به گزارش تحلیل ایران آیین گلمالی لرستان، تنها یک مراسم نیست؛ روایتی است از عشقی که در خاک ریشه دوانده و هر سال با آب اشک زنده میشود. این آیین که به ثبت ملی نیز رسیده نماد همدردی یک قوم با شهیدان کربلاست، همدردیای که از سیاوش تا حسین(ع) امتدادیافته و هنوز
هم در قلبهای لرستانیها میتپد.
حوضچههای ماتم
روز تاسوعا، خاک نرم به حوضچههایی در تکیهها ریخته میشود و با طلوع آفتاب عاشورا، این خاک به گلی مقدس بدل میشود.
صبح عاشورا با صدای سوزناک «چمریونه» از سرنا و دهل آغاز میشود، نوایی که قرنهاست در دشتهای لرستان طنین انداخته و امروز هم دلها را بهسوی حوضچههای گل میکشاند. این آهنگ، پیام اوج اندوه در غم ازدستدادن عزیزترین بندگان خدا.
بوی خاک تازه و گلاب در فضا میپیچد، گویی زمین خود را برای اشکریزان برای از دست دادن عزیزی آماده میکند.
فرق نمیکند زن باشی یا مرد کودک باشی یا پیر مسوول باشی یا کاسب همه اینجا به عشق امام حسین خود را به گل آغشته میکنند.
در زمستانها، آتشهای بزرگ کنار حوضچهها برپا میشود تا گِلِ لباسها خشک شود. عزاداران کنار شعلهها میایستند، گویی آتش، گرمای عشق به حسین(ع) را به آنان بازمیگرداند.
سپس، با پاهای برهنه و بدن گِلآلود، به دستههای سینهزنی میپیوندند. نوحههای محلی«هی روو… هی روو…»در هوا میپیچد و گِلی که از چهرهها میریزد، با اشک درمیآمیزد.
طوقی اشکس
با رسیدن ظهر، مراسم با «طوق اشگس» به پایان میرسد. طوق، نماد علم ابوالفضل(ع) است و گرداندن آن، یادآور فداکاریهای علمدار کربلا. عزاداران با گِلِ خشکشده بر تن، به خانهها بازمیگردند، اما برخی تکهای از گِل را تا سال بعد نگه میدارند گویی پیمانی را با امام
خود تجدید کردهاند.
آیین گلمالی، سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده و امروز به نمادی زنده از عشق و ارادت مردم لرستان به خاندان عصمت و طهارت تبدیل گشته است. هر ساله، این گِلِ مقدس، هزاران دلداده را در غم حسین(ع) متحد میکند و یاد شهدای کربلا را در دلها زنده نگه میدارد.