موضوعات ‌مرتبط: سیاسی بین الملل

a/172689 :کد

خطای محاسباتی دشمن درباره قدرت ایران چگونه اصلاح می‌شود؟

نرجس سادات موسوی

  پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ — ۰۸:۵۶
تعداد بازدید : ۱۰   
 تحلیل ایران -خطای محاسباتی دشمن درباره قدرت ایران چگونه اصلاح می‌شود؟

امروز روز رستاخیز امت اسلامی است و خدا از ما توقع دارد که به پا خیزیم. خداوند با پرسشی توبیخ آمیز نه‌تنها به دفاع از مظلوم، بلکه به قیام علیه ظالم دستور می‌دهد.

به گزارش تحلیل ایران در چشم‌های ماست. رخ‌به‌رخ روبه‌رو. می‌شود چشم‌ها را بست و ندید. می‌شود گوش‌ها را گرفت و نشنید. می‌شود طومار آدمیت را پیچید و فقط پست زنده ماند. حقیر زنده ماند. مثل آن‌ها که نشنیدند. از قرن‌ها دور همان‌ها که گوش‌هایشان را گرفتند رو به ندایی که جهان را زیرورو کرد.هل من ناصر ینصرنی؟ صدا نسل به نسل در گوش تاریخ پیچید گوش‌تاگوش عالم را پر کرد. مسلمانی نیست؟ آزاده‌ای نیست؟های آدم‌ها! اینجا جنگ سنگ و شیشه است. جنگ دیوها و طفل‌ها. اینجا پشته‌پشته جنازه کودکان را در گورهایی کوچک خاک می‌کنند. اینجا زنان بی‌پناه را در سوگ سر و همسر و یاور خون‌جگر می‌کنند. اینجا بیمارستان‌ها را، غسالخانه می‌کنند. مدرسه‌ها را گورستان و زمین را ویرانه‌ای سوخته. اینجا سر گل‌ها را می‌برند و رو به دوربین‌ها با لبخند از ساختن گلستان‌ها دم می‌زنند.
 
های آدم‌ها! شما را چه شده که زنده‌زنده نشسته‌اید و قدمی آن‌طرف‌تر آدمیت رازنده‌زنده سر می‌برند؟ شما را چه شده که نشسته‌اید و منتظر مانده‌اید که شیطان پرچمش را بالا ببرد؟ کجایند آزادگان عالم؟ کجایند آن‌ها که نمی‌خواهند شیطان را به خلافت زمین تحمل کنند؟ نمی‌بینید این آدمیان را که سجده کرده‌اند به ابلیس؟نمی‌شنوید که به شوق زمین و جلوه‌های رنگ‌رنگ براقش برای لشکر ابلیس کف می‌زنند؟مرده باد زنده‌ای که راز سنگر و ستاره را نمی‌داند. مرده باد آدمی که به سربریدن آدم‌ها لبخند می‌زند! دشمن ما را ویرانه می‌خواهد. ذلیل و به خاک افتاده و پراکنده.
 
دشمن آن‌سان ما را می‌خواهد که حتی نامی ازمان باقی نمانده باشد. مردانمان را در خون، زنانمان را به اسارت و کودکانمان را گلو بریده. دشمن پشت درهای خانه‌های ماست. در انتظار دم‌فروبستگانی راضی که پشت کرده‌اند به پروردگارشان که پشت کرده‌اند به شنیدن صدای مظلومان عالم و پشت کرده‌اند به آدمیتشان.
 
همان‌ها که آب می‌ریزند به آسیاب دشمن و سکوتشان گلوله می‌شود. بمب می‌شوند، آتش می‌شود. می‌ریزد بر سر بی‌پناهان، آوارگان و گریزندگان به‌سوی ساحلی امن. این صدای شکستن استخوان‌های آدمیزاد است زیر چرخ‌های ابلیس، این صدای له‌شدن آدمیت است زیر دندان ظالم. چطور می‌شود نشنید؟ صدای فریاد دردآلودی که گوش آسمان را کر کرده، چطور می‌شود ندید؟ خون و اشک و رنجی که ملائک را به گریه انداخته.های آدم‌ها! ما عدد نیستیم، دیوانه نیستیم، عاشق خون نیستیم. ما دلمان غنج نمی‌زند برای شنیدن صدای شلیک‌ها. ما دیوانه‌وار عاشق صلحیم دیوانه‌وار عاشق زندگی میان دوستی. چه کنیم که راه صلح از میان جنگ می‌گذرد؟! پس می‌جنگیم برای صلح. پس می‌میریم برای زنده‌بودن.
 
جنگ مردود است اما نه همیشه. قبل از شروع جنگ باید با تمام توان برای جلوگیری از وقوع آن تلاش کرد اما وقتی جنگ آغاز شد، باید با تمام توان به میدان رفت چون، کوچک‌ترین نمایش ضعف یا عقب‌نشینی، دشمن را جری‌تر خواهد کرد. اگر خواهان جنگ نیستیم - که نیستیم - باید پاسخی سنجیده، متناسب و حساب شده در وقت مناسب به دشمن بدهیم.امروز دشمن باید چنان ضربه‌ای بخورد که بفهمد با یک حرکت جدی مواجه است، نه آن که با سخنان ناصحیح و یا رفتارهای غلط، گمان کند می‌تواند به ما صدمه بزند. این خطای محاسباتی دشمن باید از بین برود. در چنین عرصه‌ای، یک حرکت اشتباه می‌تواند بدترین تبعات را داشته باشد و دشمن را نسبت به ما دچار طمع کند.وَما لَكُم لا تُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَالمُستَضعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالوِلدانِ (سوره نسا آیه ۷۵)شما را چه شده که در راه خدا و نجات مردان و زنان و‌کودکان مستضعفین که زیر سلطه دشمن‌اند، نمی‌جنگید.
 

