به گزارش تحلیل ایران «یسنا» دختر چهار ساله کلالهای هفته گذشته بعد از ۵ روز مفقودی زنده به کمک کایتسوار داوطلب هلالاحمر در زمینهای کشاورزی «یلی بدراق» به آغوش خانوادهاش بازگشت.
یکشنبه ۹ اردیبهشت، یسنا کنار مادر در حال کار در مزرعه روستای «یلی بودراق» در کلاله استان گلستان بود که تشنه اش میشود و چون مادرش آب نداشت، از او جدا و لحظاتی بعد گم شد. البته بعداً مشخص شد که یسنا پس از دور شدن از مادرش ربوده شده است. فرمانده انتظامی گلستان
هم از اقرار دو عامل اصلی ربایش «یسنا» دختر بچه چهار ساله از اهالی روستای «یلی بدراق» شهرستان کلاله به بزه ارتکابی خود خبر داد و گفت: یکی از مجرمان متواری در شهرستان دیگری دستگیر شد.
ماجرای پیدا شدن یسا چگونه بود؟
خبر گم شدن یسنا طی ۲۴ ساعت سرتاسر فضای مجازی را در بر گرفت و نگرانی بسیاری از خانوادهها را به همراه داشت. علاوه بر نیروهای مردمی شمال شرق کشور، هلال احمر، پلیس و نیروهای امدادی کنار خانواده یسنا قرار گرفتند تا این دختر را پیدا کنند و سرانجام هادی کاهانی
داوطلب هلال احمر موفق به پیدا کردن این کودک چهارساله شد.
به مناسبت هفته هلال احمر به سراغ هادی کاهانی رفتیم. وی درباره زندگی، شغل، هلال احمر و خانواده اش صحبتهای جالبی داشت که بخشی از سخنان وی به شرح ذیل است.
اقای کاهانی چند سال دارید و چگونه هلال احمری شدید؟
هادی کاهانی متولد سال ۶۲ هستم، ۴۱ سال دارم؛ متولد تهرانم البته اصالتاً نیشابوری بوده و ۱۱ سال مشغول پرواز با کایت هستم و کایت سواری بخشی از زندگی و شغل من است. چهار سال است که به عنوان مربی کایت مشغول فعالیت بوده و بیش از ۱۵ شاگرد کایت سوار دارم.
دو فرزند دارم که یک پسر ۱۰ ساله و یک دختر ۱۳ ساله است و زمانی که خبر گم شدن یسنا را شنیدم انگار دختر خودم گم شده بود بنابراین از شهر خودمان تا صحرای ترکمن ۶ ساعت با ماشین حرکت کردیم تا داوطلبانه برای کمک به این دختر بچه اقدام کنیم که خوشبختانه نتیجه خوبی
داشت.
خلبانی که در اوج آدرنالین از دلهره میکاهد
۲ سال پیش در نیشابور زمانی که مشغول آموزش ۱۰ نفر بودم یکی از هنرجوهای من به اسم مهدیانیان مرا با هلال احمر آشنا کرد و گفت اگر میتوانم در مانور مشترکی که هلال احمر با دستگاههای دیگر از جمله پلیس راهور، اورژانس و… دارد شرکت کنم و از این طریق با نیروهای امدادی،
داوطلبان و به طور کل هلال احمر و اقدامات بشردوستانه این مجموعه آشنایی پیدا کردم و در آن مانور از طریق کایت موتوردار چندین ساعت در مانور شرکت کردم که این مانور در فیروزه نیشابور بود.
چگونه متوجه ماجرای یسنا شدید و در یک مانور واقعی شرکت کردید؟
هفته گذشته در خبرها متوجه شدم دختر بچهای به نام یسنا چند روز است که گم شده و خانواده و بسیاری از نیروهای امدادی مشغول پیدا کردن آن هستند ولی به هیچ نتیجهای نرسیدهاند. بنابراین با همسرم تصمیم گرفتیم که جهت پیدا کردن این دختر از طریق کایت سواری اقدامات
لازم را انجام دهیم تا شاید خبرهای خوشی را بتوانیم رقم بزنیم. تقریباً چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ساعت ۱۱:۳۰ ظهر که خبر را شنیدیم ساعتی بعد همراه خانواده به سمت کلاله و روستای مربوطه رفتیم آنجا نیروهای امدادی زیادی حضور داشتند و سگهای امدادی هم مشغول فعالیت جهت پیدا
کردن یسنا بودند.
پایانی خوش بر ۴ روز دلهره
پنجشنبه، ۱۳ اردیبهشت از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۰:۳۰ از طریق کایت اطراف روستا را گشتم ولی متوجه هیچ اثری از یسنا، دختر گمشده نشدم. اما مانند بقیه تیمهای امدادی و امدادگران ناامید نشدم بعد از ظهر دوباره در محدوده پرواز کردم که این بار متوجه شیء یا لباس زرد رنگ شدم
که در داخل زمینهای کلزا قرار دارد از همان جا به نیروهای امدادی و همسرم که تنها زن خلبان کایت سوار ایران است، پیام دادم که من اثری از یسنا پیدا کردم. بلافاصله نیروهای امدادی به محل آمدند و زمانی که بالای سر یسنا فرود آمدم روی زمین بود در حالی که زمانی که بالای
سر او در آسمان دور میزدم برای من دستی تکان داد. واقعاً خوشحالی وصف ناپذیری داشتم.