به گزارش تحلیل ایران، بررسی منابع جزیره ابوموسی در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نشان میدهد که نام جزیره ابوموسی (بوموسی) ممکن است مانند نامهای ایرانیِ باباکوهی، باباطر و امثال آن باشد که در خلیج فارس و سواحل آن هم بیسابقه نیست.«بابا»
در اصطلاح دوران صفویه و بازمانده از دوران تیموری و سلجوقیان است که به اقطاب و مرشدان و زاهدان اطلاق میشده و معمولا زاهدانی که گوشهای را برای عبادت و انزوا اختیار میکردهاند «بابا» یا «بو» مینامیدهاند.جزیره ابوموسی در منطقه مجمعالجزایری
قرار دارد که همگی آنها از دیرباز در قلمرو دولت ایران بودهاند. در اواخر قرن نوزدهم پس از ورود نیروی دریایی و اعمال سیاسی انگلیس به خلیج فارس به بهانه طرد دزدان دریایی و منع برده فروشی و حفظ امنیت هندوستان، نیروی دریایی انگلیس، مانع عملیات مأموران حکومت فارس
در جزیره ابوموسی شد. با این وجود خود انگلستان هم در همین ایام روی نقشههای ترسیمی دریائی و نقشه خطوط «خطوط محدودیت» و امثال آن به مالکیت ایران بر این جزیره صحه تنفیذ و تأیید گذاشت (اقتداری، ۱۳۵۷، ۴۸ـ۴۹).
در کتاب «جزیره ابوموسی و جزایر تنب بزرگ و کوچک» نوشته ایرج افشار، سه مورد از دلایل و اسناد مهم مربوط به حقانیت ایران بر مالکیت و حاکمیت جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک آمده است: «۱. در تمام نقشههای جغرافیایی که از گذشتههای بسیار دور
و حتی سدههای اخیر در جهان، به ویژه نقشه جامعی که از سوی دولت شوروی سابق طبع و توزیع شده است، جزیرههای تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی به رنگ ایران ترسیم گردیده و بعضی از نقشههایی که از طرف کشورهای مختلف به چاپ رسیده است، علاوه بر رنگ کشور ایران، نام ایرانی
هم کنار آن نقش بسته است؛
۲. فاصله جزایر تنب از ساحل ایران از ۳۰ کیلومتر تجاوز نمیکند؛ در حالی که فاصله بین این جزیرهها با رأسالخیمه ۷۰ کیلومتر یعنی بیش از دو برابر است؛ ۳. اسناد و مدارک متقن در وزارت امورخارجه انگلستان از چندین سال پیش، یعنی از زمانی که ایران
قدرت پیدا کرد و در مقام حفظ حقوق خود برآمد، موجود است که به ضمیمه این اسناد، اعتراض دائم ایران نسبت به اشغال این جزیره از سوی انگلستان و تقاضای استرداد آن در مدت طولانی به عمل آمده است» (افشار سیستانی، ۱۳۷۱، ۱۱۴ـ۱۱۶).«جان مکدونالد کینیر»،
مأمور بریتانیایی اوایل قرن نوزدهم، همزمان با حکومت فتحعلی شاه قاجار در ایران که در سال ۱۸۱۰ میلادی به منظور آگاهی حکومت بریتانیا از موقعیت جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران، به ایران سفر کرد و دیدهها و شنیدههای خود را در کتابی با عنوان «خاطرهای
جغرافیایی از امپراطوری ایران» منتشر کرد؛ راجع به موقعیت جزیره ابوموسی مینویسد: «[ابوموسی] در یازده لیگی W,N,N ۴/۳ شرقی در عرض جغرافیایی ۵۴/۲۵ شمالی است. خالی از سکنه است، حدود پنج مایل طول و چهار مایل عرض دارد.» (کینیر، ۱۳۹۵، ۲۱). کینیر در سفرنامه خود راجع
به سایر جزایر ایرانی خلیج فارس، همچون تنب بزرگ و کوچک و موقعیت جغرافیایی آنها نیز مطالبی در سفرنامه خود ثبت و ضبط کرده است.
در تأیید مالکیت ایران بر جزیره ابوموسی در کتاب «بحرین و مسائل خلیج فارس» نوشته آقای قائم مقامی آمده است که: «در سال ۱۳۰۴ قمری مصادف با ۱۲۶۵ شمسی و ۱۸۸۷ میلادی (همزمان با پادشاهی ناصرالدین شاه در ایران)، حاجی محمد مهدی ملکالتجار بوشهری
به حکومت لنگه منصوب شد. او با کمک حاجی احمد خان کبابی (معروف به سرتیپ احمدخان) حکمران بندرعباس و شیخ زائد بن خلیفه، شیخ بندر بوظبی، حکومت جواسم را از بندر لنگه و جزایر تابع آن برانداخته و دست دخالت آنها را از آن نواحی کوتاه ساخته. پس از این واقعه، حاجی محمدمهدی
ملکالتجار، پرچم ایران را بر فراز بنادر لنگه، چارک و جزایر ابوموسی و سیری برافراشت» (۱۳۴۱، ۱۲۳ـ۱۲۱).در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی آمده: «پس از این اتفاق، یعنی نصب پرچم ایران بر فراز جزیره ایرانی ابوموسی، شیخ شارجه در این جزیره متعلق به
ایران، اقدام به استخراج خاک سرخ و فروش آن به انگلیسیها کرد و چون با مخالفت دولت وقت ایران روبرو نشد، به تدریج ادعای اراضی کرد» (ج ۶، ص ۳۰۰). ماجرای خاک سرخ جزیره ابوموسی در سفرنامه سرپرسی کاکس، مامور انگلیسی مستقر در خلیج فارسِ ایران، در دوره مظفرالدین شاه
و محمدعلی شاه قاجار، بدین شکل مطرح شده که: «در این جزیره (ابوموسی)، معدن خاک سرخ و یا اکسید آهن قرمز، مادهای بسیار اساسی که برای ساخت رنگ قرمز که در رنگ آمیزی قسمتهای زیرآبی کشتیها مورد استفاده قرار میگیرد، وجود دارد. این ماده مانند سایر مواد کانی دیگر
که در خلیج فارس یافت میشود، از نظر رنگ دارای کیفیتی ویژه است.
