به گزارش تحلیل ایران ، حدود یکی دو هفته پیش وقتی سازمان هواشناسی کشور از پیشبینی بارشهای شدید و چندروزه باران در مشهد خبر داد، شاید کسی فکرش را هم نمیکرد که مژده بارشهای هواشناسی درست از آب در بیاید و ابرهای بارانزا سراغی
از آسمان خراسان و مشهد بگیرند، شاید تنها بهیکدلیل؛ آنهم اینکه آسمان این استان سالهاست که بنای ناسازگاری و بیمهری گذاشته و درست و حسابی نباریده بود؛ طی یک سال گذشته کمبود بارشها حتی بهحدی بود که 3 سد از 4 سد تأمینکننده آب شرب مشهد تقریباً خشک شده بود
و سد دوستی هم آخرین رمقهای بیآبی خود را میکشید.
احتمال وقوع بارشهای تند و پیاپی در مشهد برای مردم منتظرِ بارانِ این شهرستان دور از تصور بود یا نبود، طبیعی است که برای مسئولان شهری، زنگ هشداری بود که باید در همه سازمانها و نهادهای شهرستان به صدا در میآمد و تدابیر حفاظتی شهری را بهخط میکرد...
عصر سهشنبه؛ 25 اردیبهشت وقتی غرش رعدوبرق در گوش شهر پیچید و آسمان مشهد تاریک شد و بهیکباره شروع به تپیدن و بارشهای رگباری ممتد کرد، مشخص شد هیچ زنگ هشداری در سازمانهای شهری مشهد به صدا در نیامده است؛ صدای این بیخبری و بیتدبیری وقتی به گوش سراسر ایران
رسید که باران از کوههای اطراف مشهد سرازیر شده و در مدتزمان کوتاهی در مسیر کوهپایه جاری شده و خود را به اولین ردیف خانههای حاشیه شهر رسانده و دیوار و سقف دهها خانه را به زیر کشانده بود؛ صدای بیخبری و بیتدبیری مدیریت شهری وقتی بلند شد که روانآبها پرجوشوخروش
در سطح شهر جاری شده و اتومبیلهای ـ بهگفته مدیر بحران شهرداری ـ کارتنی را شناور و به این سو و آن سو پرتاب کرده بود؛ زنگ بیتوجهی مدیریت بحران شهری مشهد وقتی به صدا در آمد که تصاویر دانشآموزان گرفتار در مدرسههای پرآب توی فضای مجازی چرخید؛ وقتی خبر آمد سیل
قربانی هم گرفته وبهگفته جواد خدایی، معاون امور عمرانی استانداری خراسان رضوی 7 فوتی و 3 مفقودی روی دست مردم داغدار شهر گذاشته است؛ صدای زنگ غفلت مسئولان استانی و شهری دقیقاً همانوقت و به همان سرعت سیلابی که شهر را درنوردیده بود، در آسمان کشور طنین انداخت.
مقصران را شناسایی میکنیم
به صدا در آمدن زنگهای غفلت طی روزهای گذشته البته بیپیامد هم نبود و از یک سو به عزل مدیر بحران بیاطلاعِ شهرداری مشهد و از سوی دیگر به هشدار استاندار برای آمادهباش کامل استان و منع رفتوآمد شهری و تعطیلی مجموعههای گردشگری و ورود دادستانی خراسان رضوی به
ماجرا برای شناسایی مقصران سیلاب مشهد منجر شد.
محمدحسین درودی؛ دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی صبح روز گذشته؛ 29 اردیبهشت به رسانهها گفت: شناسایی مقصران احتمالی حادثه مزبور بر اساس کار کارشناسی و بازدیدهای میدانی و فیلمهایی که از حادثه وجود دارد و مستندات موجود در دستگاههای متولی برای اقدامات
پیشگیرانه و اصلاحگرایانه، در دستور کار قرار دارد.
