به گزارش تحلیل ایران به نقل از ایرنا، فرهنگ
پیشران اصلی نظامات جامع کشور است. از سیاست تا اقتصاد، ورزش و اجتماع، همگی از زیرساختی به نام فرهنگ برخوردارند، فرهنگ به اندازهای مهم است که موضوع ۲ مناظره از ۵ مناظره نامزدهای ریاستجمهوری میشود.
نکتهای که در مورد محورهای برنامه فرهنگی نامزدهای این دوره مشاهده میکنیم، دغدغهمندی اصولی آنها نسبت به این حوزه است؛ لزوم بسترسازیهای کلان و سپردن امور به دست فعالان حرفهای شاخصهای فرهنگ، ۲ رویکرد مهمی است که تقریبا در کلام
هر ۶ نامزد انتخاباتی مورد اشاره قرار گرفته است. همچنین حمایتهای کلان دولت های مورد نظرشان از مقولات فرهنگی، از دیگر اصولی است که نامزدها خود را به آن پایبند دانستند و اشاره کردند که باید با حمایتهای مادی و معنوی از شاخههای متنوع فرهنگ، زمینه محدودیت را
از ساحت فرهنگ زدود و هنرمند و مدیران آنها را در مسیر یک فعالیت آزادانه، مورد حمایتی جدی قرار داد.
البته انتظار می رود که نامزدهای کرسی ریاست دولت طی روزهای آینده، ضمن توسعه نگاه و اندیشههای خود در حوزههای مختلف فرهنگ، برنامههای جدی و جزئی تر خود در شاخههای مهمی چون رسانه، موسیقی، سینما و کتاب را با مردم در میان گذاشته تا
فعالان پرشمار این شاخهها در کنار طیف گستردهای که این موضوعات را دنبال میکنند، آگاهی بیشتری نسبت به نظرات این جمع ۶نفره به دست آورند.
در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به سرفصلهایی که هر یک از نامزدها در مباحث فرهنگی مورد اشاره قرار دادند.
تمرکززدایی از فرهنگ و هنر
مصطفی پورمحمدی سیاست را بدون فرهنگ ناممکن دانست و بر اهمیت سیاست فرهنگی تاکید کرد. این کاندیدا اعلام کرد: «هیچ کشوری بدون سیاست فرهنگی نیست، فقط ابعاد آن متفاوت است، ولی سیاست فرهنگی یک مسئله اساسی است. یک جاهایی
سیاست صریح و مستقیم است و یک جاهایی سیاست غیرمستقیم است. آنجا که سیاست مستقیم است ما امر و نهی و تشویق و تنبیه ظاهری انجام میدهیم و آنجا که غیرمستقیم است و صریح نیست معمولا دولتها به شکل تنظیمگر، هدایتکننده و حمایتکننده ظاهر میشوند.»
ما باید امنیت فرهنگی را هدفگیری کنیم که بستر رشد و ارتقاء را فراهم میکند
پورمحمدی، مساله عدالت فرهنگی را نیز مدنظر قرار دارد و در اینباره معتقد است «یکی از مسائل در حوزه فرهنگی بحث عدالت فرهنگی است که هم برای فعالان، هم مصرفکنندگان باید در نظر گرفته شود. بهخصوص در پهنه سرزمینی ما این موضوع اهمیت
دارد، چون بخشهای مختلف کشور از اهمیت فرهنگی برخوردار هستند و این عدالت فرهنگی به شکوفایی این بخشها کمک میکند. ما در جایجای ایران باید این ظرفیتها را با مدیریتهای توزیعشده و قبول تنوع فرهنگی و قومی بپذیریم، ارتقاء دهیم و از توان آن در صحنه داخلی و خارجی
استفاده کنیم.»
پورمحمدی نسبت فرهنگ و اقتصاد را نیز مدنظر قرار داده و در اینباره اعلام کرده «فرهنگ و هنر اقتضای ویژهای دارد و باید در این بخش، تمرکززدایی انجام شود. یک نکته اساسی ضمانت تداوم رشد و ارتقای فرهنگی است که با تحمل، سعهصدر، پذیرش
سلیقهها و ایجاد امنیت شفاف و پایدار برای همه فعالان و مصرفکنندگان باید فراهم شود. بهخصوص ما باید امنیت فرهنگی را هدفگیری کنیم که بستر رشد و ارتقاء را فراهم میکند.»
