به گزارش تحلیل ایران حکمت و اسراری در دل قانون آفرینش و نظام هستی وجود دارد که با پدیدار شدن وقایع و اتفاقات غیرمنتظره وتلخ، هر بار آدمی، پی به گوشه ای از این اسرار حکمت آموز و سنتهای الهی میبرد که مرور این اسرار حکیمانه
و توجه به آنها در راستای توسعه "فرهنگ معنویت" و تقویت و نهادینهسازی مشی «انقلابی»، بسیار درس آموز خواهد بود.
پس از تشیع پیکر مطهر امام خمینی (ره) که بزرگترین مراسم بدرقه و قدرشناسی قرن در جهان بود و بشریت را به حیرت وا داشت؛ بدرقه پرشور شهید مدافع حرم شهید سلیمانی و متعاقب آن شهید خدمت آیتالله رییسی با حضور میلیون ها نفر از مردم قدرشناس در نوع خود بسیار
بی نظیر و درس آموز و تجسمی از قدردانی مردم از یک خدمتگزار صادق و مخلص بود. شهادت دکتر رییسی و حضور پر شور و قدرشناسانه مردم در تشییع پیکر پاک وی و همراهان مجاهدش که با تاثر و تالم شدید خیل عزاداران همراه بود، پیام های بسیار آشکاری دارد که در زیر به برخی از
آنها اشاره میشود:
1_خداوند متعال وعده کردهاست که پاداش کارهای خالصانه را به بهترین شکل بدهد. شهادت برترین خیری است که خداوند نصیب مجاهدان صدیق و پاکباز میکند و اکنون نیز به پاس صداقت و خلوص بسیار این سید عاشق و خدمتگزار، وعده خویش را در حق او ادا نمود و برترین
و والاترین مزد تلاشهای مجاهدانهاش را که شهادت بود به او عطا نمود. تا ما این سنت و وعده الهی را باور کنیم که « إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا ». آری خداوند متعال هیچگاه تلاش ها و کوششهای صادقانه را بدون جواب نمیگذارد. حسن فرجام عاشقان
و عاملان خدمت صادقانه و بی منت به مردم، عاقبت بخیری است و چه عاقبتی نیکوتر از شهادت.
2_در ماجرای شهادت شهید جمهور، رئیسی عزیز، ما این درس را آموختیم که نور خدا هیچگاه خاموش شدنی نیست و خداوند اراده کردهاست حتی در سختترین شدائد، این نور را به کمال تابندگی خود برساند و بر تلالو آن بیفزاید. «یُرِیدُونَ أَن یُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ
بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ».
حقیقت این آیه را هنگامی بیشتر باور میکنیم که به یاد بیاوریم شخصیت این شهید خدمتگزار واقعی مردم که در راه خدمت به مردم سر از پا نمیشناخت چگونه در معرض شدیدترین تهاجمات جنگ رسانهای سازمان یافته منتقدان، معارضان و معاندان نظام قرار داشت و از هر
سو مورد ناسپاسی و طعن و بدگویی و بدخواهی بود اما فضل الهی شامل او شده بود «وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ»؛ مانند شهید مظلوم، دکتر بهشتی، باور داشت که « إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا» خداوند خود دفاع از مومنان صادق را بر عهده گرفتهاست.
آری او هیچگاه از خود دفاع نکرد اما خداوند اراده کرده بود به جبران همه این ناسپاسیها و طعن ها، تاج عزت بر سر او بنهد و حقانیت او مثل شهید بهشتی به همگان ثابت شود و به مصداق آیه شریفه "وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ
أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ" در تمام ادوار به پاس اخلاص در بندگی خدا و خدمتگزاری صادقانه به مردم، حیّ و حاضر جاودانه بماند.
3- ما در مراسم گوناگون تشییع پیکر پاک شهید جمهور و همراهانش دوباره معجزه "خون شهید" را شاهد بودیم. معجزه خون شهید ایجاد قدرت و حیات در کالبد جامعه است. خون شهید به مثابه سپری ملت را در برابر توطئههای دشمنان و معاندان بیمه میکند و میتواند تمام
محاسبات و شبیخون های فرهنگی و اجتماعی دشمن را برهم بزند. امروز این حجم قدرشناسی و محبت مردم که سبب اقتدار بیشتر ایران و همبستگی ملی است، مرهون خون شهید است و این شهید عزیز با شهادتش به انقلاب و ملت آبرو داد و انسجام ایجاد کرد و علاوه بر این احساس تعهد و خدمت
را در سلوک خدمتگزارانه بیشتر مسئولان گوشزد کرد تا همواره مسئول تراز انقلاب اسلامی با معیار خدمت شناخته شود و نه قدرت. این تأثیر خون پاک شهید است که چنین راهها و بن بستها را میگشاید و به تعبیر مقام معظم رهبری " با این ستاره ها راه را بهتر میتوان پیدا نمود."
4- این عزت، ریشه در "عشق قلبی" و "مشی عملی" شهید و سالک دارد. شهید خدمت آیت الله رییسی ، عزیز شد. زیرا عزت او در گرو تبعیت از ولایت فقیه بود او با ولایت زنده بود . هیچگاه دل مشغولی برای رهبری ایجاد نکرد و خودش را سپر حوادث کرد. او نه مردم را نگران
کرد و نه ژست اپوزیسیون نظام به خود گرفت. او نخواست یار و مرید به گرد خود جمع کند برای همین حضور صمیمانه و بی شائبه در میان مردم را بر میز مدیریت و گرفتار شدن در حلقه مریدان ترجیح داد و با ترجیح خدمت بر قدرت با اغتنام از فرصت خدمت درصدد گرهگشایی از کار مردم
بود. او هرگز خود را اسیر منازعات بیحاصل سیاسی و بی فایده برای مردم نکرد. او هیچگاه به کسی تهمت نزد . حتی در مناظره ها هم وقتی به او تهمت زدند، هرچند سینه اش مخزن اسرار بود اما به خود اجازه نداد با فاش کردن اسرار قلبیاش آبرویی از کسی ببرد و اثبات خود را از
مسیر نفی دیگران دنبال کند. آری او اینگونه عزیز شد.