به گزارش تحلیل ایران ، پدرش راننده ماشین سنگین بود و همیشه در جاده. امیرعلی هم نوجوان زبروزرنگی بود که گاهی مثل شاگرد، همراه پدرش میشد. به خیلی از استانهای ایران رفته بود و شاید بیش از اکثر همسنوسالهایش، از نوجوانی دورِ ایران گشته بود، اما تا آن روز
کرمانشاه را به دید مشتری نگاه نکرده بود. حالا قرار بود پادگانهای اطراف شهر را بررسی کنند و ببینند کدام به دردشان میخورد.
امیرعلی حاجیزاده، متولد ۹ اسفند ۱۳۴۰ در تهران، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سال ۱۳۸۸ تا زمان شهادتش در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ بود. او از سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه درآمد و در جنگ ایران و عراق به عنوان تکتیرانداز در عملیاتهای مهمی مانند کربلای
۴، کربلای ۵ و والفجر ۸ حضور داشت.
پس از جنگ، حاجیزاده به نیروی هوافضا پیوست و در حوزه موشکی فعالیت کرد و در مهر ۱۳۸۸ با حکم رهبر انقلاب به عنوان نخستین فرمانده نیروی هوافضای سپاه منصوب شد و تا پایان عمرش این مسئولیت را بر عهده داشت. او نقش کلیدی در توسعه توان موشکی و پهپادی ایران داشت و
فرماندهی عملیات مهمی مانند حمله موشکی به پایگاه آمریکایی عینالاسد در عراق را بر عهده داشت که پاسخ به ترور سردار قاسم سلیمانی بود. از دیگر دستاوردهای حاجیزاده، فرماندهی عملیات حمله موشکی به پایگاههای داعش در سوریه و انهدام پهپاد آمریکایی گلوبال هاوک بود.
او دور ایران گشته بود؛ از تکتیراندازی در جنگ تا فرماندهی هوا فضا
وقتی حتی نمیشد اسم موشک را به زبان آورد
«پاییز ۶۳ متفاوتتر از همه پاییزهای گذشته، میگذشت. در سه کشورِ ایران، سوریه و لیبی، سه گروه در تکاپو بودند تا پای موشکها به ایران باز شود. مشکلات امیر حاجیزاده در ایران، دستکمی از مشکلات دوستانش در خارج از کشور نداشت. چندین کارِ مهم بر دوش او بود؛ باید
از یکسو برای یگان حدید، نیروی انسانی قابل اعتماد جذب میکرد و از سوی دیگر پادگانی برای استقرار یگان حدید و چندین محل با مشخصات خاص برای نگهداری سیستم موشکی پیدا میکرد.
در این میان، اولین مشکلش این بود که حتی نمیتوانست اسم موشک را به زبان بیاورد! وقتی در اوایل کارشان به جلسهای با قائممقام فرمانده سپاه، علی شمخانی رفت تا درباره وظایفش صحبت کنند، برادر شمخانی گفت: «شما موظفید هرچه سریعتر بهترین موقعیت را برای نصب رادارها
پیدا کنید!» حساسیت موضوع بهحدی بود که حتی در آن جلسه خصوصی هم اسم موشک را بهزبان نمیآوردند!
حالا حاجیزاده باید نیروهایی برای «یگانِ حدیدِ توپخانه» جذب میکرد. قرار بود گروه حدید همه تدارکات و امکاناتش را به اسم توپخانه جابهجا کند و جزئی از آن باشد. او سعی میکرد از چگونگی کارشان بگوید، نه از اسمش. وقتی میگفت ممکن است از جبهه دور باشیم، بچهها
پا پس میکشیدند.
حاجیزاده از نزدیکترین کسانیکه میشناخت شروع کرد. یکی از آنها بچهمحلشان در محله امامزاده حسن بود و از کودکی در مدرسه، مسجد و هنرستان، با هم رفیق بودند. آنها با هم وارد سپاه و جنگ شده بودند. رابطه امیر حاجیزاده با این دوستش قویتر از بقیه بود، چون
در نوزده سالگی با خواهرِ او عقد کرده بود. رضا چشمبسته همراهش شد و پرونده کارگزینیاش را با بهانهای به گروه حدیدِ توپخانه منتقل کرد؛ جاییکه خِشت خِشت آن را باید میساختند…»
سرانجام حاجی زاده در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به یکی از مراکز سپاه پاسداران به شهادت رسید. او به دلیل نقش برجستهاش در نیروی هوافضا و فرماندهی عملیاتهای مهم، دو بار نشان فتح درجه یک دریافت کرد و از فرماندهان پرافتخار سپاه به شمار میرفت.
امیرعلی حاجیزاده یکی از چهرههای کلیدی و تأثیرگذار در توسعه و تقویت توان دفاعی ایران در حوزه هوافضا و موشکی بود که نقش مهمی در مقابله با تهدیدات منطقهای ایفا کرد.