درودی تأکید کرد: با مقصران اعم از نهادهای عمومی یا غیرعمومی و اشخاص حقوقی و حقیقی احتمالی بدون تبعیض برخورد خواهد شد.
دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی صبح دیروز در حالی از پیگیری ماجرا و شناسایی مقصران احتمالی خبر داد که هنوز روز، شب نشده، دوباره آسمان گرفته و پُرابر مشهد تاریک شد و غرید و تپید و در کف شهر جاری شد و تصاویر روانآبها و آبگرفتگیها و توقف اتوموبیلها
در خیابانهای آبگرفته و سرازیر شدن آب به درون خانهها در مناطق مختلف مشهد نقل محافل مجازی و خبری شد.
مقصر باران بود که بیهوا بارید
مشهد نه روستاست و نه شهری کوچک و بدون زیرساخت و کمبرخوردار که بهانه سیلابی شدن و ایجاد بحران در آن با یک بارش بهاره از قبل پیشبینیشده، قابل توجیه و پذیرش باشد؛ مشهد شهری است که سوای جمعیت چندمیلیونی خود، سالانه پذیرای 30 میلیون زائر است و انتظار آمادگی
زیرساختهای آن برای تحمل و عبور بهسلامت از چنین بارشی، انتظار غریب و زیادی نیست، اما بارشهای این چندروزه نشان داد که همین انتظار اندک هم خواسته بزرگی است از زیرساختهای شهری که کلانشهر است و پایتخت معنوی ایرانزمین و محل تردد سالانه دهها میلیون نفر مهمان
حضرت علیبن موسی الرضا علیهما السّلام، زائر و گردشگر ایرانی و خارجی!
البته محسن داوری؛ فرماندار مشهد روز گذشته در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در مشهد، علت آبگرفتگی و سیلابی شدن سطح شهر را بارش بیسابقه باران با حجم بسیار بالا در مدتزمان کوتاه اعلام کرد و بهنوعی آن را طبیعی خواند.
در این میان برخی ارزیابیهای شورای اسلامی شهر مشهد نیز ضعف عملکرد در شهرداری را نشانه گرفت و بهنوعی مدیریت شهری را مقصر دانست، گرچه اعلام کرد شناسایی مقصر بماند برای روزهای پس از بارشهای ادامهدار این خطه.
ماجرای بارشها و سیلاب غیرمنتظره مشهد پای رئیس جمهور را هم به میان کشید و ابراهیم رئیسی؛ پنجشنبه؛ 27 اردیبهشت در تماس تلفنی با استاندار خراسان رضوی آخرین وضعیت امدادرسانی به سیلزدگان این استان را پیگیری و دستورات لازم برای بسیج همه امکانات را در این زمینه
صادر کرد. احمد وحیدی، وزیر کشور و محمد مخبر؛ معاون اول رئیس جمهور هم به ماجرا ورود کردند و طی چند روز گذشته ستاد بحرانی در مشهد تشکیل شد، ممنوعیتهای شهری اعلام و محورهای گردشگری تا دوشنبه تعطیل اعلام شد و مهمتر اینکه شهرداری مکلف شد بناها و سازههای مانع
حرکت آب را تغییر دهد.
سه عامل مهم تأثیرگذار در ایجاد بحران بارندگی
اما واقعا مقصر کیست؟! مقصر این مشهدِ بحرانی و در شوک فرورفته کیست؟! پاسخگوی دلهای نگران و جانهای غمزده جمعیت میلیونی این کلانشهر شرقی ایران کیست که بهجای طَرَب بارشهای بهاری، سیلاب درو کردند و بهجای شادیِ سیراب شدن سدها و برکهها و زمین و مزارع تشنه،
داغدار داغ عزیزانِ زیرِ سیلاب و آوار مانده، شدند؟!
اصلاً آیا برای شناسایی مقصر باید منتظر ماند تا روزهای بارانی مشهد به پایان برسد و باران متوقف شود و کمیته بررسی و شناسایی مقصر تشکیل شود؟!
