به گزارش تحلیل ایران سیمه صدیق نژاد؛ وقتی به نهبندان رسیدم، بادهای 120 روزه سیستان و بلوچستان که از دل کویر میآیند، به سمتم وزیدند؛ بویی خاکی و کهنه از گذشتههای دور همراه خود داشتند، گویی تاریخ این سرزمین در هر ذره از این
بادها دمیده شده است.
در این شهرستانِ گرم و خشک، آسبادها مثل نگینهای تاریخ، پنهان در دل کوهها و درهها، به چشم میخورند.
آسبادها؛ میراثی از باد و سنگ
آسبادها، یا آسیابهای بادی، این معماری کهن، همیشه به نوعی به یادم میآوردند که این بادها در گذشته چه نقشی در زندگی مردمان این دیار داشتهاند؛ در دل روستاهای نهبندان، مانند چهار فرسخ، گوند، خوانشرف و میغان، تعداد زیادی از این آسبادها به همان شکلی که در قرنها
پیش ساخته شدهاند، هنوز هم ایستادهاند.
تعدادشان در این شهرستان به حدی است که میتوان به راحتی گفت: «نهبندان، پایتخت آسبادهای ایران است.»
اما این آسبادها تنها ساختاری از سنگ و چوب نیستند؛ آنها به نوعی گویای تاریخ زندگی مردمان این دیارند. مردمانی که با بادی که از کویر میوزد، زندگی خود را چرخاندند، آرد را تهیه کردند، و در سایه این آسبادها، بر سر سفرههایشان نان میپختند.
زحمتکشانی در برابر بادها
وقتی به محوطه آسبادهای نهبندان نزدیک میشوم، صدای چرخش پرههای آسبادها با صدای وزش باد در هم میآمیزد؛ در یکی از آسبادها، مردی مسن و لاغراندام در حال تعمیر یکی از پرههای فرسوده است.
نگاهش به دوردست دوخته شده، گویی در یادآوری روزهای گذشته، حسی از شکوه و عظمت به جانش میافتد؛ به آرامی به من نزدیک میشود و میگوید: اینها چیزی بیشتر از آسیاب هستند؛ «اینها شاهد زحمتها و فداکاریهای نسلها هستند.»
کمی آن طرفتر، زنان روستا به جمعآوری خرما و آمادهسازی نانهای تازه در کنار آسباد مشغول هستند؛ یکی از آنها، جده صغری، نگاه مهربانی به من میاندازد و با لبخندی میگوید: همه زندگیمان اینجا، در کنار آسبادها میچرخد؛ آنها تنها وسیلهای برای آرد نیستند، بلکه
بخش بزرگی از هویت ما هستند.
صحبتهای مدیرکل میراث فرهنگی استان
در همین حین، فرصتی پیش میآید تا با هادی شاهوردی، مدیرکل میراث فرهنگی استان خراسان جنوبی که به بازدید از آسبادهای نهبندان آمده است، صحبت کنم.
او با لبخندی از آسبادهای نهبندان یاد میکند: این آسبادها تنها آسیابهای بادی نیستند، بلکه درختان زندگی مردم این دیار بودهاند؛ هر آسباد یک تاریخ دارد، ما در حال حاضر در تلاشیم تا این آثار ارزشمند را به ثبت جهانی برسانیم تا نسلهای آینده هم از این میراث بزرگ
بهرهمند شوند.
او در ادامه میافزاید: این شهرستان با داشتن بیش از 20 آسباد فعال و غیر فعال، به عنوان پایتخت آسبادهای ایران شناخته میشود؛ آسبادهایی که نه تنها بخش بزرگی از تاریخ معماری ایران را شامل میشوند، بلکه در شکلگیری اقتصاد و معیشت مردم این منطقه نقش پررنگی ایفا
کردهاند. ما میخواهیم با ثبت جهانی این آسبادها، جهانیان را با این میراث ارزشمند آشنا کنیم و قدمی بزرگ در حفظ این گنجینه برداریم.
صحبتهای مدیر پایگاه آسبادهای خراسان جنوبی
با گذر از این فضای تاریخی، فرصتی پیدا میکنم تا با مدیر پایگاه آسبادهای خراسان جنوبی، جناب آقای حسین شبانی، نیز گفتوگو کنم.
او که سالهاست به مطالعه و مرمت این آثار مشغول است، با چهرهای مملو از تعهد و تلاش میگوید: «آسبادهای نهبندان تنها سازههایی برای آسیاب کردن گندم نبودهاند. آنها بخشی از فرهنگ و تاریخ مردم این منطقهاند. هر کدام از این آسبادها در دل خود قصهای از زندگی،
سختیها و امیدهای مردم را دارند.»
او ادامه میدهد: با توجه به اهمیت تاریخی این آسبادها، پایگاه آسبادهای خراسان جنوبی در تلاش است تا تمامی آسبادها را به صورت هدفمند مرمت کند؛ در این راستا، اقداماتی مانند ترمیم بدنهها، بازسازی پرهها و ایجاد مسیرهای دسترسی برای گردشگران انجام شده است، البته
با چالشهایی همچون کمبود اعتبار و فرسودگی برخی آسبادها روبهرو هستیم، اما همواره تلاش میکنیم تا این میراث را به بهترین شکل ممکن حفظ کنیم.
یوسفی در پایان صحبتهایش میگوید: در حال حاضر، پرونده ثبت جهانی آسبادهای نهبندان در حال تکمیل است و امید داریم که این پروژه به زودی به نتیجه برسد؛ با ثبت جهانی این آثار، میتوانیم همگان را با تاریخ و فرهنگ غنی این منطقه آشنا کنیم.
جهانی شدن آسبادهای ایران
اما داستان آسبادهای نهبندان تنها به اینجا ختم نمیشود؛ آنها در حال حاضر در مسیر ثبت جهانی قرار دارند و این روند، با همکاری مقامات محلی، فعالان میراث فرهنگی و باستانشناسان، سرعت بیشتری به خود گرفته است.
به گفته مسئولان میراث فرهنگی، پرونده آسبادهای ایران، با توجه به تعداد زیاد آسبادها در استان خراسان جنوبی، در حال تدوین است؛ این پروژهای است که باید به دقت بررسی شود تا این آثار تاریخی و فرهنگی در فهرست جهانی یونسکو ثبت شوند و جهان به عظمت این میراث کهن
پی ببرد.
یادآوری گذشتهها
در کنار آسباد، جایی که باد همچنان در پرهها میچرخد و صداهایی از گذشته به گوش میرسد، یادآوری میکنم که در گذشتههای دور، این آسبادها درختان زندگی مردم بودهاند.
در دل بادهایی که هیچ وقت از آسمان این سرزمین کم نمیشد، مردمانش آرد میساختند، نان میپختند و در سختترین شرایط، امیدشان را از دست نمیدادند.
اکنون، در همین روزها، آسبادها همچنان نماد مقاومت و زندگی هستند، نشانهای از دوران پر از چالشها و در عین حال پر از امید.