موضوعات ‌مرتبط: سیاسی بین الملل

a/181475 :کد

آمریکا با تمدّن ایران مسئله دارد؛ واشنگتن، ای

آمریکا با تمدّن ایران مسئله دارد؛ واشنگتن، ایرانِ قوی را برنمی‌تابد

  دوشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۴ — ۲۳:۲۰
تعداد بازدید : ۱۸   
 تحلیل ایران -آمریکا با تمدّن ایران مسئله دارد؛ واشنگتن، ایرانِ قوی را برنمی‌تابد

کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به ابعاد مختلف جنگ تحمیلی ۱۲ روزه علیه جمهوری اسلامی ایران، گفت: آمریکا با تمدّن ایران مسئله دارد و طبیعتا تل‌آویو و واشنگتن، وجود ایرانِ قوی را برنمی‌تابند

به گزارش تحلیل ایران. اولین سفر نتانیاهو به واشنگتن بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران روز دوشنبه ۱۶ تیر انجام شد. نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس در این سفر با رئیس جمهور آمریکا و مقامات ارشد این کشور به دیدار و گفتگو پرداخت. مایک هاکبی سفیر ترامپ در سرزمین‌های اشغالی طی اقدامی بی سابقه در سفر نتانیاهو به واشنگتن او را در هواپیما همراهی کرد.

نتانیاهو قبل از دیدارش با ترامپ، با ویتکاف دیدار کرد. همچنین نتانیاهو قبل از دیدارش با رئیس جمهور آمریکا در اقدامی نمادین و غیرمعمول، یک «مزوزا؛ حرز یهودی» به او اهدا کرد؛ حرزی که به شکل بمب افکن آمریکایی B۲ طراحی شده و از قطعات یک موشک ایرانی ساخته شده بود. مزوزا در آئین یهود، کتیبه‌ای مقدس حاوی آیات تورات است که بر چهارچوب در خانه نصب می‌شود و نماد «حفاظت معنوی» و «حضور خداوند در خانه» به شمار می‌رود.

در همین راستا با محمد بیات، کارشناس مسائل بین الملل درباره «چرایی سفر نتانیاهو به واشنگتن» به گفتگو پرداختیم که مشروح آن از نظر می‌گذرد؛

نتانیاهو در مجامع حقوق بشری و بخش‌های وسیعی از جامعه جهانی، به عنوان یک متهم جنایت جنگی شناخته شده است، آیا سفرش به واشنگتن دستاوردهای واقعی سیاسی و میدانی داشته یا صرفاً یک عملیات روانی برای بازسازی چهره آسیب‌دیده و منزوی نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بوده است؟

سومین سفر نتانیاهو به ایالات متحده آن هم در کمتر از یک سال روی کار آمدن دولت دوم ترامپ، پیام‌های بسیار زیادی دارد. ۲۱ ماه از نبرد طوفان الاقصی گذشته و در طول این مدت رژیم صهیونیستی نه تنها در نوار غزه بلکه در لبنان، سوریه، یمن، عراق و جمهوری اسلامی ایران دست به شرارت‌هایی زده و به زعم خودش سعی کرده است نظم منطقه غرب آسیا را از نو بازطراحی کند.

امروز در کارزاری قرار داریم که برای صهیونیست‌ها اهمیتی ندارد که چه تصویری از خودشان در مجامع بین المللی و رسانه‌ها به نمایش می‌گذارند. بارها دانشجویان، دانشگاه‌های فرهیخته و پیشرو، احزاب سیاسی، رسانه‌های وابسته به جریان چپ و گروه‌های محیط زیستی (گروه‌های سبز) در کنار محور مقاومت و امت اسلامی نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه معترض بودند. اوج این کمپین را در جریان صدور حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو و یوآف گالانت به عنوان جنایتکار جنگی از طرف دادگاه لاهه می‌توانیم ببینیم.

رخدادهای به وقوع پیوسته نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی در ظاهر و کشورهای یورو آتلانتیک در باطن برای «باز تنظیم» نظم خاورمیانه اراده جدی دارند. صدراعظم آلمان گفت که ما از اسرائیل ممنون هستیم که کارهای کثیف ما را در منطقه انجام می‌دهد.

ما با پدیده «استعمار نو» مواجه هستیم. یک زمانی کشتی‌ها و توپ‌های انگلیس و پرتغال به سواحل منطقه می‌آمدند، دست به شرارت می‌زدند، اشغالگری می‌کردند و سعی می‌کردند سلطه خودشان بر مردم خاورمیانه را تثبیت کنند اما امروز نماینده آن‌ها یعنی رژیم صهیونیستی این مسئولیت را بر عهده گرفته و بر خلاف چهره اتو کشیده، به صورت کاملاً عریان از زور، قدرت، خشونت و نسل کشی استفاده می‌کنند.

این اتفاقات برای چه می‌افتد؟ چرا نتانیاهو متوقف نمی‌شود؟ برخی معتقدند نتانیاهو قصد دارد موقعیت سیاسی خودش را بهبود ببخشد. این امر تا اندازه‌ای قابل پذیرش است اما تا این سطح اقدام کردن چیزی فراتر از منافع شخصی نتانیاهو است.

نظم بین المللی شکسته شده است. نظم تک قطبی که وجود داشت بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۸ شکست و هر چه جلوتر رفتیم وضعیت تک قطبی که آمریکایی‌ها بعد از فروپاشی شوروی تجربه کرده بودند از بین رفت. درست است که آن‌ها در بعضی حوزه‌ها دارای مزیت نسبی هستند اما امروز نمی‌توانند ادعا کنند که در حوزه قدرت معنایی یا اصطلاحاً قدرت نرم بازیگر یگانه نظام بین الملل هستند. بازیگرهای رقیب دیگری وجود دارند که آن‌ها را به چالش می کشند؛ روس‌ها در حوزه نظامی، چینی‌ها در حوزه اقتصادی، محور مقاومت و اندیشه اسلام در حوزه قدرت نرم.

در چنین شرایطی نظم بین المللی دائماً در این وضعیت باقی نمی‌ماند. ما یک وضعیتی به نام «ظهور و سقوط قدرت‌های بزرگ» داریم، چنانچه روزی انگلستان، اسپانیا و پرتغال ابرقدرت جهان بودند و کنار رفتند.

آمریکایی‌ها متوجه شدند رقبای بزرگی در منطقه اوراسیا و منطقه جنوب شرق آسیا دارند. این‌ها در رقابت ژئواستراتژیکی که قرار دارند، قصد دارند زنجیره‌های تأمین ارزش، انرژی و حوزه نفوذ این کشورها را قطع کنند.

هدف از کارزاری که نتانیاهو علیه منطقه شمال خلیج فارس راه انداخته این است که در گام اول ایران و کشورهایی که مخالف هژمونی آمریکا هستند، تضعیف بشوند و فضا برای روابط متحدان آمریکا عادی سازی بشود. در گام دوم نیز به دنبال عملیاتی شدن کریدور هند_خاورمیانه_ اروپا یا همان آی‌مِک ( IMEC) هستند. عملیاتی شدن این زنجیره ارزش که لزوماً یک راه اقتصادی نیست و پیوست‌های امنیتی بسیاری جدی دارد باعث می‌شود مسیرهای دریایی و زمینی کریدور بی آر آی (BRI) در یک جایی متوقف بشود.

                               



  ارسال نظر جدید:
      نام :        (در صورت تمایل)

      ایمیل:      (در صورت تمایل) - (نشان داده نمی شود)

     نظر :