او همچنین با اشاره به اینکه اقتصاد فرهنگ تعیینکننده است، گفت «ما باید به کرامت و زندگی مفاخر فرهنگی و هنریمان خیلی توجه کنیم. رشد اقتصادی مسئله بسیار مهمی است که در همه عرصهها تعیینکننده است. شکلگیری و تقویت بخش خصوصی که در
حوزه کتاب بیشتر متجلی شده، جا دارد که در حوزههای دیگر هم حمایت شود»
این نامزد درباره عرصه نمایش هم گفت: «در هنر سینما هم ظرفیتهای جدیدی در دنیا و کشور ما ایجاد شده است که همین شبکه نمایش خانگی است و خیلی مهم است؛ ازقبیل فیلیمو، فیلمنت، نماوا و تلوبیون که بسترهایی بسیار قوی است تا اقتصاد هنر تقویت
شود. اینها را رقیب احساس نکنیم. دستگاه حاکمیتی از نمایش خانگی نگران نباشد. بحث نظارت و مقررات هم باید موردتوجه باشد».
فرهنگ غوغا میکند
محمدباقر قالیباف، تولید در حوزه فرهنگ را مهم میداند و معتقد است «تولید محتوا یکی از موضوعات مهمی است که بهشدت از آن عقب هستیم. برای رفع این مشکل باید دولت ضمن حمایت و کمک از تولید محتوا، به تولیدکنندگان نیز پاداش
دهد. همچنین باید با نظارت دقیق و هوشمند بر فضای مجازی، دغدغه خانوادهها را رفع کرد. علاوه بر این میتوان با یک پلتفرم خارجی اجتماعی و پیامرسانها مشارکت داشته باشیم»
او همچنین درباره عدالت فرهنگی و هنری گفته است: «همهجا عدالت اساس است و حتما این موضوع در حوزه فرهنگی و هنری مهم است.»
این پذیرفتنی نیست که یک استان حتی یک سینما نداشته باشد. باید برای برقراری عدالت در این زمینه و سایر بخشها تلاش کرد
قالیباف اعتقاد دارد«فرصتهای موجود در تهران کمتر در شهرستانها دیده میشود، مثلا در بوشهر جوانی در حوزه موسیقی و هنری فعال است که همین جوان میتواند در تهران فعال باشد، لذا باید بررسی کرد که چگونه میتوان ظرفیتهای بالقوه عرصه
هنر را به بالفعل تبدیل کرد. در تهران چهرههایی ناشناخته وجود داشتند که نام آنها در جشنوارههای محلات درخشید و فرصت به آنها داده شد.»
قالیباف، توجه به زیرساختهای فرهنگی و اهالی فرهنگی و معیشت آنها و محتوای فرهنگی را مهم دانسته و معتقد است: «در ۱۲ سالی که شهردار تهران بودم، به موضوع فرهنگ توجه داشتم که نمونه آن ساخت ۳۶۰ کتابخانه، چندده هزار صندلی سینما و سالنهای
تئاتر، سراهای محله، مساجد و حسینیههاست. همچنین در آن ایام سازههای تمدنی و هویتی همچون باغموزه دفاع مقدس و باغکتاب ساخته شد. اکنون این پذیرفتنی نیست که یک استان حتی یک سینما نداشته باشد. باید برای برقراری عدالت در این زمینه و سایر بخشها تلاش کرد.»
