به گزارش تحلیل ایران ؛ زمستانهای ایران دیگر تنها یادآور سرمای هوا نیستند، بلکه هر سال به بحران قطعی گاز تبدیل میشوند.
کشوری که تنها یک درصد جمعیت جهان را در خود جای داده، امروز ۶ درصد گاز دنیا را میسوزاند و نتیجه آن، زیانی بالاتر از ۱۶ میلیارد دلار سالانه و تهدیدی جدی برای صنایع راهبردی فولاد، سیمان و پتروشیمی، تولید برق و حتی گرمایش خانههاست.
وابستگی بالای ۸۰ درصدی سبد انرژی ایران به گاز طبیعی، این ناترازی را به یک معضل ملی بدل کرده؛ معضلی که نه تنها اقتصاد، بلکه جایگاه ایران در بازار جهانی انرژی را نیز هدف گرفته است.
در چنین شرایطی، نسخهای که تجویز میشود نه فقط توسعه میادین گازی، بلکه مدیریت تقاضا است؛ راهبردی سریع و پایدار که میتواند با سرمایهگذاری بخش خصوصی، مصرف را مهار کرده و کشور را از خطر نجات دهد.
با رسیدن روزهای سرد سال، شکاف میان عرضه و تقاضا به اوج خود میرسد. در پیک زمستان ممکن است کمبود بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز در روز رخ دهد.
این کسری فشار مضاعفی روی شبکه برق وارد میکند؛ وقتی نیروگاهها سهمیه گازشان کاهش مییابد، ناچار به سوزاندن سوخت مایع مانند گازوئیل یا مازوت میشوند؛ سوختی که گران، ارزشمند و هم آلودهکننده است. این سوزاندن سوخت مایع برای جبران کمبود گاز، سالانه میلیاردها
دلار زیان بر کشور تحمیل کند.
مصرف سوخت مایع در این شرایط به بیش از ۱۰۰ میلیون لیتر در روز میرسد؛ سوختی که میتوانست صادر شود. پس صرفهجویی نکردن یا مدیریت نکردن مصرف به معنای کاهش تولید، زیان صادراتی و نزول جایگاه ایران در رقابت انرژی منطقهای است.
از جهتی این کاهش صادرات، هم درآمد ارزی کشور را تهدید میکند و هم جایگاه سیاسی جغرافیایی ایران را در بازار جهانی گاز تضعیف میسازد.
افزایش تولید لازم است، اما کافی نیست
تجربه سالهای اخیر نشان داده که تمرکز صرف بر افزایش تولید، پاسخی سریع و کمهزینه برای مهار بحران نیست. برآوردها حاکی از آن است که طرحهای افزایش تولید به سرمایهگذاری بیش از ۵۰ میلیارد دلاری و ۱۰ تا ۲۰ سال زمان نیاز دارند؛ در حالی که تقاضا با سرعتی فراتر
از توان توسعه میادین در حال رشد است.
تداوم این روند میتواند ایران را تا سال ۱۴۱۰ با کسری روزانه بیش از ۶۰۰ میلیون مترمکعب روبهرو کند؛ کسریای که به گفته کارشناسان، فلج اقتصادی را در پی خواهد داشت.
طرح «کارور گاز»؛ راهبردی برای مدیریت تقاضا
در چنین شرایطی، نگاه سیاستگذاران بهتدریج از صرف افزایش عرضه به مدیریت تقاضا تغییر کرده است. در تابستان امسال، هیأت وزیران طرحی به نام «کارور گاز» را تصویب کردند که سازوکاری سهجانبه میان دولت، بخش خصوصی و بازار انرژی ایجاد میکند.
در این طرح، شرکتهای مجری یا همان کارورها طرحهای بهینهسازی مصرف را در بخشهای خانگی و تجاری اجرا میکنند؛ از جمله تعویض بخاریهای کمبازده با بخاریهای پر بازده و نصب کنتورهای هوشمند.
کاهش مصرف گاز هر مشترک توسط کنتور هوشمند ثبت و بر اساس میزان صرفهجویی، گواهی صرفهجویی گاز صادر میشود. این گواهیها در بازار بورس انرژی معامله شده و منبع درآمد بخش خصوصی میشود.
الگویی که بدون فشار به بودجه دولت، سرمایه لازم را از بازار جذب و از جهتی در بلند مدت به اصلاح قیمت انرژی نیز کمک میکند.
مزایای کلیدی طرح کارور گاز و نمونه موفق آن در اردکان
طبق ارزیابی کارشناسان، اجرای کامل طرح در ۳ تا ۵ سال میتواند روزانه تا ۱۹۷ میلیون مترمکعب گاز آزاد کند.
برخلاف طرحهای افزایش تولید که به فناوریهای پیشرفتهای نیاز دارند که به علت شرایط تحریمی، تهیه کردنشان سخت است، این طرح به طور عمده بر تجهیزات داخلی متکی است.
با مشارکت مستقیم خانوارها و شرکتهای خصوصی، حل بحران از انحصار دولت خارج میشود. نصب و نگهداری تجهیزات کممصرف، هزاران فرصت شغلی در سراسر کشور ایجاد میکند.
کارایی این طرح در اردکان یزد به اثبات رسیده است. در سال دوم اجرای آزمایشی، جایگزینی بخاریهای کمبازده با نمونههای پربازده، مصرف روزانه هر مشترک را از حدود ۱۲ مترمکعب به ۶ تا ۷.۲ مترمکعب کاهش داد. این صرفهجویی فناورانه، پایدار و قابل پیشبینی است و امکان
برنامهریزی بلندمدت برای مدیریت ناترازی گاز را فراهم میکند.
از جهتی اجرای گسترده طرح کارور گاز نهتنها مصرف داخلی را مهار میکند، بلکه صادرات گاز ایران را نیز افزایش میدهد و قدرت چانهزنی کشور را در بازارهای منطقهای تقویت میکند
حفظ بازار صادراتی در برابر رقبایی چون قطر، به اجرای سریع این طرح وابسته است.
چالش اصلی، سرعت و کیفیت اجراست
با وجود تصویب طرح در دولت، چالش اصلی در سرعت و کیفیت اجراست. کارشناسان معتقدند دولت باید با تسهیل سرمایهگذاری بخش خصوصی، بهبود بازار گواهی صرفهجویی و حمایت از تولیدکنندگان تجهیزات کممصرف، زمینه تحقق سریعتر این طرح را فراهم کند.
ناترازی گاز، که هر سال بیش از ۱۶ میلیارد دلار زیان مستقیم به اقتصاد ایران تحمیل میکند، اکنون به مرحلهای رسیده که تعلل در اقدام، تبعاتی به مراتب سنگینتر خواهد داشت.
در حالی که طرحهای افزایش تولید به سالها زمان و دهها میلیارد دلار سرمایه نیاز دارند، طرح کارور گاز الگوی مالی پایدار، سریع و اقتصادی ارائه میدهد که بدون بار مالی بر دولت، میتواند چرخه معیوب ناترازی گاز و برق را متوقف سازد.
زمان زیادی برای معطل کردن اجرای این طرح باقی نمانده است؛ راهکار روی میز است و عملکردن به آن همان حلقه مفقودهای است که میتواند سرنوشت انرژی کشور را تغییر دهد.