به گزارش تحلیل ایران، در 10 اکتبر جاری ارتش رژیم صهیونیستی همزمان با آغاز آتشبس در نوار غزه، از عمق استانهای این باریکه به سمت به اصطلاح «خط زرد» عقب نشینی کرد.
خط زرد نشان دهنده مرزهای عقب نشینی نیروهای اشغالگر صهیونیستی از غزه است که بر اساس آن، شمال نوار غزه، بخش شرقی آن، همچنین شهرهای خانیونس و رفح _ بهجز منطقه المواصی _ فعلاً تحت کنترل اسرائیل باقی خواهند ماند. همچنین محورهای راهبردی موراگ و فیلادلفیا نیز
در اختیار اسرائیل خواهند بود.
طبق نقشههای منتشر شده از خطوط عقب نشینی ارتش رژیم اشغالگر، این رژیم تا زمان اجرای مرحله دوم توافق آتش بس غزه، کنترل تقریباً 50 درصد این باریکه را در دست خواهد داشت.
نقض آتش بس توسط اشغالگران در فراتر از خط زرد
طبق آنچه که خط زرد خوانده میشود، ساکنان شهر رفح در جنوب نوار غزه، مناطق شرقی استان خان یونس، شرق شهر غزه و شهرهای بیت لاهیا و بیت حانون در شمال نوار غزه نتوانستهاند به خانههای خود بازگردند. با این وجود، اشغالگران همچنان کنترل آتش خود را بر سایر مناطق
فراتر از خطوط عقبنشینی نیز اعمال میکنند که نقض آشکار توافق است.
اطلاعات میدانی که از ساکنان اردوگاه جبالیا در شمال نوار غزه به دست آمده، نشان میدهد که نیروهای اشغالگر اسرائیلی در اطراف منطقه اداری، واقع در غرب خیابان صلاح الدین، مستقر شدهاند؛ برخلاف خط عقبنشینی که در شرق خیابان قرار دارد.

سیطره نیروهای اشغالگر اسرائیلی بر این مکان و قدرت آتش سنگینی که در مجاورت آن استفاده میکنند، مانع از بازگشت اکثر ساکنان اردوگاه جبالیا، که حدود 100000 آواره هستند، میشود.
اسرائیل کاتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد که ارتش این رژیم علامتهای واضحی را در امتداد خط زرد در نوار غزه قرار خواهد داد تا به عنوان هشداری برای حماس و ساکنان غزه باشد که هرگونه تلاش برای عبور از این خط، با آتش پاسخ داده خواهد شد.
اما برخلاف این گفتههای وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، نیروهای اشغالگر صبح روز دوشنبه در منطقه الشعف در محله الشجاعیه در شرق شهر غزه دو غیرنظامی فلسطینی را که خارج از منطقه خط زرد بودند به شهادت رسانده و یک نفر دیگر را به شدت زخمی کردند که نقض آشکار آتش بس است.
دفتر اطلاع رسانی دولتی در نوار غزه گزارش داد که اشغالگران صهیونیست از زمان اعلام آتش بس بارها این توافق را نقض کردهاند و موارد نقض آتش بس توسط صهیونیستها تا روز یکشنبه به 80 مورد رسیده که نقض آشکار قطعنامه آتش بس و قوانین بین المللی است.
این نهاد دولتی غزه تاکید کرد: موارد نقض آتش بس توسط رژیم اشغالگر شامل شلیک مستقیم به غیرنظامیان، بمبارانهای عامدانه، استفاده از کمربند آتشین و بازداشت غیرنظامیان میشود. این اقدامات بیانگر رویکرد متجاوزانه اشغالگران و قصد آنها برای تشدید درگیریها و عطش
مداوم صهیونیستها برای خونریزی است.
بر این اساس، نیروهای اشغالگر، حملات وحشیانه خود را با استفاده از تانکها و خودروهای مستقر در حومه محلههای مسکونی، جرثقیلهای الکترونیکی مجهز به حسگرها و دستگاههای هدفگیری از راه دور و همچنین جنگندهها و کوادکوپترهایی که همچنان بر فراز مناطق مسکونی پرواز
میکنند و مستقیماً غیرنظامیان را هدف قرار میدهند، انجام دادهاند.
درواقع نقض آتش بس توسط صهیونیستها در تمامی مناطق نوار غزه بدون استثنا به ثبت رسیده و این نشان میدهد که اشغالگران به دنبال توقف تجاوزات نیستند و به سیاست کشتار و ترور علیه مردم فلسطین ادامه میدهند.
جنبش حماس هم در بیانیهای تعدادی از موارد نقض توافق آتش بس توسط رژیم صهیونیستی از جمله فعالیت نیروهای اشغالگر فراتر از خط زرد، اعمال کنترل آتش بر نواری که در امتداد خط عقب نشینی موقت بین 600 تا 1500 متر در جنوب شرق و شمال نوار غزه امتداد دارد و مانع از بازگشت
غیرنظامیان به خانههایشان میشود، را مستند کرد.