چرا کنار کشیده‌ای؟

نه که مبارزه را بلد نباشد. اتفاقاً خیلی هم خوب بلد بود وگرنه چطور از پس آن شب‌بیداری‌ها برای کنکور و آن بدوبیراه شنیدن‌های برای خواستگاری و آن دوندگی‌های برای استخدام در فلان شرکت دولتی برآمده بود؟ فقط مشکل این بود که دوست نداشت کسی غیر خودش را ببیند. فقط مشکل این بود که میدان مبارزه‌اش را زیادی کوچک انتخاب کرده بود. قیصر امین‌پور جایی با همان زبان تند و تیزش انگار در توبیخ همین‌ها گفته بود:ما که این همه برای عشق/ آه و ناله دروغ می‌کنیمراستی چرا در رثای بی‌شمار عاشقان/ که بی‌دریغ خون خویش را نثار عشق می‌کنند/ از نثار یک دریغ هم دریغ می‌کنیم؟
 
 

برای چه منتظرید؟

تصور کنید خانه‌ای در آتش می‌سوزد و خانواده‌ای گرفتار شعله‌ها هستند. فریاد می‌زنند اما کسانی که در اطراف ایستاده‌اند. بی‌تفاوت نظاره می‌کنند. آیا می‌توان این بی‌تفاوتی را پذیرفت؟ خداوند در آیه كريمه وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ والولدان همین پرسش را از مؤمنان می‌پرسد: شما را چه شده که برای نجات مردان زنان و کودکان مستضعف نمی‌جنگید؟ این آیه، خطاب مستقیم خداوند به همه ماست. جنگیدن برای آزادی مستضعفان صرفاً یک وظیفه انسانی نیست؛ بلکه عبادتی در راه خداست. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده‌اند باید دنبال عدالت اجتماعی بود، دنبال حمایت از محرومین بود. دنبال حمایت از مظلوم بود. با ظالم و مستکبر باید مقابله کرد. زیر بار او نرفت این‌ها همه مطالبات اسلامی است. اسلام این‌ها را از ما خواسته است؛ این‌جور نیست که فقط یک محاسبه عقلانی و انسانی باشد؛ تکلیف دینی است. اما چرا برخی مؤمنان نسبت به این مسئولیت بی‌تفاوت هستند؟پاسخ را باید در وابستگی به دنیا و غفلت از اولویت‌های الهی جست‌وجو کرد. این بی‌تفاوتی نشانه‌ای از گرفتار شدن در چنگال منافع شخصی است. امام علی(ع) در توصیف این افراد می‌فرمایند: اگر کسی فریاد مظلومی را بشنود و به کمک او نشتابد. مسلمان نیست. اگر امروز ما از مستضعفان مظلوم حمایت نکنیم چه کسی حمایت می‌کند؟امیرالمؤمنین می‌فرمود: «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً والمظلوم عونا» همان آقایی که وقتی خلخال از پای زن یهودی درآوردند، فرمود: اگر مردی بشنود که چنین اتفاقی افتاده ولی کسی به حمایت از او برنخاسته جا دارد بمیرد.
 
ببینید؛ نسبت به دفاع از حقوق ضعفا یک چنین احساس عجیب و شگفت‌آوری را انسان از امیرالمؤمنین مشاهده می‌کند. امروز روز رستاخیز امت اسلامی است و خدا از ما توقع دارد که به پا خیزیم. خداوند با پرسشی توبیخ آمیز نه‌تنها به دفاع از مظلوم، بلکه به قیام علیه ظالم دستور می‌دهد، امروز جهان پر از صحنه‌هایی است که این آیه را به یاد می‌آورد. از فلسطین و یمن تا میانمار و سوریه مردان زنان و کودکان مستضعف در زیر چکمه‌های ظلم و استکبار له می‌شوند و فریادشان گوش عالم را پر کرده است. اما آیا ما این فریادها را می‌شنویم؟ امروز جهان منتظر ماست.
 
 

خداوند در این آیه از ما خواسته است که:

نسبت به مظلومان و مستضعفان جامعه بی‌تفاوت نباشیم و برای حمایت از آن‌ها سنگ تمام بگذاریم و حتی وارد مبارزهو جنگ شویم.
 

برای عمل به این آیه در زندگی می‌توانیم:

حواسمان به اطرافمان بیشتر جمع باشد و خودمان را نسبت به ظلم‌های اطرافمان مسئول بدانیم. در برابر بی‌عدالتی‌ها از درون خانواده و محله خودمان گرفته تا ظلم‌های کلان بین‌المللی، سکوت نکنیم. توانمندی‌های خودمان را ارتقا بدهیم تا بتوانیم در عرصه‌های مختلف با ظلم مبارزه کنیم.از همین امروز برای کمک به مظلومان فلسطین و لبنان از دارایی، توانایی یا زمان خود استفاده کنیم.
                               

  نرجس سادات موسوی
 
  آدرس ایمیل :
  آدرس سایت/وبلاگ:
صلح     جنگ     دشمن     رژیم صهیونیستی        


  ارسال نظر جدید:
      نام :        (در صورت تمایل)

      ایمیل:      (در صورت تمایل) - (نشان داده نمی شود)

     نظر :