پاسخ مدیران شهری و استانی اگرچه به این پرسش آری است و توصیه به اندکی صبر، اما گروهی نیز معتقدند شناسایی علت و اسباب این شرایط بحرانی نهتنها چندان سخت و پیچیده نیست، بلکه تا اندازهای قابل پیشبینی هم بوده است،
این را علیرضا سلیمان نوری، فعال شهری مشهد به تسنیم میگوید: "بهنظر من سه عامل مهم در ایجاد وضعیت فعلی مشهد تأثیرگذار بوده است؛ اولین و مهمترین عامل؛ کوهخواریهای بزرگ در سطح و حاشیه شهر مشهد و تبدیل اراضی طبیعی به مسکونی و تجاری. دوم؛ غافل بودن مدیران شهری
بهویژه فرماندار، شهردار و شورای شهر نسبت به اقداماتی که باید در شرایط بارانی انجام میدادند و ندادند تا حدی که مدیر بحران شهرداری مشهد بیاطلاع از وضعیت شهر آنطور سخن میگوید و به عزل وی منجر میشود، در حالی که باید میماند و پاسخگو میبود و سومین عامل؛
نبود نظارت دقیق بر ساختوسازهای شهری، به این معنا که کار معماری و ترافیکی در سطح شهر مشهد انجام شده است، اما کار شهرسازی اصولی نه! بهطور مثال گفته شد مناطقی مثل الهیه، هنرستان، هاشمیه، صیاد شیرازی و... مناطق جدید و مدرن شهری هستند، اما در عمل اصول فنیِ زیرساختهای
شهری در ایجاد آنها رعایت نشده است."
کوهخواری و بیتوجهی به هشدار رهبری
سلیمان نوری در تشریح عامل اول یعنی کوهخواری اینچنین میگوید: سال 1393 رهبر معظم انقلاب درباره کوهخواری در مشهد تذکر داده و خواستار جلوگیری از آن شده بود، اما متأسفانه تا سال 1396 اقدامی نشد و روند کوهخواری همچنان ادامه یافت تا سال 96 که از آن سال به بعد
(یعنی از دوره شورای شهر قبلی) اقداماتی انجام شد و مسیر کمربند جنوبی که بزرگترین مسیر کوهخواری شهر بود، به فضاهای تفریحی عمومی مثل کوهپارک و کوهشاد تبدیل شد تا از ساخت کمربندیای که قرار بود دوطرفش ساختوسازهایی باشد، جلوگیری شود، بههرروی کوهخواریهای انجامشده
نظام طبیعی جغرافیای شهر را به هم ریخته است؛ به این معنا که در گذشته اگر زمانی بارانی میآمد، راههای آب باز بود، اما حالا و با کوهخواریهای صورتگرفته، راهها یا کم، یا مسدود شده است؛ مثل انتهای سپاه 69 که آستان قدس اطراف زمینهای خودش (که قطعهبندی شده و
آماده فروش بود و حتی گفته شده قرار بوده برای طرح مسکن ملی در اختیار مردم قرار بگیرد)، دیواری کشیده است و آبرفتهای ایجادشده پشت دیوار، به آن فشار آورده و باعث تخریب دیوار و ورود سیلاب به سپاه 69 شده بود. متأسفانه طی یکی دو ماه اخیر موضوع ایجاد خیابان و کمربند
جنوبی دوباره مطرح شده بود؛ مسئلهای که بهنظر سود مادی بسیار زیادی بهدنبال خواهد داشت و به هیچ عنوان حتی باوجود تذکر رهبری حاضر به رعایت آن نیستند.