به اعتقاد قالیباف، یکی از اشکالات در حوزه فرهنگ، عدمتوجه به نگاه رهبر معظم انقلاب است: «ایشان رهبر و ولی ما هستند و بهعنوان شخصیت بینظیر در عرصه مسائل فرهنگی و هنری در دنیا شناخته شدهاند. رهبر معظم انقلاب خطاب به مدیران فرهنگی
فرمودند که هزاران مجموعه خودجوش فرهنگی که کار فرهنگی میکنند، باید روزبهروز توسعه پیدا کرده و دستگاههای دولتی کمک کنند، اما آیا به این نگاه حکیمانه مقام معظم رهبری بهعنوان فرد صاحبنظر اختصاصی در حوزه فرهنگ و هنر توجه شده است؟»
یکی از انتقادات قالیباف در حوزه فرهنگی این است که «آیا امکانات و پول کم داشتیم یا اینکه امکانات به گونهای مدیریت شده که ۹۰ درصد بودجه فرهنگی دستگاههای مختلف صرف هزینههای جاری شده و چیزی برای کار فرهنگی و هنری باقی نمانده است؛
چرا این فرصت را به نیروهای خلاق و جوان در حلقههای میانی، مراکز مردمی در کانونها در شهر و روستا، دانشگاه، مدرسه و محله ندهیم؟ مثلاً ۱۰۰ میلیون تومان بودجه به دستگاههای فرهنگی داده میشود، اما خروجی آن ۱۰ میلیون تومان هم نیست»
قالیباف با تاکید بر لزوم پیگیری مردمیسازی در اقتصاد و فرهنگ معتقد است «اساس کار ما در دولت «خدمت و پیشرفت» و مردمیسازی در حوزههای مختلف همچون حوزه فرهنگی است؛ همانطور که سازمان نظام پزشکی و نظام مهندسی داریم، باید حتماً سازمان
نظام فرهنگی داشته باشیم و اجازه دهیم اهالی فرهنگ و هنر خودشان آن را مدیریت کنند»
او با اعتقاد اینکه «فرهنگ غوغا میکند»، اظهار داشت: «در زمان نیروی انتظامی انیمیشن «داوود خطر و سیاساکتی» و «خواب و بیدار» ساخته شد. آیا کسی فکر میکرد بیش از ۸۰ درصد مردم عزیز و بافرهنگ ما در دوره کمتر از ۷۰ روز کمربند ببندند؟
این اثر هنر و هنرمندان است. ما به فرهنگ بیتوجهی کردیم و ظرفیت آن را نشناختیم؛ ما در دولت «خدمت و پیشرفت» به عرصه فرهنگ توجه میکنیم».
دولتی با پیوستهای فرهنگی
مسعود پزشکیان، بیش از هر چیزی دولتیبودن مدیریت سینما را مورد نقد قرار داده است «درباره مباحث حوزههای سینما و هنر مشکلاتی داریم که موانع آن باید برطرف شود. امسال ۱۷ فیلم بلند ایران که در جشنوارههای بینالمللی
به نمایش گذاشته شدند، یا زیرزمینی بودند یا اینکه در خارج از ایران ساخته شده بودند و مجوزهای لازم را در ایران اخذ نکرده بودند، اما بهراحتی توانستند به جشنواره های بینالمللی بروند. باید موانعی که باعث میشوند هنرمندان ما در زیرزمینها کار کنند یا اینکه بهطرق
مختلفی که قانونی نیستند عمل کنند را شناسایی کرده و بتوانیم از حضور این عزیزان استفاده کنیم. امروز کارگردان هایی داریم و میشناسیم که در خارج برای آنها اعتبار قائلند»
قطعا به حوزه فیلم، فیلمسازی، هنر و سینما کمک میکنم تا تقویت شوند و موانع پیش روی هنرمندان، کارگردانان و هنرپیشهها برداشته شود
او با تاکید بر لزوم توجه به پیوستهای فرهنگی در جامعه معتقد است: «در واحدهای مسکونیای که در زمان آقای احمدینژاد ساخته شد، مسجد، مدرسه، ورزشگاه، کتابخوانه و جایی برای تفریح دیده نشد، بلکه صرفاً مسکن ساخته شد؛ طبیعتاً در جامعهای
که پیوستهای فرهنگی برای آن پیشبینی نشده باشد، مشکلاتی ایجاد میشود و مطالعات نشان میدهد در محیطهایی که برای آنها پیوستهای فرهنگی پیشبینی نشده است، مشکلات خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی خیلی بیشتر از محیطهایی است که در آن پیوستههای فرهنگی وجود دارد».
پزشکیان در حمایت از سینماگران تاکید کرد «اگر مردم به من رای دادند، در دولت آینده قطعا به حوزه فیلم، فیلمسازی، هنر و سینما کمک میکنم تا تقویت شوند و موانع پیش روی هنرمندان، کارگردانان و هنرپیشهها برداشته شود؛ نگذاریم اتفاقی بیفتد
که تعدادی از اینها ممنوعالخروج شوند یا اینکه تعدادی از آنها از کشور خارج شوند»
پزشکیان همچنین اذعان کرده است «تلاش خواهم کرد دولت من دولت فرهنگی باشد، نه اینکه فرهنگ را دولتی کنیم؛ تلاش خواهم کرد امنیت فرهنگی را برای اهالی فرهنگ تضمین و از مداخله نهادهای غیرمسئول جلوگیری شود. تلاش حداکثری برای بازسازی اعتماد
و امید در اهالی فرهنگ خواهم کرد و این رویکرد مانع از فرار و مهاجرت نخبگان خواهد شد.»
