به گزارش تحلیل ایران چندی پیش بود که در داخل خاک آمریکا ۷ میلیون نفر به خیابانها آمدند و فریاد «نه به شاه» سر دادند این موضوع توسط رسانههای غربی چندان پرداخته نشد. اما این تظاهرات ویژگیهای خاصی داشت که چندان به آن توجه نشد.
اول فراگیر بودن آن بود که شامل تمامی خاک آمریکا بود.اعتراضات در بیش از ۲٬۵۰۰ تا ۲٬۶۰۰ مکان در تمامی ۵۰ ایالت برگزار شد. شرکتکنندهها از شهرهای بزرگ (مثلاً نیویورک، شیکاگو، واشنگتن) تا مناطق محافظهکار نیز حضور داشتند.
شعارهایی که شرکتکنندگان آمریکایی در این تجمعات به کار بردند بسیار معنادار و عبارت بود از «حقوق بشر اختیاری نیست»، «تاریخ از معترضان تجلیل میکند»، «رویا» (اشاره به رویای از دست رفته آمریکایی)، «تاجی برای دلقک نیست»، «در آمریکا شاه وجود ندارد» و«نه به شاه
در آمریکا»، « نه تخت، نه تاج، نه پادشاه»، «انسانیت مدنی، آزادی بیان، حقیقت»، «ما دیکتاتوری را میبینیم نه تنوع را» و ... بود.
دموکراسی زرد آمریکایی
با توجه به شعارهایی که داده شد در بطن مردم این کشور نگرانیهایی از افزایش گرایش به اقتدارگرایی مطرح بوده است. در عین حال، رسانهها و تحلیلگران میگویند این اتفاق میتواند نشانهای از تغییر جهت در افکار عمومی، یا هشدار سیاسی به سمت انتخابات آینده باشد.
واشنگتن پست در در سرمقالهای نوشت: « آمریکا «تاریخچهای طولانی و پرافتخار از اعتراضات مسالمتآمیز» دارد، اما «به همان اندازه، هرچند نه چندان الهامبخش، سیاستمدارانی را نیز دارد که خود را متقاعد کردهاند که نیرویی تاریک و شوم، محرک این اعتراضات است». دموکراتها
«جنبش تی پارتی را در سال ۲۰۰۹ رد کردند» و «در انتخابات میاندورهای ۲۰۱۰ با سرزنشی نسلی مجازات شدند» و «ترامپ و هوادارانش ممکن است در نظر بگیرند که آیا پیش از سال ۲۰۲۶ نیز همین اشتباه را مرتکب میشوند یا خیر.»
اما ترامپ فراتر از بیاعتنایی با تظاهرات مردم آمریکا رفتار کرد و با کمک هوش مصنوعی ویدئویی ساخت که بر سر تظاهرکنندگان گل و فضولات میریزد و به آنان بیاحترامی کرد.
وی بعد از این کار که در دل تعطیلی دولت آمریکا و مشکلات آن برای مردم آمریکا ایجاد دردسر میکند، به سراغ تخریب بخشی از کاخ سفید و هزینه هنگفت برای ساخت یک سالن رقص در آن رفت.
همه این موارد نشان میدهد که در آمریکا افکار عمومی برای مقامات ارزش چندانی ندارد و این کشور وارد یک دموکراسی ظاهری و زرد شده است که مردم را برای تایید کارهای خود و به طو ویترینی میخواهند.
درواقع در این نوع دموکراسی مظاهر آزادی بیان از بین رفته و تنها پوستهای از آن باقی مانده است. در این نوع دموکراسی آزادی تنها جایی است که حرف مردم به درد نمایش دموکراسی بخورد.
اتواستبداد غربی با ترامپ شدت گرفت
اما با فردی مثل ترامپ آمریکا از بخش دموکراسی زرد و نمایشی عبور کرده و به بخش اتواستبداد رسیده است. در این روش قانون به ابزاری نه برای گسترش عدالت اجتماعی بلکه به وسیلهای برای سرکوب و تقویت قدرت حاکمه استفاده میشود.
مثلا در آمریکا و کشورهای غربی با حامیان فلسطین و اعتراضات به نسل کشی رژیم صهیونسیتی که با حمایت کشورهای غربی و آمریکا صورت میگرفت برخورد سرکوبگرانه با پایه قانون انجام شد. «یهودستیزی» برچسب اتو استبدادی در همین حوزه بود که در کشورهایی مثل انگلیس با قانون
تروریستی نامیدن گروههای حامی فلسطین اشغالی بیشتر نمود بیشتری یافت.
برخورد دولت آمریکا با دانشگاهها و اخراج اساتید و روسای دانشگاههای مطرح این کشور و همچنین بازداشت و برخورد با دانشجویان از جمله این موارد بود.
در آمریکا همه چیز از رسانهها و قدرت در اختیار دو حزب حاکم است و دموکراسی با این دو حزب معنا مییابد. رسانههای آمریکایی در ظاهر آزاد، اما همه از روی یک نمایشنامه میخوانند.احزاب این کشور مثل برندهای مختلف در یک پاساژ تنها تفاوت رنگ دارند ولی مالک چند نفر
هستند.
بر همین اساس شعار «نو کینگز» را نباید به عنوان یک شعار ساده و گذری به حساب آورد. شعار نه به شاه تجمیع دیدگاه نهادینه شده آمریکاییهاست که ملکه ذهن آنان در زندگی شده که در دموکراسی پوشالی و زرد زندگی میکنند و دچار یک استبداد نو در درون آمریکا هستند. موضوعی
که دستکم 7 میلیون آمریکایی بدان عقیده دارند.