به گزارش تحلیل ایران. حمله اخیر آمریکا به ایران به بهانه مقابله با برنامه هستهای، تنها جدیدترین حلقه از زنجیره طولانی دشمنیهای واشنگتن با تهران است. نگاهی به حدود 6 دهه سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران نشان میدهد که ماجرا فراتر از پرونده هستهای
است و ریشه در مخالفت دیرینه آمریکا با استقلالطلبی و پیشرفت ملت ایران دارد.
پس از سالها تقابل غیرمستقیم در نهایت در 23 خرداد 1404 دشمن صهیونی برای هدف قراردادن ملت ایران به ویژه توانمندیهای بازدارنده آن در حوزههای هستهای و دفاعی ناگزیر از حمله مستقیم نظامی شد. حملهای که اقدامات غربیها در آژانس بین المللی انرژی اتمی در یک روز
قبل (22 خرداد) نیز زمینههای حقوقی آن را فراهم کرد. با این حال پس از آنکه رژیم صهیونیستی نتوانست به اهداف مورد نظر برسد، ایالات متحده جنایتکار با ادعای غیر واقعی ممانعت از ساخت بمب اتم، به زیرساختهای مهم کشور در حوزه هستهای حمله کرد.
مسئله هستهای سالهاست به بهانه و ابزاری برای فشار و تهدید علیه ملت ایران از سوی آمریکا و غرب تبدیل شده است. در واقع بیش از دو دهه است که آنها ادعا میکنند ایران چندماه یا چند هفته دیگر به بمب اتم میرسد ولی هیچ وقت این امر به واقعیت تبدیل نشد چون جمهوری
اسلامی ایران به دنبال ساخت بمب اتم نبوده و نیست و این امر صرفا یک دستاویز برای تحریم و تعدی است که قبل از آن نیز دستاویزهای دیگری وجود داشتهاند.
اما بررسی تاریخی نشان میدهد که دشمنی ملت آمریکا با ملت ایران نه فقط بر سرمسئله هستهای بلکه به دلیل استقلالخواهی و مخالفت با نوکری برای آمریکا و نیز ممانعت از چپاول منابع و ثروتهای ملی توسط آن است. در واقع اگر مسئله هستهای نباشد، آنها به دنبال بهانه
دیگری برای مقابله با ملت ایران خواهند بود. در ادامه بخشی از تاریخچه، دلایل و بهانههای مختلف آمریکا برای دشمنی و فشار به ملت ایران را بررسی میکنیم:
کودتای 28 مرداد و روی کار آمدن دیکتاتوری 25 ساله پهلوی: کودتا 28 مرداد علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق در سال 1332 رخ داد. دولت مصدق با حمایت همهجانبه مرحوم آیتالله کاشانی در جهت ایجاد استقلال سیاسی-اقتصادی برای کشور در مقابل استعمار انگلیس،
نفت را ملی کرد. از آنجا که ملی کردن نفت ایران منافع اقتصادی-سیاسی استعمارگران و چپاولگران به ویژه انگلیس و آمریکا را به خطر میانداخت، کودتایی علیه دولت ملی مصدق طراحی و در 28 مرداد 1332 اجرا شد. در نتیجه این کودتا دولت ملی ایران سقوط و مجددا دیکتاتوری محمدرضا
پهلوی در کشور برقرار شد. در این 25 سال حکومت پهلوی دوم به عنوان یک دولت دستنشانده تمامعیار منافع سیاسی، امنیتی و اقتصادی آمریکا را تامین کرد و رژیم دیکتاتوری و چپاول ثروت به مردم ایران تحمیل شد.

تصویر 1: کودتای 28 مرداد
حمایت همهجانبه از شاه در مقابل انقلاب اسلامی مردم ایران: دولت آمریکا به طور کامل از شاه حمایت میکرد که در مقابل انقلاب اسلامی بایستد و مانع موفقیت آن شود. جیمی کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا در 10 دی 1356 به تهران سفر کرد تا حمایت کامل واشنگتن
را به محمدرضا پهلوی ابلاغ کند. او درپیام خود ایران را «جزیره ثبات» در یکی از آشوبزدهترین نقاط جهان نامید. همچنین آمریکا از سرکوب و کشتار مردم توسط شاه حمایت کامل داشت و در روزهای نزدیک به انقلاب اسلامی سفر ژنرال «رابرت هایزر» به ایران آخرین تلاش دولت آمریکا
برای سرپا نگهداشتن حکومت پهلوی دوم به شمار میرفت که نتیجهای نیز در پی نداشت.

تصویر 2: سفر کارتر به ایران در سال 1356
حمایت از کودتای نوژه: اقدامات آمریکا علیه مردم ایران پس از انقلاب اسلامی نیز با شدت بیشتری ادامه یافت. بهعنوان نمونه میتوان به حمایت آمریکا از کودتای نوژه در تیرماه 1359 اشاره کرد. این کودتا باهدف براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی و بازگرداندن
حکومت پهلوی، توسط گروهی از افسران هوادار رژیم سابق و با حمایت آمریکا و برخی کشورهای منطقه برنامهریزی شد. عوامل کودتا قصد داشتند با استفاده از پایگاه هوایی شهید نوژه در نزدیکی همدان، تهران را بمباران کرده و امام خمینی (ره) و سران نظام را ترور کنند. در تصویر
زیر اسنادی از اعترافات «ناصر رکنی»، یکی از عوامل کودتای نوژه است که به نقش آمریکا در کودتای نقاب و نیز کمکهای مالی آمریکا به کودتاچیان اشاره میکند.