به اعتقاد او: «دولت باید کار را به سازمانها و نهادهای بخش خصوصی بسپارد. همچنین ممیزی باید شفاف و مطابق قانون صورت بگیرد و بههیچوجه نباید سلیقهای اعمال شود. من ممیزیهایی را که بهصورت سلیقهای انجام میشود، رد میکنم و اجازه
آنها را نمیدهم. همچنین به هیچ وجه اجازه مداخله سایر دستگاهها را در حوزه تخصصی و فرهنگ نخواهم داد.»
قاعدهمند کردن بر اساس منطق فرهنگی
سعید جلیلی در زمینه فرهنگ، هنر و سینما معتقد است: «از افتخارات کشور ما این است که تاریخش مملو از تولیدات فرهنگی مانند دیوانهای شعر، معماریهای ماندگار است و حتی قالی ایرانی بهعنوان یک تولید فرهنگی است. بهمدد
انقلاب اسلامی زیرساختها فنی و نیروی انسانی ارزشمندی برای تولیدات فرهنگی داریم که دشمن سعی دارد مانع این تولیدات شود. همانقدر که آمریکا سعی میکند مانع پیشرفت هستهای شود و از برخی صنایع ما جلوگیری کند، حتماً در زمینههای هنری هم این تلاش را دارد. تلاش آمریکا
با ساخت «آرگو»، «سیصد» یا «بدون دخترم هرگز» علیه ایران بود و تمام ملت را هدف قرار دادند، ولی چون نتوانسته است جلوگیری کند از این زیرساختها، امروز میخواهد نرمافزار را یعنی امیدبخشی و موفقیتها را هدف قرار دهد.»
از سال ۱۳۶۸ شغل کارکنان صنعت سینما در ذیل شغل صیادان فصلی جنوب در وزارت کار ثبت شده است که این لطمه جدی به صنعت است و آنها ردیف مشخص قانونی ندارند. خیلی مهم است مدیر فرهنگ تا پایانِ کار را بداند
جلیلی همچنین در تبیین نگاه سینمایی خود گفته: «برای من جالب بود که کارگردانی داریم که فیلمهای بسیار خوبی میسازد مثل آقای
احمدرضا معتمدی که کتابی مینویسد با عنوان «فلسفه فیلم» که سه فیلسوف برای آن مقدمه مینویسند و چه کتاب عمیق و خوبی است. کارگردان سریال
آتش و باد در جلسهای به من گفت که ۶ سال مطالعه تاریخی در اسناد کردهام. میخواهم بگویم ما زیرساختهای بسیار ارزشمندی برای تولیدات فرهنگی داریم، اما باید نقشه کلان داشته باشیم یعنی اگر در سال ۱۰۰ فیلم میسازیم، باید مشخص شود از این فیلمها
چه سهمی برای کودکان، روستا، طنز یا تاریخ و مفاخر لحاظ شده است. این کار یک مدیر فرهنگی پخته است.»
جلیلی همچنین اعتقاد دارد: «دولت باید بداند که چه نقشه کلانی دارد و مدیر فرهنگی باید شایستگی لازم را داشته باشد و باید کسی باشد که در بین اهل هنر و فرهنگ شناخته شده باشد. همچنین باید او را بپذیرند و این قدرت را داشته باشد که جوانان
این عرصه را راهبری کند. مدیر فرهنگی اگر تولیدکننده فرهنگی نیست حداقل مصرفکننده حرفهای فرهنگ باشد و بداند شعر، کتاب، فیلم، رمان و رسانه چیست. اگر این مسیر را طی نکنیم، نمیتوانیم کاری کنیم که فرهنگ جایگاه خود را پیدا کند و راهبری لازم را داشته باشد.»
