به گزارش تحلیل ایران به نقل از مهر، چند روز پیش محوطههای پیش از تاریخ دره خرمآباد به فهرست میراث جهانی یونسکو افزوده شدند؛ این اولین بار است که میراث پارینهسنگی ایران در سطح جهانی پذیرفته و اثبات شد. در این باره سونیا شیدرنگ،
باستانشناس به بیان اهمیت باستان شناسی و فرهنگی چشمگیر این مکانهای کهن پرداخت و بر بنیانهای علمی، اهمیت جهانی و تأثیرات گسترده فرهنگی و دانشگاهی این دستاورد تاریخی تاکید کرد.
پژوهشهای میدانی گسترده وی در مکانهای کلیدی پارینهسنگی زاگرس، هسته علمی این پرونده ثبت شده را تشکیل داده و اطلاعات و دادههای باستانشناسی محوطههای یافته، قمری، کنجی، گیلوران، کلدَر و پناهگاه ارجنه را یکپارچه کرده است.
سونیا شیدرنگ، عضو هیأت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی و متخصص باستانشناسی پارینهسنگی با مدرک دکتری باستان شناسی پیش از تاریخ از دانشگاه بوردو است که قدرت این پرونده ثبتی را تشریح کرد و گفت: این قدرت ریشه در بیش از نیم قرن کاوش و پژوهش باستانشناسی
در غارهای و مکانهای پیش از تاریخ دره خرم آباد داشت.

ارتقای اهمیت دره خرمآباد در گفتمان باستانشناسی جهان
تحقیقات دکتری وی، در دانشگاه بوردو فرانسه و همکاریهای طولانیمدت با بخش پارینهسنگی موزه ملی ایران، پایهای اساسی برای آمادهسازی پرونده فراهم کرد. شیدرنگ در این زمینه گفت: ارتباط من با باستانشناسی پارینهسنگی لرستان از فصلهای کاوش ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸ در
غار «یافته» شروع شد که با همکاری بخش پارینهسنگی موزه ملی ایران و دانشگاه لیژ انجام گرفت. در طی این پژوهشها بقایای فرهنگی قابل توجهی از فرهنگ برادوستی، که شناخته شده ترین فرهنگ دوره پارینه سنگی جدید زاگرس است کشف شد. یافتههای این پژوهشها که در مجلات علمی
بینالمللی منتشر و بخشهای مهمی از پایاننامه دکتری من را تشکیل دادند، شامل تحلیلهای گونه شناسی و فن آوری جامع مجموعههای دست ساختههای سنگی غار یافته و پناهگاه صخرهای پاسنگر بود. همچنین اشیای نمادینی مانند زیورآلات ساخته شده از صدفهای دریایی و دندانهای
سوراخ شده گوزن یافتیم که قدیمیترین شواهد رفتار نمادین انسانهای مدرن در مرزهای کنونی ایران محسوب میشوند. این کشفیات نه تنها شناخت از پیش از تاریخ منطقه را گسترش داد بلکه اهمیت دره خرمآباد را در گفتمان باستانشناسی جهانی ارتقا بخشید.
شیدرنگ با پژوهشهای خود، توالی فرهنگی برادوستی (حدود ۴۰ هزار تا ۲۵ هزار سال پیش) را بازتعریف کرده و گفت: کشف نادر زیورآلات شخصی گواه ملموسی بر پیچیدگی شناختی اولیه و ارتباط نمادین است که نقش حیاتی در اثبات ارزش جهانی استثنایی دره داشت.
وی گفت: با قرار گرفتن پرونده باستانشناسی مکانهای پیش از تاریخ خرمآباد در فهرست جهانی درباره منشأ و پراکندگی انسان مدرن، اهمیت علمی آن و همسویی با معیارهای یونسکو، ارزش جهانی استثنایی آنها را نشان دادیم. این دره دیدگاهی مهم درباره تعامل انسان خردمند و نئاندرتال و
ظهور رفتار نمادین در جنوب غرب آسیا ارائه میدهد.