جنبش حماس توضیح داد که منطقه مورد هدف، مساحتی بالغ بر 45 کیلومتر مربع را پوشش میدهد که نقض آشکار خط عقبنشینی موقت است و خودروهای نظامی ارتش اشغالگر همچنان به سمت این منطقه پیشروی میکنند.
خط زرد؛ دستاویز نتانیاهو برای تشدید محاصره و تهدید علیه مردم غزه
در این میان، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اشغالگر که به دلیل جنایات جنگی در غزه تحت تعقیب دادگاه بینالمللی کیفری است، از خط زرد به عنوان بهانهای برای ادامه تهدید علیه غیرنظامیان در نوار غزه استفاده میکند.
سازمان رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی به نقل از یک مقام این رژیم اعلام کرد که نتانیاهو در حال بررسی اعمال محاصره بیشتر علیه حماس از جمله جابجایی خطوط عقبنشینی در صورت عدم تحویل اجساد باقی مانده اسرای اسرائیلی تا تاریخی که بعداً مشخص خواهد شد، است.
در این زمینه، رامی ابو زبیده، محقق امور نظامی، میگوید: تعیین خط زرد در داخل نوار غزه را نمیتوان به عنوان یک اقدام میدانی موقت یا یک گام فنی برای تنظیم استقرار نیروهای اسرائیلی در نظر گرفت. بلکه این امر نمادی از مرحله جدیدی از اشغال جزئی طولانی مدت غزه
است.
وی در گفتگو با الجزیره اظهار داشت: این مرزبندی با هدف تحمیل یک واقعیت امنیتی و جغرافیایی جدید در نوار غزه و تغییر شکل رابطه اشغالگران و سرزمینهای فلسطینی بر اساس معادله «موقعیت امن به جای عقبنشینی کامل» انجام میشود.
خیز صهیونیستها برای اشغال جزئی دائمی غزه با «خط زرد»
این تحلیلگر عرب زبان تاکید کرد: اسرائیل از طریق این خط، به دنبال ایجاد یک محیط نظامی بسته است که بیش از نیمی از مساحت نوار غزه را در بر میگیرد و به بهانه «امنیت پیشگیرانه»، به این رژیم آزادی مانور و حرکت مداوم در سایر مناطق غزه را میدهد.
وی تصریح کرد: خط زرد، ارتش رژیم صهیونیستی را قادر به رسیدن به اهداف زیر میکند:
- اسرائیل از طریق خط زرد میتواند آزادی حرکت خود را در نوار غزه حفظ کند؛ به این معنا که میتواند هر زمانی که خواست بدون نیاز به تهاجم گسترده، با توجه به موقعیت خود در عمق خاک غزه، حملات محدودی انجام دهد.
- رژیم صهیونیستی از طریق خط زرد میتواند بر مناطق باز و مرزی غزه سیطره پیدا کرده و یک منطقه نظارت و جاسوسی دائمی برای خودش ایجاد کند تا از طریق آن بتواند، هرگونه فعالیت مقاومت یا تلاش برای بازسازی زیرساختهای نظامی، تونلها و مواضع پیشرفته را زیر نظر داشته
باشد.
- رژیم اشغالگر از طریق خط زرد میتواند با سیاست «حضور نظامی قابل مشاهده»، مقاومت را تحت فشار میدانی و روانی مداوم نگه دارد، که مانع از استقرار مجدد آزادانه آن میشود و هرگونه حرکت، آموزش یا استحکامات مقاومت را در برابر نظارت و هدف قرار دادن فوری، آسیبپذیر
میکند.
- صهیونیستها با خط زرد به دنبال جلوگیری از بازگشت ساکنان غزه به مناطق ویران شده در نزدیکی این خط هستند؛ موضوعی که به مرور زمان منجر به تغییر تدریجی وضعیت جمعیتی خواهد شد، زیرا مناطق وسیعی از شمال و شرق غزه از جمعیت خالی شده و به منطقهای خاکستری و عاری
از نشانههای زندگی تبدیل گشته است.
این در راستای چشم انداز قدیمی رژیم صهیونیستی برای ایجاد یک منطقه حائل امنیتی با نامی جدید است.
رامی ابوزبیده در پایان این تحلیل خود گفت: خط زرد دیگر صرفاً نشانهای از پایان جنگ نیست، بلکه بیانگر مرحله جدیدی از اشغال آرام است که در پشت توافقنامهها پنهان شده است، که در آن غزه از دور اداره میشود و مرزهای آن با آتش، هشدارها و نقشههای میدانی کنترل
میشود.
وی تاکید کرد: به نظر میرسد که این مدل به بازتولید اشغال تحت یک چارچوب امنیتی دائمی نزدیکتر است، نه به عقبنشینی.