نگاه جلیلی اینگونه است که: «معتقدم رئیسجمهور مشمول این حکم است که حداقل باید مصرفکننده حرفهای فرهنگ باشد و چون رئیس شورایعالی انقلاب فرهنگی هم هست، باید بتواند نقش راهبری در فرهنگ کشور و اداره بودجههای تخصیصی در این زمینه
ایفا کند. مدیریت فرهنگی مدیریت عابربانکی نیست که فقط پول بدهد. ثمره بودجههای فرهنگی بسیار مهم است و اینکه هزاران میلیارد تومان بودجهها چه آثاری دارد. بودجه فرهنگی نباید منجر به میز، صندلی و ستادهای چاق و چله شود بلکه باید در آثار فرهنگی خود را نشان دهد.
مردم انتظار محصولات خوب و فرهنگی دارند. اینجا قاعدهمند کردن بر اساس منطق فرهنگی و قانون برای تولید فرهنگی اهمیت دارد.»
به اعتقاد جلیلی: «اگر مدیر فرهنگی، فرهنگ را خوب نشناسد ممکن است دچار خطا یا انحراف شود و نتواند کمک لازم را بکند. زمانی که دبیر شورایعالی امنیت ملی بودم نامه آمد که فیلم مشکل دارد. من فیلمنامه را از کارگردانش گرفتم و خواندم و گفتم
هیچ مشکلی ندارد و آن فیلم ساخته و با استقبال زیادی مواجه شد و نهتنها به امنیت ملی لطمه نزد بلکه خیلی هم کمک کرد. اینجاست که فرهنگ باید شناخته شود و به اندک چیزی، فرهنگ مورد تعرض قرار نگیرد.»
سعید جلیلی همچنین به اصناف سینمایی اشاره کرده و گفته است: «ما ۳۵ صنف داریم که در صنعت سینما مشغول هستند. از سال ۱۳۶۸ شغل کارکنان صنعت سینما در ذیل شغل صیادان فصلی جنوب در وزارت کار ثبت شده است که این لطمه جدی به صنعت است و آنها
ردیف مشخص قانونی ندارند. خیلی مهم است مدیر فرهنگ تا پایانِ کار را بداند.»
او همچنین اعتقاد دارد: «در بازیهای رایانهای، ۳۴ میلیون بازیکننده داریم که هزاران میلیارد تومان چرخه مالی آنهاست که این فرصت برای ماست. در انیمیشن تولیداتی مانند «بچه زرنگ»، «پسر دلفینی» و «فیلشاه» داریم که میتوانند بازار جهانی
پیدا کنند. لوکیشنهای سینمایی مانند «کوههای مریخی» را داریم. اگر این موضوعات را جدی بشناسیم، آثار خیلی خوبی خواهد داشت.»
جلیلی درنهایت لازمه کار فرهنگی را اینگونه بیان میکند: «کار فرهنگ از خود دولت و اصلاح فرهنگ سیاسی شروع میشود. از خطاکار قهرمان نسازیم، اما کار دینی را بهشکل دینی با قدرت دنبال کنیم. باید به فرهنگ سیاسی مسئولان توجه کرد، زیرا
یک دروغ یا خلاف واقعگویی مسئولان ممکن است میلیاردها تومان هزینههای فرهنگی را از بین ببرد.»
باز شدن فضا برای آزادیعمل هنرمندان
امیرحسین قاضیزادههاشمی هم دیدگاه خود را در حوزه فرهنگ و هنر اینگونه شرح میدهد: «دولت ما باید نقش پیشرانی خود را در تولیدات فرهنگی ایفا کند. حوزه فرهنگی باید مورد حمایت دولتها قرار بگیرد. امروز فرهنگ کشور مورد
حمله دشمنان است و سریالهایی مانند حشاشین میسازند تا تاریخ ما را هرگونه که میخواهند روایت کنند. نسبت به هجوم به فرهنگ کشورمان باید پاسخ درخور بدهیم.»
