به گزارش
تحلیل ایران به نقل از تابناک، سایمون تیسدال، تحلیل‌گر ارشد روزنامه گاردین در مطلبی عنوان کرد که یک بمب بزرگ در انتظار انفجار در خاورمیانه است که منفجر شدن آن
به نفع هیچ کس نیست و بایدن نباید با حمله به ایران فیوز را روشن کند.
تیسدال در مقاله خود در گاردین نوشت:
رئیس‌جمهور آمریکا تحت فشار شدیدی است تا به شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران پاسخ دهد، اما این یک فاجعه خواهد بود. بایدن بلافاصله پس از 7 اکتبر در ارائه حمایت بی قید و شرط آمریکا به اسرائیل اشتباه محاسباتی کرد. حالا ممکن است دوباره
اشتباه کند.
حملات بی‌سابقه حماس به اسرائیل در 7 اکتبر، تمام خاورمیانه را به آتش کشید. اکنون تنش بین ایالات متحده و ایران ممکن است در شرف منفجر شدن باشد و عواقب ویرانگری داشته باشد.
هر روز که بمباران غیرقانونی اسرائیل به غزه ادامه می‌یابد، با هر برآورد جدید از ده‌ها هزار کشته فلسطینی، انفجاری عظیم نزدیک‌تر می‌شود. از دریای سرخ گرفته تا عراق، سوریه و لبنان، یک مارپیچ چهار ماهه خشونت در حال تشدید شدن است.
رئیس‌جمهور آمریکا پس از آخرین حمله شبه‌نظامیان در روز یکشنبه به یک پایگاه آمریکایی در اردن که منجر به کشته شدن سه سرباز آمریکایی و زخمی شدن تعداد زیادی دیگر شد، به طور خاص ایران را مقصر دانست.
آیا به نقطه بدون بازگشت رسیده‌ایم؟ آیا بمب در شرف انفجار است؟
ایران اصرار دارد که مسئول نبوده است. اما تعداد کمی در واشنگتن این موضوع را باور می کنند.
هدف راهبردی دیرینه ایران بیرون راندن نیروهای آمریکایی از پایگاه های خود در عراق، سوریه و خلیج فارس و در نهایت پایان دادن به حضور آمریکا در منطقه ای است که تهران به دنبال تسلط بر آن است. ماجرای 7 اکتبر و واکنش دافعه آمیز اسرائیل
با حمایت ایالات متحده فرصتی عالی برای پیشبرد این هدف فراهم کرده است.
اما هنوز مشخص نیست که آیا حمله در اردن تشدید عمدی از سوی ایران و شبه نظامیان مقاومت اسلامی عراق بوده است یا خیر.
این ممکن است صرفاً یک حمله تصادفی و فرصت طلبانه دیگر با هواپیماهای بدون سرنشین باشد که بر خلاف بسیاری از عملیات های مشابه، به طور غیرمنتظره ای "موفقیت آمیز" بود.
به عبارت دیگر، این امکان وجود دارد که ایران و/یا گروه مقاومت اشتباه محاسباتی کرده باشند – که سهواً آن گام سرنوشت‌ساز و ترسناک را بیش از حد برداشته‌اند. این بسیار مهم است، زیرا مقیاس و دامنه پاسخی را که بایدن قول داده در هر لحظه
ارائه دهد را تعیین می کند.
اگر آمریکایی‌ها با کمک گزارش شکست سپر ضد موشکی دفاعی پایگاه به این نتیجه برسند که این حمله مرگبار به هدف کشتن نیروهای آمریکایی نبوده است، ممکن است حملات انتقام‌جویانه را به پایگاه‌های شبه‌نظامی که حمله از آنجا آغاز شده محدود
کنند.
اما اگر آنها نتیجه بگیرند (با فرض اینکه اطلاعات به اندازه کافی قابل اعتماد دارند، که یک فرض بزرگ است) که این حادثه عمداً تشدید شده است، پاسخ ممکن است به طور گسترده‌تری تنبیهی باشد و به طور بالقوه دارایی‌ها و سرزمین ایران را هدف
قرار دهد.
