به گزارش تحلیل ایران ، حجتالاسلام علیاکبر ناطق نوری، رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی اخیرا در گفتوگویی اظهار داشته داشت: «من معتقدم که از اول، در زمان حضرت امام (رحمتاللهعلیه) که انقلاب پیروز شد، ناپختگی و بیتجربگی وجود داشت. ما تجربه کار اجرایی یا مدیریت
حکومتی نداشتیم و برخی خطاها از همان آغاز، رخ داد. مثلا از نظر من، تصرف سفارت آمریکا بهعنوان «لانه جاسوسی» اشتباه بزرگی بود؛ بهنظر میرسد بسیاری از گرفتاریها از همان نقطه آغاز شد.»
این اظهارنظر به نوعی نقد بر گذشته است. این موضعگیری اما سوالی در ذهن ایجاد می کند؛ آیا تسخیر سفارت آمریکا در سال 58 اشتباه بود؟! بررسی شواهد و مستندات، ما را در پاسخ دقیق به این سوال، کمک می کند.
تجربه تلخ ملتها از سفارتهای آمریکا
نام «جان نگروپونته» برای بسیاری از مردم آمریکای لاتین مترادف با ترور و آشوب است. او در دهه ۱۹۸۰ میلادی سفیر آمریکا در هندوراس بود؛ کشوری که در همان سالها، شاهد شکلگیری جوخههای مرگ و قتلهای زنجیرهای با حمایت مستقیم سفارت ایالات متحده شد. بعدها، همین
فرد در عراق نیز بهعنوان سفیر منصوب شد و درست پس از ورود او، موج ترورها و انفجارها در بغداد اوج گرفت.
خود نگروپونته روزی بهطعنه به یکی از مقامات عراقی گفت: «میدانی چرا در آمریکا کودتا نمیشود؟ چون در واشنگتن سفارت آمریکا وجود ندارد.»! این جمله که ظاهراً با شوخی گفته شده بود، در واقع اعترافی تلخ به نقش مخرب سفارتخانههای آمریکا در سراسر دنیاست.
حقیقتی که در ۱۳ آبان فاش شد
دانشجویان پیرو خط امام در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ با تسخیر سفارت آمریکا، به اسنادی دست یافتند که پرده از دهها سال دخالت و جاسوسی برداشت. اسناد لانه جاسوسی نشان میداد که سفارت، نه محل دیپلماسی بلکه ستاد عملیات علیه انقلاب نوپای ایران بوده است؛ از سازماندهی گروهکهای
تروریستی در غرب کشور تا تلاش برای انفجار خطوط لوله نفت در جنوب.
دانشجویان با زحمت فراوان کاغذهای خردشده را کنار هم گذاشتند تا چهره واقعی آمریکا را نشان دهند؛ چهرهای که بعدها در بسیاری از کشورها نیز آشکار شد.
استمرار همان سیاست در قرن جدید
دههها از آن زمان گذشته، اما ماهیت سیاست واشنگتن تغییر نکرده است. در بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره دخالت آمریکا در اتفاقات سال ۱۴۰۱ آمده بود که تیمی از سازمان سیا با پوشش وزارت خارجه آمریکا در اربیل با سرکردگان گروهکهای تروریستی
کرد دیدار کرده است. در همان بیانیه یادآوری شد که سیا پیشتر نیز سران این گروهها را به واشنگتن فراخوانده و برای فعالیت ضدایرانی دستورالعمل صادر کرده بود.
از شکنجه در الخیام تا فرار با بالگرد آمریکایی
ماجرای «عامر الفاخوری» نمونه دیگری از حمایت واشنگتن از جنایتکاران است. الفاخوری، مسئول بازداشتگاه «الخیام» در جنوب لبنان و معروف به «قصاب الخیام»، سالها به شکنجه اسرای لبنانی مشغول بود. پس از فرار به آمریکا، دادگاه لبنان او را به جرم مزدوری برای صهیونیستها
محکوم کرد. اما در سال ۱۳۹۸ با دخالت مستقیم آمریکا از بیروت گریخت.
بالگرد آمریکایی در محوطه سفارت این کشور فرود آمد و او را از لبنان خارج کرد؛ اقدامی که آشکارا حکم دستگاه قضایی لبنان را زیر پا گذاشت و خشم مردم این کشور را برانگیخت.
طراحی ترور سردار سلیمانی در سفارت آمریکا
یکی از آشکارترین نمونههای نقش نظامی سفارتخانههای آمریکا، طراحی عملیات ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس بود. بر اساس گزارشهای متعدد، طرح این جنایت در ساختمان سفارت آمریکا در بغداد تهیه شد. بعدها همان سفارت به پایگاهی نظامی تبدیل شد که
پرواز هواپیماها و انتقال نیرو و تجهیزات از آن انجام میگرفت.
