به گزارش تحلیل ایران شیخ محمدجواد حسینآبادی، از علمای اعلام و فقهای عالیقدر اواخر دوره قاجاریه بود. سال ۱۲۴۰ قمری در اصفهان متولد شد و مقدمات علوم را در اصفهان گذراند و سپس به عتباتعالیات مشرف شد. در آنجا با وجود تنگدستی و سختی در امر معاش به تحصیل ادامه
داده و نزد علمای برجسته آن زمان کسب فیض کرد. مرحوم صاحب جواهر دو اجازه برای او صادر کرد که تاریخ یکی از آن در سال ۱۲۶۵ قمری بود.
آیتالله حسینآبادی پس از اتمام تحصیل و کسب درجه اجتهاد به زادگاه خود اصفهان بازگشته و به ترویج دین و ارشاد مردم مشغول شد.
محمدجواد عالمی غیور و متعصب در امر دین بود و بهخاطر اجرای حدود شرعی در سال ۱۳۰۴ قمری از طرف ناصرالدینشاه به تهران فراخوانده شد و در یکی از مساجد تهران به اقامت جماعت پرداخت.
در بین راه تا مسجدی که در آن اقامه نماز جماعت میکرد یک مشروبسازی قرار داشت که متعلق به فردی ارمنی بود و مشروبهای دربار قاجار از آنجا تأمین میشد. روزی وی بهاتفاق جمعی از نمازگزاران وارد آنجا شد و خود خمرههای بزرگ مشروب را در چاه خالی کرد و مردم هم بقیه
شیشهها را خالی کردند.
بهخاطر روحیات و اقدامات آیتالله حسینآبادی، وی از طرف ناصرالدینشاه به تهران فراخوانده شد و چندین سال را در حالت تبعید به سر برد. اما در همان تهران هم روحیات غیور خود در راه اجرای احکام شرعی را حفظ کرد.
آیتالله حسینآبادی در علم، فضل، زهد و تقوا از نوادر دوران خود بوده و مجلس درس وی محل اجتماع فضلا و دانشمندان بود. شیخ احمد مجتهد بیدآبادی و شیخ محمدعلی شاهآبادی دو فرزند دانشمند محمدجواد و همچنین سید هدایتالله چهارسوقی و سید حسن فانی یزدی از شاگردان برجسته
وی به شمار میروند.
در زمان رضاخان تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم(س) برای موضوع حجاب
محمود فروزبخش، کارشناس امور فرهنگی و تاریخ معاصر ایران در گفتوگو با خبرنگار فارس در مورد این عالم ربانی اظهار داشت: آیتالله محمدجواد حسینآبادی مصداق بارز این آیه شریف قرآن است:
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ (آیه ۴۶ سوره سبا)
بگو: من شما را فقط به یک حقیقت اندرز میدهم و آن اینکه دو، دو و یک، یک برایخدا قیام کنید.
وی افزود: آیتالله حسینآبادی عالمی بود که بهصورت تکی برایخدا قیام کرد و در برابر فساد و حکومت وقت ایستاد. این روحیه وی به پسرش آیتالله محمدعلی شاهآبادی هم سرایت کرد. آیتالله شاهآبادی استاد عرفان امام خمینی(ره) بود و ایشان در نوشتههایشان با تعبیر
روحی فداه از وی یاد میکردند.
فروزبخش تصریح کرد: آیتالله شاهآبادی پیش از سلطنت رضاشاه درست زمانی که اقبال عمومی خوبی به وی وجود داشت میگفت: رضاشاه دشمن دین و قرآن است و گول این کارهای ظاهریاش را نخورید که سینه میزند و در مجالس عزاداری شرکت میکند! تمام اینها صحنهسازی و فریب است.
وی حتی به مرحوم مدرس هم گفته بود: مراقب این خبیث باشید، چون اولین لگدی که بزند، به خود شماست!.
این کارشناس تاریخ معاصر گفت: آیتالله شاهآبادی در زمینه مقابله با رضاشاه برای خدا قیام کرد و در دوران سلطنت پهلوی هم ۱۱ ماه برای موضوع حجاب در زمان رضاخان در حرم حضرت عبدالعظیم(س) تحصن کرد درحالیکه این اقدامات به جریان عمومی تبدیل نشد اما در نهایت شاگرد
وی یعنی امام خمینی(ره) توانست قیام فردی و الهی خود را به عزمی عمومی و انقلابی فراگیر تبدیل سازد.
«تو ناصر دین هستی یا کاسر دین هستی؟»
وقتی خبر شکستن خمرههای شراب به ناصرالدینشاه قاجار رسید، شاه بر محمدجواد غضب کرد. هنگامی که وی مطلع شد ناصرالدینشاه از کارش خشمگین شده، برای شاه پیغام داد که «من گمان میکردم تو ناصر دینی ولی حالا فهمیدم که کاسر (شکننده) دین هستی».
همچنین یکی از مریدان وی به نام سراجالملک مشروبفروشی دیگری را خریداری کرد تا به مسجد تبدیل شود و نماز جماعت بر روی خرابههای آن به امامت میرزا محمدجواد خوانده شود.
میرزا محمدجواد پس از حدود شش سال اقامت در تهران، تصمیم به زیارت کربلای معلی گرفت. به اصرار بستگان خود، از جمله فرزند بزرگش میرزا احمد مجتهد بیدآبادی، به اصفهان رفت تا پس از صله ارحام به عتباتعالیات مشرف شود، ولی در اصفهان دچار بیماری شد و پس از دو سال اقامت
در آنجا، در ذیالقعده ۱۳۱۲ قمری، به دیدار حق شتافت.
مدفن آیتالله حسینآبادی در قبرستان تخت فولاد اصفهان، در سردابه صحن جنوبی تکیه مادر شاهزاده، درون قبری است که حاج شیخ محمدباقر نجفی برای خود مهیا نموده بود و فاقد سنگنوشته است.