غفلت عجیب مسئولان شهری
این فعال شهری مشهد دومین عامل ایجاد سیلابِ تخریبگر مشهد را مربوط به زمان حال و نبود تمرکز کاری مدیریت شهری مشهد در امور مهم و پرداختن به امور جزئی میداند: "واقعیت این است که اخطار هواشناسی از 10 روز قبل از وقوع بارشهای شدید اعلام شده بود و باید ستاد بحران
در شهرداری ایجاد میشد و مدیریت شهری کارهای پیشگیری لازم را انجام میداد، اما سرگرم بودن مسئولان چه در شهرداری و چه در مدیریت بحران شهر یعنی فرمانداری به مسائلی که در وضعیت فعلی دارای اولویت نبودند، مثل افتتاح هفتگی مدارس و برخورد با طلافروشیهای شهر باعث
شده بود موضوع مهم وقوع بارشهای سیلآسا به فراموشی سپرده شود و هشدارهای لازم به مردم داده نشود، در حالی که چنین بارشی از سال 1389 در مشهد بیسابقه بود. جالب اینجاست که در روستاهای کوچکی همچون کلات، دهیار و بخشدار بهتر عمل کرده مانع بیرون آمدن مردم شدند، درحالی
که در مشهد عملکرد بسیار ضعیف بود، حتی شهرداری نیشابور برنامههای خود در هفته میراث فرهنگی را بهدلیل هشدار بارندگی لغو کرد، اما شهرداری مشهد حتی برنامههای مهم خود را که باعث تردد و تجمع مردم در شهر میشد، لغو نکرده بود، لغو برنامه بزرگداشت فردوسی هم پیشنهاد
میراث فرهنگی بود نه شهرداری!"
اقلیمشناسی جایی در ساختوسازهای شهری ندارد
سلیمان نوری با اشاره به فاجعهآفرینی دو عامل کوهخواری و نبود مدیریت شهری کنار هم میگوید: بقیه تخریبهای سطح شهر هم ناشی از بیاطلاعی از جغرافیا و اقلیم شهر در ساختوسازهای شهری است، زیرا وقتی ندانید آبوهوای شهر چگونه است، در جایی که نباید خیابان میزنید،
زیرگذر میزنید، ساختمان میسازید و... که نتیجهاش میشود آبگرفتگیهای بزرگ در سطح خیابانها و زیرگذرها و...، بهطور مثال ما الآن در سطح مشهد ساختمانهای بزرگی داریم که جلوی باد را گرفتهاند، یا جلوی جاری شدن راحت آب و سرریز باران از کوهها را میگیرند مثل
مجتمع آبادگران، یا در برخی مناطق که مدعی بودیم ساختار و زیرساختهای خوبی داریم؛ مثل الهیه، آنجا هم درست عمل نکردیم، چون بیشتر از آنکه امور فنی را رعایت کنیم، به امور حاشیه فنی آنهم بدون نظارتهای درست و اصولی پرداختیم، برای همین در حالی که تصور میکردیم
هر چقدر باران ببارد، الهیه هیچ مشکلِ آبگرفتگی نخواهد داشت، در عمل مشاهده کردیم که الهیه هم زیر آب رفت. آبگرفتگی شاید در مناطقی مثل مصلی و راهآهن که جزو ساختار قدیم شهر هستند و زیرساختهای ضعیفی دارند، انتظار میرفت، اما مناطقی همچون الهیه، صیاد شیرازی،
هاشمیه، آبوبرق، هنرستان و... ساختارهای جدید شهر مشهد هستند و باید زیرساختارهای مناسبی داشته و مهندسیساز باشند که نیستند!
توسعه مشهد بدون "تابآوری"
محمدهادی عرفان؛ هم کارشناس دیگری است که دلایل سیلابزدگی مشهد را به مدیریت غیراصولی گذشته این شهر و مسئله "تابآوری" گره میزند: "در طول این سه چهار دهه اخیر توسعه مشهد تابآور نبوده است، به این معنا که شهرسازی بر پایه اکوسیستم و جغرافیا و قواعد اقلیمی شهر
صورت نگرفته است و شهرِ تابآوری ساخته نشده است؛ شهری که بتواند مقابل عوامل طبیعی تاب و دوام بیاورد."