دولت باید از خرید محصولات فرهنگی حمایت کند و یارانه بدهد. به تفریح و فرهنگ خانوادهها باید یارانه داده شود. کارت هوشمندی طراحی کردیم تا برای این موضوعات یارانه اختصاص دهیم
به گفته قاضیزاده: «در «دولت مردم و خانواده» از آثار فاخر حمایت میکنیم. چرا اثری مانند
سلمان فارسی باید اینقدر طول بکشد؟ تاریخ پرشکوهی داریم و مانند خیلی از کشورهای دنیا مجبور به افسانهسرایی نیستیم. قهرمانان تاریخی بزرگی ازجمله شهدا داریم. تکتک شهدای انقلاب قابلیت پرداختن دارند. در بنیاد شهید از ۸ اثر حمایت کردیم، اما این مقدار کم
است. تولید آثار فاخر مانند محمد رسولالله در بیرون از کشور نیز بیننده پیدا میکند.»
قاضیزاده معتقد است: «باید تولیدات فرهنگی مشترک انجام دهیم و براساس اصول و سابقه فرهنگی مشترک این کار را انجام دهیم. در همین مدت کوتاه توانستیم گفتمان مقاومت را به دانشگاههای آمریکا برسانیم و قطعاً ادبیات ایران را نیز میتوانیم
ارسال کنیم. باید فضا را باز کنیم تا هنرمند آزادی عمل داشته باشد و دولت با تزریق بودجه به آن جهت دهد. در فضای مجازی نیز اگر کسی تولید خوبی داشت، باید در پهنای باند اینترنت سهیم باشد. در بنیاد شهید با کمک گروههای مردمی رویدادهای فرهنگی را ۳ تا ۵ برابر کردیم.
دولت باید از خرید محصولات فرهنگی حمایت کند و یارانه بدهد. به تفریح و فرهنگ خانوادهها باید یارانه داده شود. کارت هوشمندی طراحی کردیم تا برای این موضوعات یارانه اختصاص دهیم.»
قاضیزاده بیان کرده: «۴ قول خودم را در عرصه فرهنگ خدمت شما عرض میکنم. فرهنگکارت خانواده تقدیم خانوارها خواهد شد. زیرساختهای تفریحی و فرهنگی خانوادهمحور با همکاری بخش خصوصی انجام خواهیم داد. مرکز سفر خانوادهمحور جهانی ایجاد
خواهیم کرد تا هر کسی به سفر عفیفانه میخواهد برود به ایران بیاید. برخورد با مبنای فیلترینگ را مطابق با عرف و فرهنگ جامعه انجام خواهیم داد. نخواهیم گذاشت رونق اقتصاد دیجیتال دچار مشکل شود. لایحه نظام جامع رسانههای عمومی را که در چند دولت معطل مانده بود، اجرا
میکنیم. افتخار نیست که دادسرای فرهنگ و رسانه داشته باشیم، باید رسیدگی درونسازمانی داشته باشیم.»
فرهنگ بهمثابه مدار سایر نظامات
علیرضا زاکانی به عملکرد سینمایی شهرداری تهران استناد میکند و میگوید: «صندلی هنری را احیا کردیم و به ۵۵۰۰ صندلی رساندیم و ۱۰۰۰ صندلی دیگر را هم ایجاد خواهیم کرد.»
پرداختن به زیرساختهای فرهنگی، انیمیشن، فیلم، کتاب و حقوق مالکیتها موضوعات موردتوجه دولتم خواهد بود
زاکانی معتقد است که سیاستگذاری فعال و حامی، وظیفه دولت است و تاکید کرد: «اعمال سلیقه فردی و محدود را درست نمیدانم. حق مثل هوا، سبب حیات میشود. دولت خدمت، دولتی است که حامی تولیدات فرهنگی و هنریِ درست و خوب باشد.
زاکانی بیان میکند: «از تداخل در کارها جلوگیری میکنم همچنین پرداختن به زیرساختهای فرهنگی، انیمیشن، فیلم، کتاب و حقوق مالکیتها موضوعات موردتوجه دولتم خواهد بود. قالبهای فرهنگی مانند کتاب و کتابخوانی امری است که اگر ملت به آن
توجه کند، آیندهای براساس تجربه پیشینیان خواهد ساخت.»
به گفته زاکانی: «باید به فرهنگ بهعنوان مدار سایر نظامات توجه کرد و بر مدار تحولات و جهشهای جامعه از ابزارها و عناصر فرهنگی استفاده کرد. فیلم، سریال، نمایشخانگی، کتاب و کتابخوانی نیاز به حمایت جدی دارد، چون این مسئله کمک به
رفع ضعف و انتقال مؤثر پیام به مخاطب است و موجب عمقبخشی و ماندگاری پیام میشود.»