آن گسترش می‌یافت، ماموران ساواکِ مشهد بین زائران به‌صورت مخفی در حال گشت زدن بودند تا بتوانند نیروهای انقلابی را شناسایی و در وقت مقتضی دستگیر یا به شهادت برسانند. 

در این بین دو نفر از آن‌ها توسط مردمی که از کشتار و جنایات روزهای پیشین خشمگین بودند، شناسایی و محاصره می‌شوند. بعد از گیر افتادن این جلادانِ بدنام، ماموران مسلح زیادی به صحن وارد می‌شوند و به سوی مردم و حرم تیراندازی می‌کنند. 

به گفته شاهدان عینی، در پی این تیراندازی‌ها، دو نفر از مردم بی‌دفاع به شهادت می‌رسند و تعداد زیادی نیز مجروح و زخمی ‌می‌شوند. همچنین چندین گلوله به رواق توحیدخانه و در و دیوار حرم اصابت می‌نماید.

با آنکه در آن ایام روزنامه‌ها در اعتراض به جنایات رژیم و نبود آزادی، دست به اعتصاب زده بودند، اما خبر به سرعت در کل کشور می‌پیچد و مردم در بهت و خشم فرو می‌روند.

ناراحتی و عصبانیت مردم به حدی بود که استاندار وقت مجبور به عذرخواهی و اعلام تعقیب و مجازات نیروهای جنایتکار می‌شود.

در پی این حادثه «حضرت امام خمینی» پیام مهمی صادر و روز 5 آذر را تعطیل رسمی اعلام می‌کنند. این پیام به علت محتوای روشنگرایانه آن، اثر زیادی روی مردم می‌گذارد. حضرت امام با یادآوری هتک حرمت حرم

 

امام رضا(ع) توسط عوامل رضاخان، چنین می‌فرمایند:

« جنایات رژیم منحط شاه روز به روز پراوجتر می‌گردد. افزایش حجم جنایات به قدری است که قدرت بیان را سلب می‌نماید. ضایعات این چند هفته اخیر، سرتاسر ایران را به سوگ نشانده است و قدرت تفکر را از شاه سلب کرده است. دولت یاغی نظامی، به امر شاه، تر و خشک را به آتش کشیده و یکی از بزرگترین ضربه‌های این جنایتکار به اسلام، به مسلسل بستن بارگاه قدس حضرت علی بن موسی الرضا- صلوات الله علیه- است.

 این بارگاه مقدس در زمان رضا خان به مسلسل بسته شد و قتل عام مسجد گوهرشاد به وجود آمد، و در زمان محمد رضا خان آن جنایت تجدید و دژخیمان شاه در صحن و حریم آن حضرت ریخته و کشتار کردند.

 

ملت مسلمان باید از این شاه و دولت یاغی غاصب تبرّی کنند و مخالفت با آن لازم است. تمام اقشار ملت، خصوصاً اهالی قرا و قصبات، باید بدانند که شاه غاصب و دولت یاغی او کمر به هَدْم (نابودی) مقدسات اسلام بسته‌اند، و اگر مهلت پیدا کنند به محو آثار شریعت برمی‌خیزند. 

 

بر تمام طبقات ملت لازم است، با هر وسیله ممکن، به سقوط این دستگاه جبار قیام کنند. اطاعتِ این دستگاه، اطاعت طاغوت و حرام است. خداوندْ مسلمین را از شرّ آنان حفظ فرماید. 

در این عزای بزرگ و جسارت به مقام امام امت، روز یکشنبه 25 ذی الحجه عزای عمومی اعلام می‌شود. إنّا للَّه و إنّا إلیه راجعون»

مردم مشهد نیز روز یکشنبه تظاهرات بزرگی راه می‌اندازند که شعار اصلی آن عبارت بود از:

« روز همه مسلمین شام غریبان شده/ قبر امام هشتم گلوله باران شده »

16 دی ماه و پس از پایان اعتصاباتِ روزنامه ها، مردم با جزئیات بیشتر متوجه میشوند که علاوه بر مشهد و تهران، سراسر ایران در این مدت، غرق در خون و کشتار بوده است.

هرچند که خونریزی‌ و کشتارهای رژیم پهلوی بسیار فراتر از این تعداد و این مدت ذکر شده بوده و تصاویر، اسناد و خاطرات بسیاری هم راجع به آن وجود دارد، اما با این وجود، سلطنت‌طلبان همواره کوشیده‌اند تا برای نسل جوان (که کمتر از تاریخ معاصر مطلع هستند)، اینطور جا بیاندازند که چون شاه دلسوز بود و نمی‌خواست کشتار انجام دهد، تاج و تخت را رها کرد و به خارج رفت!

 

ادعایی مضحک و مبتذل، که حتی خود شاه نیز آن را قبول نداشته و به یکی از یاران و اقوامش به نام «احمدعلی ‌مسعودانصاری» که معترض خروجش از ایران شده بود، می‌گوید: «اگر کشور را ترک نمی‌کردم، مردم مرا می‌کشتند.»

هرچند انصاری این پاسخِ از روی ترس و بزدلی شاه را قبول نمی‌کند و در مصاحبه‌ای توضیح می‌دهد: « من همیشه می‌گویم همان‌طوری که از یک سرباز و افسر انتظار می‌رود که در جای خود بایستد و برای وظیفه خودش کشته شود، ریاست کل قوا،که شاه بود هم این وظیفه را داشت و همه نمی‌توانند بگویند که ما را می‌کشند و خداحافظ!