این کارشناس معماری و شهرسازی در توضیح تابآوری میگوید: معمولاً جمعیت شهرها وقتی از 700 هزار نفر عبور میکند، مخاطرات تابآوریشان زیاد میشود؛ بهعبارتی حجم زباله و پسماند و فاضلاب و... زیاد میشود و رسیدگی به آنها بسیار سخت میشود، بر همین اساس یکی از
گزینههای بهترین شهرهای منتخب دنیا برای زیستپذیری، داشتن جمعیتِ تا 700 هزار نفر و نه بیشتر، است، با این حال این توجیه خوبی برای وضعیت فعلی شهر مشهد نیست و ما چارهای نداریم که کمک کنیم شهرهایمان با همین جمعیت تابآور شوند.
استاد دانشگاه مشهد و دانشجوی دکترای معماری ادامه میدهد: طی روزهای گذشته در مشهد با بارشهای بیسابقه مواجه بودیم و در عمل مشاهده کردیم زیرساختهای شهری بهدلیل آنکه مبتنی بر دانش و تابآوری بنا نشدهاند، نتوانستند پاسخگوی نیازهای شرایط اقلیمی امروز شهر
باشند؛ در واقع این میراث چند دهه مدیریت غیراصولی شهری در مشهد است؛ میراثی مبتنی بر بیتوجهی به مسیلها و تغییر مسیل یا کور کردن آنها بهویژه در کوهپایهها یا ساختوسازهای شهری!
عرفان با تأکید بر اینکه واکاوی گذشته میتواند عبرت آینده باشد؛ میگوید: ما در شهرسازیهایمان به اصول تابآوری پایبند نبوده و نیستیم و این خاصِ شهر مشهد نیست و در شهرهای دیگر از جمله پایتخت نیز شاهد این ناهماهنگی و بیتوجهی به اقلیم و جغرافیا و اصول زیستبوم
در شهرسازی هستیم؛ بهطور مثال در تهران مجوز ساخت برجهای متعددی داده شده است که جلوی وزش باد را گرفته و بر روزهای آلوده شهر افزودهاند.
آببند نداشتیم؛ مشکل اینجاست
البته نظر مسئولان شهری شاید چندان همسو و همجهت با نظر کارشناسان شهری و معماری نباشد و اصول شهرسازی را زیر سؤال نَبَرد، بهطور مثال مجید دبیریان، عضو شورای اسلامی شهر مشهد یکی دو روز پیش گفته بود: "آن چیزی که من از منطقه میشناسم، ساختوسازها درست انجام
شده است و سیل از مناطق باز رخ داده و آب سرازیر شده است و نبود آببندها این حجم از خسارت را وارد کرده است."
موسیالرضا حاجیبیگلو، عضو کمیسیون نظارت شورای اسلامی شهر مشهد البته نظر دیگری دارد و غیرمستقیم ساختوسازهای غیرمجاز و ساخت کمربند جنوبی در کوهشاد را مسبب بحران فعلی میداند: "کوهها را تراش داده و جادهای در کوه احداث کردهاند؛ ما بارها تذکر دادهایم اتفاقی
که در این مناطق شکل گرفته خارج از نظر شورا بوده است. برخی میگفتند کار خوبی رخ داده است، اما از نظر محیط زیست، ما اعتقاد داشتیم هر کاری که میخواهد در مشهد انجام شود، باید با مطالعه کارشناسی انجام شود."
و اینک پیامد بیتوجهی به تذکرات داهیانه رهبر درخصوص کوهخواری
نگاهی به اظهارنظر کارشناسان و مسئولان شهری در مشهد نشان میدهد که شاید به همان اندازه که میراث نامطلوبی از مدیریت شهری و شهرسازی گذشته به شهروندان این شهر رسیده است، مدیریت فعلی شهری نیز در ایفای نقش بحرانزدایی خود در شرایطی که از قبل پیشبینی شده و هشدارهای
لازم برای آن توسط هواشناسی کشور داده شده بود، کوتاهی کرده است.