در ژوئن ۱۹۰۶ میلادی، مطابق ۱۲۸۴ شمسی. (یعنی ۱۹ سال پس از نصب پرچم ایران روی جزیره ابوموسی توسط ملکالتجار)، شرکت وانکهاوس آلمانی، قراردادی چهار ساله امضاء کرد که طی آن تمام اکسید قرمزی که در ابوموسی استخراج میشود، خریداری کند.
کاکس انگلیسی در اوت ۱۹۰۷ میلادی از این رویداد با اطلاع گشت و آن را به عنوان نقض قراردادی برشمرد که بر اساس آن شیخ شارجه و سایر «شیوخ متصالح» متعهد شده بودند» (کاکس، ۱۳۸۰، ۸۲ـ۸۳). اگرچه این قرارداد با کارشکنی انگلیسیها باطل شد. در کتاب
«حاکمیت بر جزایر ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ در روند سیاست خارجی ایران»، فعالیت انگلیسیها در استخراج سنگ آهنِ و خاک سرخ ابوموسی تأیید شده و آمده: «انگلیسیها از معادن عمده جزیره از جمله کانسارهای ذخایر خاک سرخ، معادن سنگ لاشه و آهن و خاک سرج ابوموسی بهرهبرداری
کامل کردهاند» (طبرسا، ۱۳۸۷، ۴۹). بدین ترتیب انگلیسیهایی که به بهانه طرد دزدان دریایی از جزایر خلیج فارس، مانع حضور حکام و مأموران ایرانی در جزایر ایرانی شده بودند، به خاک سرخ ارزشمند ابوموسی دسترسی پیدا کرده بودند.نهایتاً بحث جزایر
سهگانه در سال ۱۳۵۰ شمسی/ ۱۹۷۱ میلادی با موافقتنامهای رسمی میان ایران و شیوخ شارجه و رأسالخیمه و با نظارت انگلستان ـ به عنوان مهمترین عامل بروز مسئله جزایر سه گانه ـ در طول نیمه اول سده بیستم، به پایان رسید؛ اما بعد از انقلاب اسلامی، دولت امارات متحده عربی،
تحت فشار غرب، ادعاهای واهی خود را درباره مالکیت این جزایر مطرح کرد (عرب اسماعیلی، قاسمیان، ۱۳۹۵، ۱۵ـ۱۳).
با توجه به اطلاعات تاریخی موجود و قدمت پنج هزار ساله کشور ایران و جزایرش، در مقایسه با تاریخ تشکیل امارات متحده عربی و سکونتگاههای ایرانی سواحل جنوبی خلیج فارس، حقوق تاریخی ایران در موضوع جزایر سهگانه به وضوح قابل ملاحظه و اثبات است.
منابع افشار سیستانی، ایرج. (۱۳۷۴). جزیره بوموسی و جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک: شامل اوضاع طبیعی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی. تهران: وزارت امور خارجه، موسسه چاپ و انتشارات.
اقتداری، احمد. (۱۳۵۷). سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیج فارس. نشریه یغما، سال سی و یکم، شماره ۱، صص. ۴۶-۴۹.حیدری، آزاده. (۱۴۰۲). نمایه نامه تحلیلی موضوعی سفرنامههای ترجمه شده سیاحان انگلیسی درباره ایران (۳ج.). تهران:
کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. (۱۳۶۷- ). زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی. تهران: مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.طبرسا، نقی. (۱۳۸۷). حاکمیت بر جزایر ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ
در روند سیاست خارجی ایران. تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی.عرب اسماعیلی، محمود؛ قاسمیان، سلمان. (۱۳۹۵). جزایر سه گانه ایرانی: پیشینه تاریخی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک. تهران: کانون اندیشه جوان.قائم مقامی،
جهانگیر. (۱۳۴۱). بحرین و مسائل خلیج فارس. تهران: طهوری.کینیر، جان مکدونالد. (۱۳۹۶). خاطرهای جغرافیایی از امپراطوری ایران. ترجمه شهرزاد رضایی مقدم. تهران: پژواک خرد پارسیان.گریوز، فیلیپ. (۱۳۸۰). ماموریت سرپرسی
کاکس در حوزه خلیج فارس و ایران. ترجمه حسن زنگنه. تهران: نشر به دید.