شیدرنگ با بیان اینکه در میان سایتهای نامزد، غار یافته در حدود ۱۲ کیلومتری غرب خرمآباد اهمیت ویژهای دارد گفت: یافتههای کلیدی شامل ابزارهای ساخته شده از تیغههای کوچک و ابزارهای استخوانی مانند سوزن و تیزه بود که احتمالاً برای تولید پوشاک اولیه استفاده
میشد. آویزهای ساخته شده از دندانهای گوزن، وصدفهای دریایی نیز به دست آمده که احتمالاً صدفها از خلیج فارس آمدهاند و دلالت بر ارتباطات دوردست و شبکههای مبادله اولیه دارد.
وی افزود: مطالعات مرجان مشکور از موزه ملی تاریخ طبیعی پاریس نشان داد که شکارچیان و گردآورندگان در این منطقه در شکار بز کوهی تخصص داشتند همچنین به شکار گوزن قرمز، غزال و گراز میپرداختند. بقایای گوشتخوارانی مانند پلنگ، خرس و روباه نشاندهنده بهرهبرداری
از پوست برای پوشاک یا رختخواب است. در این میان، غار «یافته» احتمالاً به عنوان اردوگاهی برای این گروههای پارینهسنگی جدید عمل میکرد. به طور کلی، یافته و پناهگاههای مجاورش نقش مهمی در نشان دادن حضور طولانیمدت انسان، فرهنگ نمادین و راهبردهای سازگاری دره داشتند
که همه از ارکان پرونده ثبت یونسکو بودند.

یکی از تلاشهای مهم تقویت پرونده، کاوش هدفمند در غار قمری در سال ۲۰۲۵ بود که مستقیماً در پاسخ به توصیههای ایکوموس انجام شد. در این باره شیدرنگ توضیح داد: این پروژه به طور خاص برای پاسخ به درخواست ایکوموس جهت بررسی عمیقتر توالی فرهنگی غار قمری که کمتر مورد
کاوش قرار گرفته بود، آغاز شد.
این کاوش که به طور مشترک توسط شیدرنگ و فریدون بیگلری از موزه ملی ایران انجام شد، از اواخر فوریه تا اوایل آوریل ادامه داشت و یافتههای علمی مهمی به همراه داشت.
شیدرنگ در ادامه گفت: ما لایههای استقرار نئاندرتال ها که به خوبی حفظ شدهاند را کشف کردیم که شامل مجموعههای دست تراشهای سنگی و بقایای جانوری بز کوهی و گوزن قرمز بود که علائم واضح بریدگی و تغییرات حرارتی داشتند و همچنین وجود سوختگی و زغال در این لایهها،
شواهد مستقیم استفاده از آتش توسط نئاندرتالها را نشان میدهد.
لایههای بعدی حاکی از فعالیتهای دامداران دوره مفرغ به همراه سفالهای منقوش بودند که شباهتهای سبکشناسی با سفالهای همعصر خوزستان داشتند و احتمال تبادل فرهنگی بین جوامع کوهستانی و دشت را مطرح کردند.
وی در ادامه گفت: این کاوش نه تنها به سوالات ایکوموس پاسخ داد بلکه درک ما را از سکونتهای پیش از تاریخ دره افزایش داد و علاوه بر آن این پروژه توجه رسانههای بینالمللی را جلب کرد. محوطههای پیش از تاریخ دره خرمآباد حضور انسانی مستمر و طولانی از پارینهسنگی
میانه تا دورههای تاریخی را نشان میدهند.
غار یافته نخستین رفتارهای نمادین انسان هوشمند را آشکار میکند، در حالی که غار قمری لایههای سکونت نئاندرتال را در خود دارد که بعدها با شواهد دامداران دوره مفرغ جایگزین شدهاند. غار کنجی ابزارهای سنگی پارینهسنگی میانه را به همراه تدفینهای دوره مفرغ و برنز
حفظ کرده است. کنجی به ویژه اهمیت دره را فراتر از دوران پارینهسنگی نشان میدهد، زیرا توالی آن بقایای گروههای کوچرو شکارگر-گردآورنده تا کشاورزی و دامداری مستقر را ثبت کرده است که به ما امکان مطالعه تحولات اجتماعی-فرهنگی را در یک زیستبوم نسبتاً بسته با مرزهای
مشخص میدهد.