همانطور که هدایت جنگ غزه توسط ائتلاف راست افراطی اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو نشان داده است، محاسبات سیاسی به اندازه الزامات نظامی در این تصمیم نقش مهمی ایفا خواهند کرد. بایدن برای ضربه زدن مستقیم به تهران تحت فشار زیادی
است.
ادعاهای دیرینه جمهوری خواهان، که توسط رقیب احتمالی رئیس جمهور در انتخابات نوامبر، دونالد ترامپ منعکس شده بود، مبنی بر اینکه بایدن در واکنش به حملات قبلی ضعیف بوده و از طریق مذاکرات هسته ای و مبادله اخیر زندانیان، تلاش کرده ایران
را راضی کند نیز به این فشار دامن می زند.
تام کاتن، سناتور جمهوری‌خواه که برای بسیاری از جناح راست صحبت می‌کرد، گفت: تنها پاسخ باید انتقام نظامی ویرانگر علیه نیروهای ایران، چه در ایران و چه در سراسر خاورمیانه باشد.
بایدن در آستانه رقابت انتخاباتی برای انتخاب مجدد ممکن است نتواند در برابر چنین فشاری مقاومت کند. مشاوران بایدن تاکنون استدلال کرده‌اند که ایران، علی‌رغم لفاظی‌های خصمانه‌اش، به دنبال جنگ با ایالات متحده نیست.
بایدن بلافاصله پس از 7 اکتبر در ارائه حمایت بی قید و شرط ایالات متحده اشتباه محاسباتی کرد. او در ملاء عام ظاهر شد تا به نتانیاهو کارت سفید بدهد. حالا ممکن است دوباره اشتباه محاسباتی، با پیامدهای وحشتناک تری مواجه شود.
تلافی مستقیم نظامی آمریکا علیه ایران فاجعه خواهد بود. درگیری غزه را طولانی تر می کند. تقریباً به طور قطع باعث حمله همه جانبه حزب الله به اسرائیل خواهد شد. این می‌تواند درگیری های محلی را به جهنم‌های هولناک در عراق و سوریه تبدیل
کند و رژیم‌های دوست در مصر، اردن و خلیج‌فارس را بی‌ثبات کند.
رویارویی ایالات متحده و ایران، شاید به طور دائمی، دموکراسی های غربی را بین دموکراسی هایی مانند بریتانیا که از واشنگتن حمایت می کنند و کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و ایتالیا که ممکن است به طور معقولی برقراری ارتباط دیپلماتیک مجدد
با تهران را در اولویت قرار دهند، تقسیم کند. این به چین در پیشبرد جاه طلبی های ژئوپلیتیکی ضد دموکراتیک خود و روسیه در توجیه تجاوزات خود در اوکراین کمک خواهد کرد.
فراتر از آن، این هدیه ای به نتانیاهو خواهد بود که مدتهاست خواستار اقدام نظامی تنبیهی علیه ایران بوده و سیاست او پس از شروع درگیری های اکتبر، جنگ دائمی است.
اگر این کافی نیست، در اینجا دلیل دیگری و حتی اساسی‌تر وجود دارد که بایدن باید به تمام محدودیت‌های ممکن توجه کند. حمله به ایران به اهداف دوگانه اساسی حفاظت از امنیت غرب و تغییر رفتار ایران دست نخواهد یافت.
اقدام ایمن‌تر و عاقلانه‌تر، که جهان و بسیاری از رای‌دهندگان آمریکایی از او تشکر می‌کنند، این است که بایدن بدون تأخیر بیشتر به علل ریشه‌ای رسیدگی کند. او باید خواستار توقف بمباران غزه توسط اسرائیل شود، آتش بسی را اجرا کند که گروگان‌های
اسرائیلی را آزاد کند و یک حرکت معتبر بین‌المللی را رهبری کند تا سرانجام راه‌حل دو کشوری در فلسطین اجرا شود.
یک چیز مسلم است: منفجر شدن بمب بزرگ خاورمیانه به نفع هیچ کس نیست.