جدینگرفتن هشدارهای هواشناسی مبنی بر بارش شدید باران در مشهد، تعطیل نکردن مدارس و برنامههای دولتی و عمومی شهری، هشدار ندادن به مردم برای تردد نداشتن در سطح شهر، اظهارات تمسخرآمیز مدیر بحرانِ بیاطلاع شهرداری، انتشار ویدئویی از فرماندار مشهد که کت و شلوار
به تن، وسط سیل ایستاده است و ماشینها را برای تردد راهنمایی میکند، درحالی که باید بر حوزه اصلی کار خود که فرماندهی و حضور در ستادهای مدیریت بحران است، متمرکز میشد و...؛ همه و همه نشان میدهد نهتنها مدیریت شهری بهعنوان نخستین حافظ امنیت شهر و جان شهروندان،
مسئله بارشها و وقوع سیلاب را جدی نگرفته، بلکه حتی خود نیز آنچنان سردرگم شده که رفتاری از آن، طی روزهای گذشته سر زده است که جای حیرت دارد!
و البته نتیجه همه اینها و همچنین تکیه بر تصمیمسازی و مدیریت مدیران بیبرنامه، داغی میشود روی درد مردمی که هنوز طعم شیرین بارشهای بهاری بر شهر خشکیدهشان را نچشیده، داغدار فوت و فقدان عزیزان و همشهریان و آوار سقفهای روی سرشان میشوند.
تصاویر منتشرشده از مناطق سیدی، بلوار نمازی، ناصری، میدان انقلاب و زیرگذرهای مشهد این روزها واقعاً تأثربرانگیز است؛ تصویر دیوار تخریبشده روی کوهپایه حاشیه مشهد و سرازیر شدن سیلابی از آب و تگرگ به درون خانه مردم و بالا آمدن آب تا سقف خانهها، تصویر مفقودینی
که از زیر گلولای و آبهای سطح شهر یا روستاهای اطراف بیرون کشیده میشوند، یا تصویر جوانی که روی آسفالت وسط بلوار آبگرفته ایستاده است و بهناگاه زیرپایش خالی میشود و توسط زمین بلعیده میشود، فقط تصاویر معدودی از اتفاقات بهتانگیز و تأسفآور ناشی از بارش یک
باران بهاری در مشهد است.
البته بررسیهای کارشناسی و نگاهی به نقشههای جغرافیایی مشهد نشان میدهد که بیشترین آسیب سیل اخیر در نقاطی رخ داده است که در دامنههای کوه ساخته شدهاند؛ ساختوسازهای بیرویه در حاشیه کوهها و کوهپایههایی که پیشتر توسط نهادهای عمومی تصرف و تغییر کاربری داده
شده بودند و اینجاست که بار دیگر تذکرات رهبری مبنی بر کوهخواری مورد توجه قرار میگیرد؛ آنجا که فرمودند: "من دیدم که کوههای شهر ما مشهد؛ ارتفاعات جنوب شهر که مرکز تنفس شهر است مورد تعرض قرار گرفته و افرادی در حال ساخت خانه و ساختمان چندطبقه و هتل روی آن هستند؛
اینها جرم است و یکی از کارهای اساسی جرمانگاری در قانون است و باید این کارها را جرم دانست و کسانی که آنها را انجام میدهند، تعقیب قضایی کرد؛ اگر افرادی در بین مسئولان هم کوتاهی میکنند باید با آنها شدیدتر برخورد شود."
حالا 10 سال از آن تذکرات حکیمانه و داهیانه رهبری گذشته است و پیامدهای بیتوجهی به آن تذکرات، امروز و با یک بارش بهاری، نهتنها بر مسئولان که برای تمام مردم شهر مشهود شده است.