شیدرنگ تاکید کرد که این توالی چند دورهای دره را محیطی استثنایی برای بررسی الگوهای بلندمدت سکونت، تکامل و سازگاری انسان میسازد. سکونت انسان در این منطقه با دوره پارینهسنگی پایان نیافت. در دوره نوسنگی، مفرغ، برنز و دورههای بعد ادامه پیدا کرد و الگوهای
سکونت به تدریج از غارها به کف دره، به ویژه در اطراف چشمههای کارستی و منطقه اطراف قلعه فلکالافلاک منتقل شد. اما این جوامع پیش از تاریخ بعدی همچنان از غارها به صورت فصلی برای پناهگاه و مدیریت گلههایشان استفاده میکردند. این تداوم طولانیمدت چشمانداز ارزشمندی
درباره مسیر تطوری فرهنگ انسان و سازگاریهای فرهنگی و زیستمحیطی گستردهای که در طول دهها هزار سال رخ داده، ارائه میدهد.
وی گفت: ما باید راههایی برای آمادهسازی این مکانهای باستانشناسی و یافتههایشان برای معرفی جهانی و بازدیدهای آینده طراحی میکردیم.
شیدرنگ درباره مزیت راهبردی ارائه پرونده ثبت منسجم گفت: معتقدم پروندههای ثبت میراث جهانی که شامل چند مکان یا اثر مرتبط و از لحاظ موضوع و محتوا و زمان به هم مرتبط هستند و تصویر جامعی از یک دوره یا فرهنگ (ها) ارائه میدهند، مانند محوطههای پیش از تاریخ دره
خرمآباد؛ شانس بیشتری برای اثبات ارزش جهانی استثنایی خود دارند. اما آمادهسازی چنین پروندههای جامعی به بودجه، زمان و هماهنگی سازمانی قابل توجهی نیاز دارد.
شیدرنگ اشاره کرد که با وجود چندین فصل کاوش، بخشهای بزرگی از رسوبات باستانشناسی غارهای دره هنوز دستنخورده و به طرز قابل توجهی حفظ شدهاند.
وی ادامه داد: این فرصت هیجانانگیزی برای تحقیقات آینده است، به ویژه از طریق رویکردهای بینرشتهای نوین مانند تکنیکهای پیشرفته تاریخگذاری، دیرین ژنتیک و تحلیل رسوبات. امیدواریم ثبت میراث جهانی، تلاشهای پژوهشی سیستماتیکتر و همکاریهای گستردهتر را رقم
بزند.
حفاظت میراث جهانی و جایگاه ایران در تاریخ بشر
شیدرنگ ثبت این اثر را در زمینه وسیعتری از حفاظت میراث جهانی قرار داد و گفت: ثبت جهانی مکانهای پیش از تاریخ دره خرم آباد، ایران را در کنار کشورهایی مانند فرانسه با مکانهای دره وزر و یا اسپانیا با غار آلتامیرا، در حفاظت از میراث پارینهسنگی به عنوان بخشی
از میراث مشترک بشریت قرار میدهد. خرمآباد اکنون بهعنوان شاخص جهانی در پژوهش و حفاظت از چشماندازهای انسان اولیه در ایران شناخته میشود. این امر اقتدار ایران در دانش باستانشناسی و مدیریت میراث فرهنگی را تأیید میکند.
وی افزود: برای جامعه علمی، این دستاورد بر اهمیت زاگرس در فهم تاریخ اولیه انسان تاکید میکند و همکاری بینالمللی را ارتقا میدهد. برای عموم مردم، جایگاه حیاتی ایران در داستان بشریت را باز تأیید میکند. امیدوارم این شناخت موجب افزایش دیدهشدن و حفاظت از این
سایتها شود و نسلهای جوانتر، در ایران و فراتر از آن، را به مطالعه و ارج نهادن به گذشته مشترک ما ترغیب کند.