کودتاهایی به امضای سفارت واشنگتن
از آمریکای لاتین تا غرب آسیا، تاریخ پر است از ردپای سفارتخانههای آمریکا در کودتاها. در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳، کودتای خونین علیه «سالوادور آلنده» در شیلی با طراحی سیا از داخل سفارت این کشور صورت گرفت. نتیجه آن کودتا، قتل رئیسجمهور منتخب و اعدام هزاران نفر بود.
پیش از آن نیز، در دهه ۶۰ میلادی، سفارت آمریکا در کنگو نقشی کلیدی در سرنگونی و قتل «پاتریس لومومبا» ایفا کرده بود.
در دهههای بعد نیز کودتاهای ترکیه (۱۹۸۰)، آرژانتین (۱۹۷۶) و پاکستان (۱۹۹۹) همگی با هدایت واشنگتن شکل گرفتند.
انقلابهای رنگی؛ چهره نرم کودتا
پس از پایان جنگ سرد، آمریکا شیوهای جدید برای تغییر حکومتها به کار گرفت: «انقلابهای رنگی». این بار، بهجای تانک و تفنگ، از رسانه، شبکههای اجتماعی و آموزشهای سفارتخانهها استفاده شد.
از چکسلواکی در ۱۹۸۹ تا گرجستان، اوکراین و قرقیزستان در دهه ۲۰۰۰، سفارتهای آمریکا در این کشورها به مراکز آموزش نیروهای سیاسی و رسانهای مخالف دولتها تبدیل شدند.
در ایران در سال ۱۳۸۸ نیز، هرچند آمریکا سفارت فعال نداشت، اما نقش کشورهای اروپایی همسو با واشنگتن، بهویژه انگلیس، آلمان و فرانسه، در تحریک اعتراضات مورد اشاره کارشناسان داخلی و خارجی قرار گرفته است.
«پاول کریگ رابرتز»، معاون پیشین وزارت خزانهداری آمریکا، همان سال در مقالهای نوشت: «اعتراضهای تهران شباهت آشکاری با انقلابهای رنگی طراحیشده توسط سیا در گرجستان و اوکراین دارد.»
شنود در پوشش دیپلماسی!
در سال ۲۰۱۳، روزنامه آلمانی «اشپیگل» از وجود «جعبههای سفید» بر فراز سفارتخانههای آمریکا در شهرهای مختلف جهان خبر داد.
این جعبهها، در واقع تجهیزات شنود الکترونیک بودند که توسط آژانس امنیت ملی آمریکا برای جاسوسی از مقامات، دولتها و حتی متحدان واشنگتن نصب شده بود.
یک سال بعد، خبرنگار تحقیقی انگلیسی «دانکن کمپبل» فاش کرد که ایالات متحده در بیش از ۸۰ پایتخت جهان چنین سامانههایی دارد. سفارتخانههایی که باید نماد صلح و گفتوگو باشند، در عمل به مراکز جاسوسی گسترده بدل شدهاند.
سخنی از رهبر انقلاب؛ پاسخ به شبههها
رهبر معظم انقلاب ۱۲ آبان ۱۳۷۲ در جمع دانشآموزان و دانشجویان درباره تسخیر سفارت آمریکا فرمودند:«این اقدام دانشجویان یکی از بهترین کارهایی بود که در انقلاب انجام گرفت. مبادا حرف کسانی را باور کنید که میگویند آن کار اشتباه بود. امام، آن پیر حکیم و آگاه، با
بینشی عمیق از آن حرکت حمایت کرد، زیرا حقیقتی بزرگ را دیده بود.»
از گذشته تا امروز؛ یک سیاست ثابت
تجربه ملتها از شیلی تا عراق، از ایران تا لبنان، نشان میدهد که سفارتخانههای آمریکا همواره فراتر از مأموریتهای دیپلماتیک عمل کردهاند. پوشش دیپلماتیک، برای واشنگتن ابزاری بوده تا عملیات اطلاعاتی، نظامی و سیاسی خود را بهصورت رسمی و قانونی جلوه دهد.
در چنین شرایطی، اقدام دانشجویان در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ نهتنها اشتباه نبود، بلکه حرکتی پیشدستانه در برابر شبکهای جهانی از دخالتها و جنایتها بود.
به جرات می توان گفت که «سفارت آمریکا» در بسیاری از کشورها نامی است برابر با «مرکز عملیات پنهان.»چه در هندوراس دهه ۸۰، چه در بغداد دهه ۲۰۰۰ یا در بیروت ۲۰۱۹، ماهیت عملکرد آمریکا یکی است: دخالت، ترور و نقض حاکمیت کشورها.
از همین روست که ملت ایران در ۱۳ آبان نه یک ساختمان، بلکه یک ساختار را تسخیر کرد؛ ساختاری که نامش دیپلماسی بود، اما حقیقتش جاسوسی.